وب گردی

چگونه زبان واقعیت شما را منعکس می کند؟

یک روانشناس توضیح می دهد که چگونه زمانی که صحبت می کنید واقعیت شما را منعکس می کند. زبان سیستم بسیار پیچیده ای است که به ما امکان می دهد افکار، احساسات و تجربیات خود را بیان کنیم – چیزهایی که در غیر این صورت غیرقابل ارتباط و بی معنی هستند. در تفکر مدرن، ما نقش زبان را در بیان افکار، احساسات و تجربیات بررسی می‌کنیم، این زبان به‌عنوان پلی بین ذهن‌ها عمل می‌کند و به ما اجازه می‌دهد نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم و در عین حال ارتباطاتی ایجاد کنیم که هیچ‌کس نمی‌خواهد بدون آن باشد.

با این حال، زبان چیزی بیش از یک کانال برای گفتگو است. این یک نیروی قدرتمند است که طرز تفکر، درک و درک ما از جهان اطراف را شکل می دهد.
فرضیه Sapir-Whorf که توسط دو دانشمند که تأثیر زیادی بر حوزه روانشناسی زبان شناسی داشته اند، ایجاد شده است، نشان می دهد که زبان نه تنها افکار ما را منعکس می کند، بلکه بر آنها نیز تأثیر می گذارد. بر اساس نظریه نسبیت زبانی آنها، زبانی که ما صحبت می کنیم، درک ما از واقعیت و نحوه درک ما از جهان را شکل می دهد. این نظریه جذاب شکاف بین روانشناسی و زبانشناسی را پر می کند و به دو روش عجیب نشان داده می شود.

۱. زبان بر درک ما از زمان تأثیر می گذارد

یکی از جنبه های جالب تأثیر زبان بر اندیشه، تأثیر آن بر چگونگی مفهوم سازی گذر زمان است. این ممکن است برای برخی دلخواه به نظر برسد. از آنجایی که زمان در همه جا حاضر است، چگونه زبان می تواند بر درک ما از آن تأثیر بگذارد؟ اگرچه زمان ممکن است خود یک مفهوم جهانی باشد، اما تحقیقات نشان می‌دهد که نحوه درک و بازنمایی آن می‌تواند در تفاوت‌های زبانی متفاوت باشد.

تداوم زندگی را در نظر بگیرید – از تولد تا مرگ. اکنون جهت زبان را در نظر بگیرید – چه از چپ به راست نوشته شده باشد، چه از راست به چپ یا حتی عمودی. مطالعات نشان داده اند که این جنبه جهت دار زبان می تواند بر ساخت فضایی گذر زمان تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، انگلیسی زبانان ترتیب زمانی از زندگی تا مرگ را از چپ به راست ترتیب می دهند که منعکس کننده جهت زبان نوشتاری آنها است. در مقابل، عبری زبانان که زبانشان از راست به چپ نوشته می شود، این پیشرفت را در جهت مخالف تصور می کنند.

جالب اینجاست که برخی افراد بر اساس زبان خود زمان را به صورت پویا درک می کنند. پژوهشی که در Psychological Science منتشر شده است، بازنمایی فضایی زمان را در میان گویشوران Kuuk Thaayorre، یک زبان بومی در جامعه بومی Porempurao، استرالیا مورد بررسی قرار داد. برخلاف سایر زبان‌ها، گویشوران کوک تایوره این پیشرفت را از چپ به راست یا از راست به چپ ترتیب نمی‌دهند. برخلاف انگلیسی یا عبری، Kuuk Thaayorre به اصطلاحات فضایی نسبی مانند “چپ” یا “راست” تکیه نمی کند. در عوض، آنها از جهت های اصلی اصلی استفاده می کنند: شمال، جنوب، شرق و غرب.

بنابراین، مفهوم سازی آنها از زمان به طور ذاتی با این جهت گیری های اصلی مرتبط است. هنگامی که از سخنرانان Kuuk Thaayorre خواسته شد تا توالی های زمانی را به تصویر بکشند، آنها معمولاً آنها را بر اساس جهت گیری فضایی خود به جای بر اساس یک جهت ثابت و از پیش تعریف شده – همیشه از شرق به غرب – مرتب می کردند. هنگام رو به جنوب، حرکت زمان را از چپ به راست و از راست به چپ هنگام رو به شمال نشان می دهند. در شرق جلو به عقب و بالعکس وقتی در غرب است نشان داده می شود.

از یک کودک کوک تایوره بخواهید که به شمال اشاره کند و او این کار را بسیار سریعتر و آسانتر از یک بزرگسال انگلیسی با قطب نما در دست انجام خواهد داد. نسبیت زبانی نشان می دهد که چگونه زبان نه تنها درک ما از زمان را منعکس و شکل می دهد. این نگرش و تعامل ما با اطرافمان را نشان می دهد.

۲. تأثیر زبان بر نحوه ادراک ما از اطلاعات

یکی دیگر از پیامدهای جذاب نسبیت زبانی، نقشی است که زبان در شکل دادن به نحوه درک افراد مختلف از اطلاعات ایفا می کند. هر زبان قواعد و استثناهای منحصر به فرد خود را در مورد معنا، نحو و صرف شناسی دارد. به دلیل این تفاوت های زبانی، یک ایده بسته به زبانی که در آن بیان می شود، می تواند اطلاعات و معنای متفاوتی داشته باشد.

باز هم، ممکن است عجیب به نظر برسد – اگر گویندگان زبان های مختلف دقیقاً درباره یک ایده بحث می کنند، چگونه یک نفر می تواند آن ایده را بیشتر یا کمتر از دیگری درک کند؟ برای نشان دادن، به این فکر جالب که لرا بورودیتسکی، نویسنده مطالعه قبلی اشاره کرد، توجه کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که می خواهید زمانی را که به جشن تولد ۵۳ سالگی عمه خود رفته اید به کسی بگویید:

اگر مکالمه به یکی از بیش از ۸۰۰ زبانی بود که در پاپوآ گینه نو صحبت می شود، فعل مورد استفاده به تنهایی می تواند نشان دهد که مهمانی خیلی وقت پیش، دیروز یا حتی چند دقیقه پیش اتفاق افتاده است.

در مقابل، اگر مکالمه به زبان اندونزیایی بود، فعل هیچ زمانی را نشان نمی داد. شما نمی دانید که آیا قبلاً اتفاق افتاده است یا هنوز در راه است.
اگر در مورد مهمانی به زبان های روسی، عبری، تامیلی، هندی یا لهستانی (و غیره) صحبت می کنید، فعل مورد استفاده شما نیز جنسیت شما را برای شنونده نشان می دهد.

اگر ماندارین صحبت می شود، نامی که برای اشاره به عمه شما استفاده می شود به عنوان یک شجره کوچک خانوادگی عمل می کند. متوجه می شود که آیا از طرف مادر یا پدر شما است، و اگر با خانواده شما ازدواج کرده است یا از نظر خونی فامیلی دارد. و اگر این مکالمه را به پیرها، یک زبان آمازونیایی انجام می‌دادید، مطلقاً راهی برای نشان دادن ۵۳ سالگی او نداشتید – کلماتی برای اعداد دقیق در پیرها وجود ندارد، فقط برای “چند” و “چند” وجود ندارد. “.

اگرچه همان ایده اصلی را منتقل می کند، اما زبان مورد استفاده تأثیر عمیقی بر درک ما از آن دارد. این نشان می دهد که چگونه زبان شناخت ما را منعکس می کند و شکل می دهد. از آغاز تا پایان زندگی ما، زبان مادری ما دریچه ای است که از طریق آن جهان را درک و تفسیر می کنیم و به طور ناخودآگاه به روش های بی شماری فرآیندهای شناختی ما را شکل می دهد.

از دیدگاه روانشناسی، زبان بیش از گفتار و نوشتار است. این به عنوان ظرفی عمل می کند که از طریق آن هر فرد تمام تجربیات گذشته، حال و آینده را درک می کند. اگرچه وقایع زندگی ممکن است به طور عینی واضح به نظر برسند، اما کنجکاو است که چگونه چیزی به ظاهر پیش پا افتاده مانند زبان می تواند درک ما را از این رویدادها شکل دهد. این ایده که زبان‌های مختلف می‌توانند به جهان‌بینی‌های اساسی متفاوتی منجر شوند، گواه ماهیت فریبنده نظریه نسبیت زبانی است.

منبع: اندیشه معاصر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا