وب گردی

پشت پرده انتخابات منافقین

وطن فروشی، اسلحه و انفجار و کشتار، ظلم، ترور و ترور، چیزهایی است که مسعود رجوی و فرقه منافقین مثل همیشه در کیف خود نگه می دارند و هر وقت بخواهند دست در کیف می گذارند و هر زهرآلود و خطرناک خود را زنده می کنند. تا جامعه با ایجاد رعب و وحشت و تروریسم افسارگسیخته مشکلات روزمره خود را توسعه دهد.

خاستگاه نظام های سیاسی، نقش مردم در سیاست و حکومت داری، روند و میزان تأثیر شهروندان بر تصمیم گیری های سیاسی و در نهایت نظام های انتخاباتی کشورها عناصر تعیین کننده مختصات «انتخابات» هستند.

اما معنای انتخابات در همه جای دنیا یکسان است، اما در فرقه رجوی این موضوع با ماهیت انتخابات بسیار متفاوت است.

قتل های خیابانی منافقین در خرداد ۱۳۶۰

مسعود رجوی از سال ۱۳۶۰ با ایجاد موجی از رعب و وحشت از سوی مردم بیگناه تلاش کرد خود را به جامعه ایران تحمیل کند و آن را بپذیرد، اما نتوانست. برخلاف تصورات نادرست خود، او خود را دورتر از هر زمان دیگری از انظار عمومی دید، زیرا هرکسی که بخواهد با کشتن مردم بیگناه خود را ثابت کند، دیر یا زود طبق قوانین تکامل اجتماعی رسوا خواهد شد.

برای بررسی کارنامه رهبران مجاهدین خلق به عنوان یک فرقه بسته که تاکنون هیچ نهاد بین المللی و حقوق بشری به مشکلات داخلی آن رسیدگی نکرده است، مطمئن ترین و ساده ترین روش مراجعه به اظهارات اعضای جدا شده این فرقه است. .

عبدالله افغان، یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، درباره نظام انتخاباتی در فرقه مجاهدین خلق می گوید: «هیچکس نمی تواند در نظام فرقه ای رجوی نامزد شود». این سیستم همیشه از بالا انتخاب شده است. جالب اینجاست که هیچ صندوقی وجود نداشت. زمانی که شخصی نام دیگری روی کاغذ می نوشت و وقتی متوجه می شد که از شخص مورد نظر سوء استفاده کرده است، این کار به طرز مضحکی انجام می شد.

معمولاً رأی گیری به این صورت بود که قبل از رأی گیری، رجوی و همسرش ساعت ها در مورد این زن صحبت می کردند. مسئولین فرقه برای خودنمایی از فرد منتخب تعریف می کردند و سپس خود شیاد رجوی وارد می شود و می گوید هرکس با شخص مورد نظر موافق است دستش را بلند کند و بعد از دقایقی همه دستان خود را پایین انداختند و سپس رجوی شیاد اظهار داشت. اگر کسی مخالف بود دستش را بلند کند، با توجه به فضایی که قبلا در سالن ایجاد کرده بود، کسی جرأت مخالفت خود را نداشت و رای رسمی گرفته شد و همه چیز تمام شد و این یک پیروزی برای مجلس تلقی شد. رجوی سرکش .

مسعود رجوی و یک پیروزی مضحک در انتخابات

نظام های سیاسی برآمده از اراده مردم، حفظ حمایت و به عبارتی حفظ مشروعیت، انتخابات را به معیاری برای تعیین سمت و سوی تصمیمات دولت، بستر انتقال قدرت و ابزار تبدیل کرده است. حق تعیین سرنوشت شهروندان است، اما در انتخابات روابط فرقه ای وجود ندارد، کسی جرأت نداشت رای نیاورد و همه موظف به شرکت بودند. انتخاباتی که در درون تشکیلات رجوی برگزار شد مانند فرمانداران منطقه صدام تنها یک نامزد داشت و پس از رای گیری گفته می شد که وی با اکثریت آرا به قدرت رسیده است.

همچنین غفور فتاحیان از اعضای قدیمی انشعاب فرقه رجوی درباره انتخاب اولین مسئول در قلعه اشرف گفت: تبلیغات زیادی برای این انتخابات در داخل سازمان انجام شد و گفتند همه باید رای دهید چون این شخص است. اولین افسری است که توسط مردم سازمان انتخاب می شود و چه کسی رای می دهد اولین افسر است.

وقت نشستن و رفتن به قلعه باقرزاده بود که خارج از بغداد بود و بیشتر جلسات رجوی در آنجا برگزار می شد. وقتی به آنجا رسیدیم واحد ما کار آماده سازی سالن را بر عهده داشت و من به همراه یکی از پرسنل که با من رابطه دوستانه داشتیم برای آوردن وسایل بیشتر با ماشین به قلعه بدیع زادگان که نزدیک بود می رفتیم. وسط ترافیک به او گفت مجلس انتخاباتی برای کیست؟

ایشان در پاسخ من گفتند که جلسه انتخابات اولین جلسه رسمی بود و مژگان پارسایی هم افسر اول بود و انتخاب شد و فردا خواهید فهمید که راست می گویم یا نه. من هم گفتم چرا انتخابات می کنند؟ او در پاسخ من گفت که انتخاب فردی در سازمان جرم است و فقط مدیریت حق انتخاب، عزل و انتصاب را دارد. این فعالیت های کمپین که الان انجام می دهیم فقط برای تشویق افراد در سازمان است و دیگر ارزشی ندارد.

مژه های پارسا

روز موعود فرا رسید و رجوی در راس نبرد نشست و بعد از اینکه کلی حرافی انتخابات را شروع کرد و گفت می خواهیم میگان پارسایی را به عنوان اولین نماینده رسمی انتخاب کنیم، هواداران باید دستشان را بالا ببرند و بالاتر از همه او و مریم سریع دستشان را بالا بردند. در آن زمان چند نفر دست بلند نکردند که بلافاصله توسط جاسوسان رجوی شناسایی شدند و در قسمت ما حمید که مخالف فرقه رجوی بود دست بلند نکرد چند روز طول کشید.

اما فردای آن روز جلساتی در رابطه با این انتخابات برگزار شد و این یک تسویه حساب داخلی برای کسانی بود که دست بلند نکردند و همچنین کسانی که به هر نحوی با فرقه رجوی مشکل داشتند.

منبع: خبرآنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا