وب گردی

چه کسی دستور کشتن شهید حامت را صادر کرد؟

محمدابراهیم حامت در ۲۱ فروردین ۱۳۳۴ در اصفهان و قمشه به دنیا آمد. وقتی هفت ساله شد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیل از هوش و استعداد فوق العاده ای برخوردار بود به همین دلیل توجه همگان را به خود جلب می کرد. ابراهیم از همان اوایل کودکی و زمانی که از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستان فارغ بود، با تلاش و کوشش فراوان هزینه های تحصیل خود را تأمین می کرد و به خانواده زحمتکش خود نیز کمک می کرد. با شور و عشق خود آرامش و صمیمیت مضاعفی به فضای گرم خانواده می بخشید.

پس از پایان دوره ابتدایی و راهنمایی وارد دبیرستان شد. در دوران تحصیلات متوسطه علاقه زیادی به رشته داروسازی نشان داد. اگرچه وضع مالی پدرش به گونه ای نبود که بتواند برای پسر دلبندش لوازم پزشکی بخرد، اما هر چه در توان داشت پس انداز نکرد. خود ابراهیم با اندکی که از کار در مزارع یا جاهای دیگر به دست می آورد، می توانست بخشی از امکانات مورد نیاز خود را فراهم کند.

در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد. خانواده او می خواستند نام او را در لیست پذیرش دانشگاه ببینند، اما نشد. زمانی که نتایج اعلام شد، نام ابراهیم در صدر اسامی ذخیره قرار گرفت. پس از اتمام مهلت ثبت نام و انصراف تعدادی از دانشجویان، انتظار می رفت ابراهیم این بار وارد دانشگاه شود، اما در کمال تعجب مشاهده شد که نام چند نفر از ذخیره ها که رتبه آنها پایین تر از وی بود، اعلام شد، اما خبری از وی نبود. نام..

اعتراض به ناعادلانه بودن کنکور

سپس ابراهیم تلاش زیادی کرد. اعتراض کتبی و استدلال های فراوان نوشت، اما به دلیل نفوذ مسئولان آموزش عالی وقت به جایی نرسید و حقش ضایع شد. عدم موفقیت ابراهیم در ورود به دانشگاه نمی تواند اراده او را بشکند. در همان سال پس از قبولی در آزمون ورودی دانشگاه معلم اصفهان برای ادامه تحصیل به آن شهر رفت و دو سال بعد پس از پایان تحصیلات به خدمت سربازی رفت. هرچند راضی نبود که دو سال از عمرش را زیر پرچم رژیمی که مخالفش بود تلف کند. به قول خودش تلخ ترین دوران جوانی دوران سربازی اش بوده است. در همان زمان موفق شد با چند جوان روشنفکر و انقلابی علیه رژیم ستمشاهی ملاقات کند و تعدادی کتاب که از سوی ساواک ممنوع شمرده می شد به دست آورد. مطالعه این کتابها که دوستان مخفیانه به او داده بودند، تأثیر عمیق و سازنده ای بر روح او گذاشت و به روشنگری افکارش کمک کرد.

در سال ۱۳۵۶ پس از بازگشت به زادگاهش و در آغوش گرم و پرمهر خانواده، شغل معلمی را برگزید. او در روستاهای فقیرنشین و مظلوم تدریس می کند و خود را وقف تحصیل فرزندان آن منطقه می کند. ابراهیم در دوران معلمی با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی آشنا شد و در نتیجه تعامل با علمای مبارز اسلام، با شخصیت امام خمینی (ره) بیشتر آشنا شد و شناخت عمیقی نسبت به ایشان پیدا کرد.

هشدار ساواک به محمد ابراهیم

ایشان همواره به بحث امام (ره) و احکام مترقی اسلام می پرداخت و دانش آموزان را به مطالعه کتابهای مفید و روشنگر تشویق می کرد. همین امر باعث می شود که چندین بار از سوی ساواک اخطار شود، اما روح سرکش و نترس او همه این هشدارها را نادیده می گیرد. او بدون تردید هدف و راه خود را دنبال کرد و لحظه ای از تحصیل شاگردانش غافل نشد.

با گسترش امواج خروشان انقلاب، محمد ابراهیم نیز فعالیت های سیاسی خود را علنی کرد. حضور ایشان در رأس راهپیمایان و سفر به شهرهای اطراف برای دریافت و انتشار پیام های رهبر کبیر انقلاب و ضبط و دوبله نوار سخنان ایشان و دیگر پیشکسوتان، خاطراتی نیست که به راحتی از آن پاک شود. ذهن مردم شهر، اعضای خانواده و دوستانش. زمانی که انقلاب پیروز شد و مراکز اطلاع رسانی شهرستان ساواک شهرضا به دست مردم انقلابی فتح شد، مورد شدید محمد ابراهیم قرار گرفت. در این مورد بیش از ۲۰ گزارش و خبر مکتوب وجود دارد که نقش فعال وی در تظاهرات و شورش علیه رژیم شاه را تایید می کند و اگر انقلاب پیروز نمی شد به اشد مجازات محکوم می شد.

تیمسار «ناجی» دستور کشتن همت را می دهد

تیمسار «ناجی» فرمانده نظامی وقت اصفهان دستور داده بود که هر جا دیده می شود با گلوله به او شلیک کنند. محمد ابراهیم در لشکرکشی ها و فعالیت های قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه کمشه نقش بسزایی داشت. وی با عضویت در شورای فرماندهی سپاه، مسئولیت اداره روابط عمومی را بر عهده گرفت و فعالیت آن را از سر گرفت.

پس از حوادث کردستان به شهرستان پاوه رفت و مسئولیت روابط عمومی سپاه در آنجا را بر عهده گرفت. پس از یک سال خدمت در کردستان به همراه حاج احمد متوسلیان به مکه رفت. با شهادت ناصر کاظمی به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و تا شروع جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند.

زمانی که محمد ابراهیم فرمانده شد

با شروع عملیات رمضان در تاریخ ۲۳/۰۴/۶۱ در منطقه شرق بصره فرماندهی «تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص)» را بر عهده گرفت و بعداً با ارتقاء این یگان به ارتش خدمت کرد. به عنوان فرمانده این لشکر تا زمان شهادت در عملیات مسلم بن عقیل (علیه السلام) و محرم، در مقر فرماندهی «قرارگاه ظفر» شجاعانه با متجاوز دشمن جنگید. در «عملیات تدارکاتی والفجر» مسئولیت «لشکر ۱۱ قدر» را بر عهده گرفت که شامل «لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا» بود. سرعت عمل و قدرت سربازان لشکر ۲۷ تحت امر وی در «عملیات والفجر ۴» و تصرف ارتفاعات کانی مانگا هرگز فراموش نخواهد شد.

اوج حماسه کاری این سردار بزرگ در «عملیات هیبر» بود. حاج حامت در آن لحظه تمام توان خود را به کار گرفت و در واپسین روزهای زندگی دنیوی خود خواب و خوراک و هر گونه منافع مادی را از دنیا حرام کرد و با نثار خون خود صفحه ای خونین در تاریخ اولیای الهی بر جای گذاشت. سرانجام فاتح خیبر – پیشوای بزرگ اسلام، حاج محمد ابراهیم همت – در ۲۶ اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون به دیدار معبود خود شتافت و به جمع یاران شهیدش پیوست.

منبع: ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا