وب گردی

مروری بر ساختار مخفی حماس

در چند هفته گذشته و همزمان با انتشار خبر حمله اسرائیل به منطقه شلوغ رفح، بسیاری از رسانه های اسرائیلی و عربی شایعاتی را درباره رهبران حماس منتشر کردند.

برخی از کشته شدن یحیی سنور یا محمد ضیف خبر دادند و برخی دیگر شایعه کردند که سنور همراه با گروگان های اسرائیلی به مصر می گریزد. اسرائیل مدعی است که با حمله به رفح می تواند رهبران اصلی شاخه نظامی حماس را بکشد و در نتیجه حماس را نابود کند. به همین دلیل اخبار زیادی در غزه درباره سران حماس منتشر می شود.

اما گروهی معتقدند که کشتن رهبران حماس هیچ تاثیری بر سرنوشت این گروه ندارد و ساختار پیچیده این گروه به افراد وابسته نیست و حتی با ترور احتمالی رهبران آن و حتی اشغال رفح. بعید است که ساختار این گروه از هم بپاشد.

اما این رای چقدر صحت دارد؟ نشان دادن ساختار سازمانی حماس ممکن است تا حدودی این سوال را روشن کند. در این گزارش قصد داریم به بررسی ساختار امنیتی سیاسی جنبش مقاومت اسلامی یا حماس بپردازیم.

ساختار کلی جنبش حماس/ از زمان شیخ یاسین تا اسماعیل هنیه

جنبش حماس در سال ۱۹۸۷ پس از آغاز انتفاضه اول توسط شیخ احمد یاسین تأسیس شد. حماس یک گروه اسلامگرا بود که برخلاف جنبش فتح به رهبری یاسر عرفات، وجود اسرائیل را قبول نداشت و جهاد مسلحانه را تنها راه نجات می دید.

حماس از نظر ایدئولوژیک بسیار به اخوان المسلمین نزدیک بود. شیخ احمد یاسین در گذشته برادری بود و به سید قطب و افکار او ارادت فراوان داشت. به همین دلیل، نطفه اصلی حماس با ایده اخوان المسلمین پرورش یافت. شیخ احمد یاسین دو اندیشه «رفاه مشترک» و «جهاد» را از سید قطب گرفت و در نهضت تازه تأسیس خود وارد کرد. اعضای حماس در غزه و کرانه باختری، مانند اخوان المسلمین در مصر، مأموریت داشتند که نیازمندان، آواره‌ها و ساکنان اردوگاه را در دست بگیرند و غذا، پوشاک و سوخت برای آنها فراهم کنند.

در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ جنبش حماس شروع به ساخت مساجد و مدارس در شهرهای فلسطین کرد و به این ترتیب توانست طرفداران زیادی را به خود جذب کند. از سوی دیگر شیخ احمد یاسین پیروان خود را به مبارزه مسلحانه با اشغالگران دعوت کرد و در امر جهاد مسلحانه از برادری مصر پیشی گرفت.

ساختار سازمانی حماس تا سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ ساده بود. این جنبش از دو شاخه سیاسی و نظامی تشکیل شده بود. شاخه نظامی وظیفه جهاد و مبارزه با متجاوزان را بر عهده داشت. این شاخه سیاسی که بیشتر در خارج از کشور هزینه می‌کرد و دفاتر و عملیات‌هایی در دمشق، سوریه، اردن و لبنان داشت، مسئولیت تشویق گروه‌های مقاومت منطقه‌ای برای حمایت از حماس، تامین منابع مالی برای مبارزان حماس و انجام فعالیت‌های سیاسی و دیپلماتیک را بر عهده داشت.

پس از انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶ و پیروزی حماس در این رقابت ها، حماس وارد ساختار تشکیلات خودگردان فلسطین شد. قرار بود حماس دولت تشکیل دهد اما اختلافات فتح و حماس مانع از این شد و پس از کشمکش های فراوان، حماس به عنوان حزب حاکم در غزه و فتح به حزب حاکم در کرانه باختری تبدیل شد.

پس از قدرت گرفتن حماس در غزه، علاوه بر شاخه های سیاسی و نظامی، شاخه سومی نیز ایجاد شد که ترکیبی از دو شاخه دیگر بود و این شاخه «دولت غزه» بود. اسماعیل هنیه ریاست دولت غزه را بر عهده داشت. ۲۱ وزارتخانه و ده ها نهاد دولتی زیر نظر دولت حماس وجود دارد.

از سوی دیگر محمد ضیف رهبری شاخه نظامی موسوم به گردان های عزالدین قسام را بر عهده گرفت. شاخه نظامی گردان های حماس یا عزالدین قسام دارای ۵ گردان ویژه است که عبارتند از: گردان غزه شمالی، گردان غزه جنوبی (رفح)، گردان غزه مرکزی، گردان منطقه غزه، گردان خان یونس.

در کنار این دو نهاد، نهاد سومی نیز وجود دارد که شاخه سیاسی حماس است. رئیس دفتر این شعبه که در خارج از غزه فعال است خالد مشعل و معاون وی صالح العاروری است. این شعبه دارای چندین دفتر مهم در دمشق، تهران، یمن، قطر، سودان، مصر و … می باشد.

علیرغم ساختار سه گانه فوق الذکر (یک رهبری یا دولت، یک شاخه سیاسی در خارج و یک شاخه نظامی در داخل)، باید توجه داشت که بسیاری از شاخه های حماس مخفی هستند. این همان چیزی است که شیخ احمد یاسین در ابتدای تشکیل حماس تاکید کرد: «جنبش حماس یک جنبش آشکار و پنهان است. آنچه مردم از این حرکت می دانند، علنی است و آنچه برای مردم غیرقابل درک است، سری و سری است. جنبش نمی تواند تمام اسناد خود را برای مردم افشا کند.

آنچه ناظران را سردرگم می کند، موضع برخی افراد با نفوذ در حماس است. به عنوان مثال، یحیی سنوار که اسرائیل او را مغز متفکر حملات ۷ اکتبر می داند و امروز برجسته ترین شخصیت حماس است، در ساختار سازمانی جایگاه مشخصی ندارد. او در فوریه ۲۰۱۷ به عنوان رئیس حماس در نوار غزه انتخاب شد. سنور هم بر اعضای گردان قسام و هم بر شخصیت های غیرنظامی و سیاسی حماس نفوذ دارد و از جهاتی رهبر اصلی حماس در غزه است. از سوی دیگر، موقعیت سازمانی سایر اعضای حماس کاملاً مشخص نیست. رابطه خالد مشعل و اسماعیل هانیه برای خیلی ها مبهم است.

برخی هانیه را تأثیرگذارتر و برخی دیگر مشعل را تأثیرگذارتر می دانند. این بلاتکلیفی در شاخه نظامی و امنیتی حماس بیشتر است. تقریباً هیچ یک از سازمان‌های امنیتی خارجی و تحلیل‌گران سیاسی، محمد زیف، ابوعبیده (سخنگوی حماس)، مروان عیسی (معاون رهبر شاخه نظامی) و دیگر فرماندهان ارشد نظامی و روابط آنها با رهبران سیاسی را نمی‌شناسند.

در واقع، بسیاری از ناظران نمی دانند که رهبر ارشد حماس کیست و چه کسی ریاست شاخه های مختلف آن را بر عهده دارد.

از سوی دیگر، ابهاماتی در ساختار حماس از منظر ایدئولوژیک و ایدئولوژیک وجود دارد. تا دهه ۱۹۹۰، تنها تفکر حاکم بر حماس، اعتقادات اخوان بود. اما در حال حاضر، چند فکر در این گروه وجود دارد. گروهی مانند مشعل به جنبش اخوان نزدیک بوده اند و به همین دلیل با جنبش اخوان المسلمین در قطر و ترکیه مرتبط هستند. گروهی دیگر مانند سنور به جبهه مقاومت ایران و حزب الله نزدیک هستند و گروهی دیگر در میانه این دو حرکت حرکت می کنند.

حماس؛ ساختار خود ترمیم شونده

ناظران بر این باورند که جنبش حماس یک جنبش سیاسی-نظامی کلاسیک با هسته اولیه سفت و سخت نیست، بلکه یک جنبش کثرت گرا است که شامل چندین ایده و گروه است. محور همه این افراد و گروه ها مبارزه با اسرائیل است. به همین دلیل با تخریب احتمالی یکی از این شاخه ها یا افراد مهم آن، ساختار کلی آن از بین نمی رود، زیرا جنبش به سرعت بهبود می یابد و بر اساس گروه های دیگر به کار خود ادامه می دهد.

منبع: خبر فوری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا