وب گردی

چرا آدمیزاد نیاز به معاشرت دارد؟

در زمان‌های گذشته که دسترسی به اینترنت، گوشی تلفن‌همراه و این همه شبکه‌های مجازی وجود نداشت، معاشرت و رفت‌وآمد‌ها زیاد بود، اما متاسفانه امروزه به لطف ارتقای تکنولوژی، روابط فامیلی ودوستانه بسیار مورد بی‌توجهی و کم‌لطفی خانواده‌ها به‌خصوص نسل جوان قرارگرفته و اثرات منفی آن هم به‌وضوح درجامعه امروز ما احساس می‌شود.

ناآرامی، استرس، اضطراب، در خود فرورفتن، کینه‌توزی، تنفر، حسادت، عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس پایین و بی‌پشتوانه‌بودن ازجمله تاثیرات نامطلوب قطع روابط خانوادگی و اجتماعی است. حجت‌الاسلام دکتر نصیر عابدینی، روان‌شناس بالینی در گفتگو با جام‌جم می‌گوید: بسیاری از خانواده‌ها فقط در ایام عید به دیدار هم می‌روند و این‌گونه ارتباطات را به سالی یک‌بار خلاصه می‌کنند، درصورتی‌که دیدار مستمر اقوام و بستگان دور و نزدیک و ایجاد روابط دوستانه و محترمانه با همسایه‌ها و تلاش برای رفع مشکلات و گرفتاری آنها ازجمله توصیه‌هایی است که در روایات و احادیث بسیار از آن یاد شده و باید در روز‌های عادی سال هم این ارتباطات برقرار شود. 
 
طول عمر، پاداش معاشرت
از نظر دینی افزایش عمر یک پاداش از سوی خداوند به کسی است که بسیار معاشرت‌کننده باشد و بتواند با دیگران روابط حسنه برقرار کند و، اما از نظر روان‌شناسی، رفت‌وآمد و همکلامی با دیگران نوعی نیاز به دریافت محبت است که موجب معطوف‌شدن توجه به مهر ورزیدن به دیگری شده و امکان برون ریزی‌های عاطفی را فراهم می‌کند و موجب کاهش استرس و تخلیه هیجانات منفی طرفین می‌شود. سکوت، انزوا و برقرار نکردن ارتباط با دیگران به در خود فرورفتن و اضطراب بیشتر می‌شود و بهتر است با بهره‌گیری از مهارت‌های کلامی به تبادل افکار پرداخته شود و خود را تخلیه کنیم. به توصیه این روان‌شناس حتی با ازدنیارفتگان هم می‌توان رابطه برقرار کرد و به آرامش رسید. شب‌جمعه‌ها که خانواده‌ها به دیدار از دیده رفتگان‌شان می‌روند یا برای‌شان خرما یا میوه‌ای خیرات می‌کنند یا قرآن می‌خوانند و طلب مغفرت می‌کنند، موجب خشنودی و برقراری نوعی رابطه با از دنیا رفته شده و اثرات آن سبب آرامش بازمانده می‌شود. 
 
تعادل در خودابرازی
گاهی برخی خانواده‌ها به نوعی نیاز به ابراز خود دارند، یعنی در هر وضع و موقعیت یا در هر مرحله از تحول و رشد که باشند میل دارند خود را نشان دهند. دکتر عابدینی می‌گوید: کسانی که نیاز به ابراز خود دارند یعنی می‌خواهند یکی از امتیازات فردی یا خانوادگی مثل تحصیلات، جایگاه اجتماعی، قدرت مالی یا پیشرفت فرزندان‌شان را به رخ دیگران بکشند به‌نوعی عزت‌نفس پایینی دارند؛ یعنی خود را از درون ناارزنده می‌شمارند و به‌نوعی خلأ تاییدشدن دارند و می‌خواهند با طرح امتیازاتی، خود را متمایز و برجسته‌تر از سایرین جلوه دهند. چنین افرادی با شرکت در جمع‌های فامیلی و دوستانه می‌توانند با ابراز ویژگی‌های خود تا حدود زیادی این نیاز را به تعادل برسانند و حتی با استمرار در روابط، در مقایسه‌های اجتماعی، استعداد‌ها و توانمندی‌های سرشتی و متمایز خویش را پیدا کرده و از طرفی از نقاط ضعف خود آگاه شوند و به اصلاح و تربیت خود بپردازند. درحقیقت معاشرت می‌تواند حالت خودتربیتی فرد را برانگیزد. به گفته این روان‌شناس، خانواده‌ها در جریان ارتباطات می‌توانند طرز برخورد با اطرافیان و چگونگی تحمل افکار، عقاید و خصوصیات دیگران را بیاموزند و درنهایت اعتمادبه‌نفس و موقعیت اجتماعی خویش را استوار سازند. تا زمانی که افراد از ماهیت وجودی خود بی‌اطلاع باشند و با رمز و رموزات شخصیت افراد جامعه آشنا نباشند عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس خوبی نخواهند داشت. پس لازمه آن تقویت مهارت‌های ارتباطی است و پیش‌نیاز مهارت‌آموزی استمرار در برقراری روابط اجتماعی و فامیلی است.
 
مقابله با احساس طردشدگی
حفظ پیوند‌های خانوادگی و فامیلی می‌تواند جلوی احساس طردشدن، تنیدگی و بی‌پناهی را بگیرد. دکتر عابدینی معتقد است کسی که از حمایت خانواده و اجتماع برخوردار نباشدهمواره خویش را بی‌پشتوانه می‌بیند وفکرمی‌کندکه همه از اونفرت داشته واورا تنها گذاشته‌اند و همیشه در این اضطراب به‌سرمی‌برد که اوباید با چه موانعی یکه و تنها دست‌وپنجه نرم کند؛ اما اگر فرد از تکیه‌گاه محکم خانوادگی و روابط اجتماعی خوبی برخوردار باشد در مواجهه با حوادث و مشکلات سخت زندگی خود را نمی‌بازد و احساس تنهایی، ترس و بی‌پناهی او را از پای درنیاورده و در سخت‌ترین مصیبت‌ها خود را قدرتمند و باپشتوانه می‌بیند و آنجاست که متوجه می‌شود مورد توجه و اقبال افراد خانواده و جامعه است. 

معاشرت با دوست یا فامیل؟ 
دکتر عابدینی در پاسخ به این پرسش که چرا معاشرت با دوست وآشنا راحت‌تر از فامیل است، می‌گوید: معاشرت با اقوام نیاز به مراعات یک‌سری شرایط دارد. به‌طورمثال گفتن یک راز یایک مشکل خانوادگی به یکی ازاقوام موجب انتقال آن به سایر خویشاوندان می‌شود وممکن است موقعیت خانوادگی فرد رابه خطراندازدامادوست را می‌توانیم براساس خصوصیات خلقی، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و دینی خویش انتخاب کنیم. به‌راحتی می‌توانیم اسرار و رموزی که افکارمان را مختل کرده به او بگوییم وازنظرات ومشورت بی‌طرفانه‌اش استفاده کرده وبه آرامش برسیم. اگرمتوجه شویم که ازنظر خلقی یا اجتماعی با هم سنخیت نداریم می‌توانیم به‌راحتی دوست را کنار بگذاریم، اما با اقوام و فامیل تا این حد نمی‌توانیم راحت و بی‌پیرایه ارتباط برقرار کنیم.

منبع: جام جم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا