وب گردی

خسته از زندگی؟ این راه حل ها را امتحان کنید

خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که احساس می‌کنید از زندگی خسته شده‌اید یا دیگر نیروی لازم برای کارهای روزانه را ندارید. شما احساس افسردگی خواهید کرد و یک نوع افسردگی خفیف شما را فرا می گیرد و باعث می شود از زندگی خود و افراد اطرافتان ناراحت شوید.

برای رهایی از این وضعیت، ابتدا باید علل آن را شناسایی کنید. اتفاقی که افتاده این است که تمام آن شور و شوق برای زندگی و ارتباط با دیگران کمرنگ شده است و شما دیگر برای بهبود وضعیت موجود تلاش نمی کنید. این بیشتر در نوجوانان و جوانان اتفاق می افتد. آنها در آغاز زندگی هستند، طعم گرمای زمان را نچشیده اند و عدم تجربه کافی آنها را در برابر حوادث زندگی شکننده تر می کند.

علی قائمی، کارشناس مسائل خانواده و جوانان مرکز تحقیقات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، علل و منشأ خستگی و کسالت از زندگی را برشمرد و راهکارهای مقابله با آن را ارائه کرد که به شرح زیر است:

۱. رویدادهای زندگی:

حوادث تلخ و پیامدهای ناخوشایند زندگی می تواند از عوامل دلزدگی باشد.

بسیاری از مردم ناامید هستند زیرا تمام زندگی آنها در مورد شکست است. آنجا که پا گذاشته اند، بدبختی و بدبختی است. برای کسانی که ضعف و ناتوانی دارند و هیکل و تحصیل نکرده اند، بدبختی های تلخ می آفرینند و زندگی را برای انسان سیاه و طاقت فرسا می سازند تا انسان نتواند خود را کنترل کند.

۲. احساس گناه می کنم:

گاهی انسان به خاطر گناهی که مرتکب شده، نافرمانی و عصیانش، کارهای خلاف قانون و نادرستی که مرتکب شده، احساس کسالت می کند. او ناراحت است زیرا خدا را ناراضی کرده یا گناه بزرگی در رابطه با دیگران مرتکب شده است.

۳. درد از درون:

گاهی احساس کسالت ناشی از وجود درد عمیقی است که در درون فرد وجود دارد و نمی تواند آن را ابراز کند. او غمگین و رنجور است، اما بیان او باعث رسوایی و مجازات می شود. افکار مخرب او را از هر سو احاطه کرده بود و افکار و ذهنش را به زنجیر می کشید.

۴. معایب:

جوان می خواهد بر اساس اشتیاق و سرزندگی اش به اجرا و حل مسائل سخت بپردازد، دلیل این امر ناتوانی او در انجام این کار است. او می خواهد مسابقه دهد اما می ترسد چیزی به دست نیاورد، می خواهد برنامه ای را تمام کند اما در شرایطی است که نمی تواند.

۵. ناامیدی و محرومیت:

آنهایی که در شرایط ناامید هستند و مسیر پیشرفت را مسدود می بینند، آنهایی که به فکر حل مشکلات لاینحل هستند و این آنها را آزار می دهد، بی حوصله هستند، حالا اگر در این شرایط محروم باشند، کسالتشان بیشتر می شود.

۶. تخیلات غیرمنطقی:

نوجوانان و جوانان رویاها و رویاهای آشفته ای دارند، تصویر دیگری از دنیا را در ذهن خود تصور می کنند و با دیدن چیزی بر خلاف آن حوصله شان سر می رود. یا می دانیم که مفهوم مرگ و نابودی همه افکار و عقاید آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. حوصله ام سر می رود که زحمت و تلاش من در این حساب چه فایده ای دارد.

۷. نقص عاطفی:

نوجوانان و جوانانی که دلبسته والدین یا معلمان یا هر کس دیگری هستند و انتظار لطف دارند، در مواجهه با بی احتیاطی آنها گم می شوند و احساس کسالت می کنند. علاوه بر این، احساس خشونت و بی مهری اطرافیان برای او دردناک است.

۸. مورد انتظار:

گاهی اوقات علت بی حوصلگی، انتظار است. جهان بینی آنها به گونه ای است که انتظار دارند همه از او اطاعت کنند و زندگی خود را مطابق میل او بسازند. مشاهده وضعیت مخالف و حتی نادیده گرفتن شخصیت او عامل افزایش کسالت و ابهام است.

۹. عزت نفس پایین:

گاهی اوقات نوجوانان و جوانان در شرایطی قرار می گیرند که نمی توانند خود را ابراز کنند. از هر طرف که می خواهد برود آن را مسدود می بیند. در شرایطی است که نه رفتن به جلو و نه به عقب وجود دارد. از همه جانبه احساس محرومیت می کند، فکر می کند دیگران او را به حساب نمی آورند و کاری جز ایجاد بدبختی برای خود ندارند و این دلیل بی حوصلگی آنهاست.

۱۰. ضعف دین:

ضعف زمینه دینی و عدم توکل به خدا و تسلیم در برابر او، عدم توکل به او و خوش بینی نسبت به او به گونه ای که احساس می کند همه اعمالش به سوی او باز می گردد در این مورد مؤثر است. ضعف دینی عامل ضعف بنیان معنوی است و در نتیجه انسان نمی تواند خود را در این عالم هستی حفظ کند.

درمان خستگی زندگی چیست؟

برای نجات نوجوانان و جوانان از بیماری های کسالت می توان از راه ها و روش های مختلفی استفاده کرد که از مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. شرکت خوب:

آدم مریض را نباید به حال خودش رها کرد به این امید که خودش خوب شود. بی حوصلگی یک آفت اجتماعی است تا یک درد فردی. باید از طریق اجتماع با او رفتار کرد، یکی از راه ها اجتماعی شدن و رهایی او از تنهایی و انزوا است. باید باب ارتباط به روی او باز شود و دوستان و همفکران جدیدی در مسیر او قرار گیرند.

۲. القاء:

انذار و نصیحت به او که باید وضعیت و نگاه خود را تغییر دهد در اصلاح او مؤثر است. باید به او آموخت که تغییر رفتار و تأمین سعادت او ضروری است و در جریان این القاء زمان و ساعاتی از عمر خود را به آن اختصاص دهد.

۳. زمینه سازی برای موفقیت:

این یکی از راه های مهم و سازنده برای زمینه سازی موفقیت است و باید کاری کرد که آن را به روز نگه دارد. باید زمینه بیان برای او فراهم شود. شرکت در یک مسابقه آسان برای رسیدن به موفقیت و طعم پیروزی. و بدیهی است که در برابر هر پیروزی او را تحسین و تشویق خواهیم کرد.

۴. ابراز محبت:

دلداری دادن به او، دوست داشتن او به گونه ای که بتواند نظرش را بیان کند، داستانش را با ما در میان بگذارد، عقایدش را آنجا در میان بگذارد، در این امر مؤثر است. یک فرد تنها باید احساس کند که کسی هست که او را دوست دارد و جایی برایش رزرو کرده است.

۵. تغییر محیط:

یکی از روش های درمانی تغییر محیط است. محیط کار و زندگی شخصی به این ترتیب تغییر می کند، به خصوص اگر از نظر کسالت در مرحله حاد باشد. او را به جای دیگری منتقل می کنند و به این ترتیب خستگی او را برطرف می کنند و او را به زندگی تشویق می کنند.

۶. ایجاد تنوع در زندگی:

راه دیگر ایجاد تنوع در زندگی است. تنوع خستگی و کسالت را از بین می برد و قدرت و نشاط درونی انسان را افزایش می دهد. خیلی کسل کننده است چون آدم زندگی را تکرار تکرارها می داند. هر روز یک برنامه و یک کار وجود دارد و برای افراد باهوش اما راکد است.

۷. بازی ها و گردش ها:

یکی از مهم ترین و مؤثرترین راه ها این است که والدین یا معلمان و دوستان میل به سفر و تفریح ​​را در او ایجاد کنند، او را به گردش ببرند، پیک نیک ترتیب دهند و ساعت ها او را به بازی و تفریح ​​وادار کنند. بگذارید ساعت ها در میان جمعیت بنشیند، حرف بزند، بخندد تا بالاخره باد از سرش بیرون بیاید.

۸. کار و اشتغال:

یک کار سازنده و مثبت و کار مفید احساس گناه را از بین می برد و نگرانی را از بین می برد. باید کاری به او داده شود، مانند نجاری، بافندگی، سرگرمی و سرگرمی، تا دردهای فراوان خود را فراموش کند و احساس خوشبختی کند و وارد زندگی جمعی شود.

۹. تقویت مذهبی:

تعلیم و تربیت و دین و انتقال آموزه های دینی و آشنایی او با اسرار زندگی خود در این امر مؤثر است معنویت و ارتباط با خدا دژی برای انسان است و زمینه آرامش و تکامل انسان ها را فراهم می کند، عجز و کوته فکری را از بین می برد.

۱۰. باعث شود:

اگر جوان فرصتی بیابد و حاضر شود تنها بنشیند و کلاه بر سر بگذارد، به مسائل فکر کند و آنها را در نظر بگیرد، حقایق زیادی برایش آشکار می شود. در سایه او می تواند با پیشنهاد او مقابله کند و روحیه خود را بسازد و تقویت کند تا بتواند مسلط باشد و درد و مشکلات خود را کشف و التیام بخشد.

منبع: ایرنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا