وب گردی

۵ عاملی که منجر به ظهور سلبریتی ها در جهان شد

در تعریف ساده سلبریتی، زمانی که شما را تعداد زیادی از مردم می شناسند، از قبل چهره ای شناخته شده هستید، اما فراتر از این تعریف، سلبریتی امروز با توجه به فرهنگ عمومی دنیای جدید، با برانگیختن احساسات و احساسات توصیف می شود. احساسات جمعیت زیادی که تحت سلطه صنعت سرگرمی هستند.

سرگرمی هایی که با واکنش های لذت، شادی، درد، رنج، تمجید یا شرم طرفداران به افراد مشهور سروکار دارد. در این ارتباط دوطرفه، پیش از این شاهد نقش رسانه های رسمی مانند تلویزیون و مطبوعات در برجسته سازی افراد مشهور بودیم، اما از سال ۱۳۸۸ با گسترش علاقه عمومی به سایر شبکه های اجتماعی، طرفداران به طور مستقیم با ستاره های مورد علاقه خود ارتباط برقرار می کنند.

یکی از ارکان اصلی تعریف شهرت، معرفی یک فرد با توجه به توانایی ها یا ویژگی هایش از طریق تایید دیگران در جامعه است. بر اساس مقاله علمی «بررسی جامعه شناختی مخاطبان فرهنگ سلبریتی ها در اینستاگرام فارسی»، نویسندگان مصطفی اتحادی و وحید کشفی نیا؛ این ویژگی ها ممکن است شامل ورزشکاران، بازیگران، هنرمندان، نوازندگان، نویسندگان و غیره باشد که توسط گروه های مختلف مردم مورد استقبال قرار می گیرند. استقبالی که از طریق ابراز علاقه به این فرد یا تحت تاثیر قرار گرفتن از او بیان می شود، از سال ۱۹۸۰ مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفت. بنابراین فرهنگ خاصی به نام سلبریتی برای او ایجاد کردند و بر مفاهیم جدیدی برای او تمرکز کردند، مانند شبکه های سلبریتی، فرقه سلبریتی، جامعه سلبریتی، سلبریتی شدن، تبدیل شدن به یک سلبریتی و پایتخت سلبریتی و …، اما نکته مهم این بود که جامعه شناسان شهرت خود را مدیون این افراد می دانستند که رسانه و توزیع آن را می دانستند و واقعیت ماجرا نیز همین بود زیرا در گذشته از پرتو رسانه هایی مانند سینما، تئاتر، تلویزیون و مجلات به مردم عرضه می شدند و امروزه به دلیل قدرت الگوریتم ها در فضای مجازی مانند شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها در مدت کوتاهی تبدیل به ستاره شدند. بنابراین، برخی از جامعه شناسان بر این باورند که سلبریتی ها تنها به دلیل برخی از ویژگی های خنده دار در چشم مردم هستند. به گفته محققان، امروزه آنها ویژگی مهم دیگری دارند که قبلا وجود نداشت یا به ندرت دیده می شد و آن ورود چهره ها به حوزه هایی متفاوت از تجربه آنهاست. مثلاً اگر سلبریتی بازیگر باشد به راحتی می تواند وارد عرصه موسیقی یا گروه های حمایت اجتماعی و محیطی یا فعالیت های خیریه و بشردوستانه شود.

به گفته جامعه شناسان، این به عنوان مهاجرت شناخته می شود که به گفته آنها از سال ۱۹۹۷ افراد مشهور را به نمایندگان رسانه تبدیل کرده است. شکلی که در اصطلاح منجر به چهره‌سازی و برجسته‌سازی آن‌ها در جامعه شد و میانجی‌گری رسانه‌ای را در رابطه با معرفی سلبریتی‌ها به جامعه برجسته کرد. آنقدر که بدون وساطت رسانه ای، سلبریتی ها هیچ هستند. در این میان افرادی در رسانه ها هستند که صحنه را برای ورود سلبریتی ها به نمایش گذاشته و در واقع اجرا می کنند. جامعه شناسان این افراد را در همان دایره میانجی مرکزی تعریف می کنند و آنها را شامل آژانس های تبلیغاتی، ناشران، بازاریاب ها، شرکت های بازرگانی، عکاسان، باشگاه های تناسب اندام، فعالان صنعتی و مد و برنامه نویسان معرفی می کنند.

البته پژوهشگران به دلیل برجستگی افراد در جوامع، سوگیری جامعه شناختی نیز دارند که در پنج عامل به آن اشاره می کنند:

۱- زوال دین در جامعه: برخی از محققان معتقدند که در قرن هفدهم تا هجدهم میلادی. با زوال جامعه درباری و افول جایگاه کلیسا در اروپا، مفاهیمی مانند حق الهی پادشاهان و تقوا و گناه جای خود را به نمادهای شناختی جدیدی مانند جاودانگی و انسان محوری دادند. به عبارت دیگر، با سقوط سلطنت فرانسه، دوران جدیدی به نام روشنگری آغاز شد که مفاهیم آن آغاز نظام سکولار و زوال دین بود. از این منظر، با ورود قاره سبز به دوره انقلاب صنعتی، انسان محوری به بالاترین درجه خود رسید.

۲- پوشش رسانه ای: به گفته یکی از جامعه شناسان، در سال ۱۳۸۵ با ظهور شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و سپس توئیتر، یوتیوب و… شاهد بمباران اطلاعاتی هستیم. از طرفی این پدیده منجر به ارائه و اعتلای جایگاه سلبریتی شده است که در سطور بالا به توضیح آن پرداختیم.

۳- کالایی سازی: در سال ۱۹۹۷، سلبریتی ها به عنوان شاخصی از قدرت بالای نظام سرمایه داری در کالایی کردن زندگی اجتماعی شناخته شدند، زیرا سلبریتی ها پیامد ایدئولوژی غالب فردگرایی در فرهنگ غربی بودند. در واقع آنها به عنوان نشانه هایی عمل می کردند که از طریق آنها این گفتمان ها به مخاطب منتقل می شد. در سال ۲۰۰۱، یک جامعه شناس گفت که فرهنگ سلبریتی بخشی از نظام سرمایه داری برای بازتولید کالاها، افزایش میل مصرف کننده و انباشت سرمایه است. بنابراین سلبریتی ها با قرار گرفتن خود در تبلیغات کالاها علاوه بر اینکه خود را به عنوان یک شیء معرفی می کنند، تمایل مصرف کنندگان را به خرید افزایش می دهند.

۴- نابرابری اقتصادی: Gumson در سال ۱۹۹۴ معتقد بود که در جوامعی با نابرابری های اقتصادی بزرگ، فرهنگ سلبریتی به مردم این توهم را می دهد که سریع ثروتمند شوند. در سال ۲۰۱۱ این ایدئولوژی متقلبانه با رویای آمریکایی پیوند خورد و گفته شد که با مشهور شدن می توانید در مدت زمان کوتاهی به ثروت، قدرت و موقعیت اجتماعی برسید.

۵- رشد فردگرایی: ظهور فرهنگ سلبریتی بدون گسستن از پیوندهای جمع گرایانه سنتی ممکن نبود. فردگرایی به عنوان یک فرا فرآیند اجتماعی ابتدا در غرب آغاز شد و سپس در تاریخ نگاری اروپایی اهمیت یافت. درینتز، جامعه شناس، معتقد است که با ظهور نئولیبرالیسم در دهه ۱۹۸۰ و از طریق ترویج ایده حق خواهی از خود، ایدئولوژی فردگرایی تقویت شده و همه پیوندهای اجتماعی قطع شده است. این گسست روابط بعدها مردم را به پذیرش افسانه های رسانه ای جدید، یعنی. سلبریتی ها بنابراین در سال ۱۹۸۰ با نظام مند شدن موضوع سلبریتی برای جامعه شناسی، محققان تعاریف متعددی از آن ارائه کردند که همگی یک کلیدواژه مشترک داشتند. این کلمه کلیدی انسان محور یا خودمحور بود که با ظهور فرهنگ سرمایه داری به بیانی از انسان و ویژگی های خودش تبدیل شد تا به گفته گابلر، جامعه شناس، زندگی او برای مردم مفرح باشد.

منبع: روزنامه جام جم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا