وب گردی

پیامدهای تله هسته ای برای آمریکا

شایعات و احادیث پیرامون پرونده هسته ای ایران در حال افزایش است. ترفند قدیمی برای تحت فشار قرار دادن ایران که به تدریج توانایی نفوذ در تهران را کاهش داده است. با این حال، دشمنان تهران معتقدند که این بازار همچنان به اندازه کافی قدرتمند است که همچنان مورد استفاده قرار گیرد.

فضاسازی پیرامون پرونده هسته ای ایران در شرایط کنونی از دو طرف صورت می گیرد. از یک سو رافائل گروسی رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی و از سوی دیگر رسانه ها. گروسی با توجه به ارتباطش با لابی جهانی صهیونیستی پس از شروع جنگ علیه الاقصی، به تدریج موضع خود را در برابر برنامه هسته ای ایران سخت تر کرده است. او اخیراً با درخواست از مقامات تهران برای بازرسی از تأسیسات هسته‌ای و همچنین درخواست سفر فوری به ایران، به دنبال افزایش تلاش‌های خود در این زمینه بود. در رسانه ها، واشنگتن تایمز اخیرا اعلام کرد که ایران موفق شده است به طور مخفیانه پنج سلاح هسته ای بسازد و ممکن است به زودی تعداد آنها را به ۱۲ بمب افزایش دهد. آنچه واشنگتن تایمز اخیرا منتشر کرده، بیانیه به روز شده ای است که ۱۰ ماه پیش توسط یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بیان شده است. گالانت در ماه می گفت که “ایران مواد شکافت پذیر کافی برای پنج بمب هسته ای جمع آوری کرده است.”

به عنوان یک مقام، گروسی با تاکید بر ظرفیت بالای هسته ای ایران، گفت که تهران تولید سلاح های هسته ای را آغاز نکرده است. این موضع اتخاذ شد تا مسئولیت رسمی و وضعیت فنی گروسی به خطر نیفتد. با این حال، صهیونیست ها در رسانه ها ادعای ساخت مخفیانه تسلیحات هسته ای ایران را با آزادی عمل بیشتری مطرح کردند.

روزنامه انگلیسی زبان ایرانی تهران تایمز چند هفته پیش اعلام کرد که اطلاعاتی دریافت کرده است که نشان می دهد رژیم صهیونیستی قصد دارد آمریکا را برای ایجاد یک بحران هسته ای جدید با ایران تحت فشار قرار دهد و آن را متقاعد کند. بر اساس این گزارش رسانه‌ها، صهیونیست‌ها تلاش کردند سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را برای ایجاد این بحران متقاعد کنند، اما این سازمان همچنان در مورد نتایج این بحران تردید دارد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که تلاش‌ها برای ایجاد بحران در موضوع هسته‌ای ایران با منافع گروسی و لابی صهیونیستی همسو است، اما با منافع آمریکا فاصله دارد.

گل های گروسی

گروسی شخصاً با لابی صهیونیستی در ارتباط است و قصد دارد از اهمیت مسائل هسته ای در جهان برای افزایش اعتبار خود در جهان و قدرت خود در آرژانتین استفاده کند. او با استفاده از نقشه ایران می تواند رایزنی های گسترده ای در اروپا، روسیه و چین داشته باشد. گروسی با اهمیت یافتن سمت ریاست سازمان انرژی هسته ای در جهان، قصد دارد به عنوان یک شهروند و سیاستمدار مغرور در آرژانتین تلقی شود. رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنین قصد دارد برای گسترش ماموریت خود به عنوان رئیس این سازمان همواره از حمایت لابی صهیونیستی برخوردار باشد.

محرک های اظهارات گروسی بر اساس منافع شخصی وی است که در حال حاضر با منافع آمریکا همسو نیست.

اهداف رژیم صهیونیستی

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در شرایط سختی قرار دارد و قصد دارد تحت هر شرایطی از آن خارج شود. او با عواقب جنگ غزه روبرو شد، اما به دلیل تأثیر پایان جنگ بر زندگی سیاسی خود و همچنین فشار شدید تندروهای کابینه، نتوانست آن را تکمیل کند. بر همین اساس تصمیم گرفت که جنگ را با وجود هزینه های زیاد ادامه دهد، اما هزینه های اخلاقی، سیاسی، مالی و نظامی آن را از هر طرف به گونه ای تنظیم کند که برای تل آویو قابل تحمل تر باشد.

از نظر اخلاقی، او به دنبال منحرف کردن توجه از جنگ غزه به بحران های دیگر است. از نظر سیاسی و مالی، او قصد دارد منابع بیشتری را با سرعت بیشتری از این جبهه به دست آورد و بر موقعیت رژیم در حفظ امنیت و منافع اقتصادی غرب تاکید کند. از نظر نظامی، نتانیاهو قصد دارد با ایجاد خلأ حول یک پرونده مهم دیگر، دستاوردی را برای خود به وجود آورد تا به تندروها ارائه کند تا بتواند اندکی از حضور مستقیم نظامی در غزه بکاهد و با تغییر الگوی نبرد، آن را بالا ببرد. باز هم از زمین به هوا در این صورت یگان های زمینی که بیشترین تلفات را متحمل شده اند با کاهش ماموریت های خود در غزه تلفات کمتری خواهند داشت و در عوض جنگنده ها و پهپادهای بی پایه بدون خطر به اعماق آسمان پرواز می کنند و غزه را بمباران و تعقیب می کنند. سیاست ترور

۱. نتانیاهو با طرح تهدید هسته ای ایران و سپس ترویج ضرورت پاسخگویی به توانمندی های هسته ای ایران، ضمن ایجاد فضای جنگی در منطقه، توجیه و فراهم آوردن زمینه های لازم برای اقدامات خرابکارانه علیه تهران، سعی در فعال سازی مجدد اروپا علیه ایران دارد.

۲. تل آویو به دنبال این است که به دلیل جنایات علیه فلسطینیان در غزه و کرانه باختری خود را از کانون توجهات دور کند و آن را در تبلیغات علیه ایران دنبال می کند.

۳. تل آویو با توجه به صحنه جنگ با الاقصی و تهدید مقامات صهیونیستی در خصوص استفاده از سلاح هسته ای، قصد دارد ایران را وارد عرصه رقابت هسته ای کرده و در این زمینه به چالش بکشد.

۴. افکار عمومی در منطقه ضد صهیونیستی است که شامل دولت ها و سیاستمداران می شود. تاکید بر مشکل هسته ای ایران برای تامین امنیت تهران در منطقه و کاهش تمرکز بر تل آویو است.

صهیونیست ها از قدرت گرفتن ایران در منطقه بیم دارند که می تواند به گسترش دیدگاه ها و اقدامات مقاومتی منجر شود. به ویژه اینکه ایران با پیشنهاد قطع خطوط عرضه اقتصادی رژیم، درصدد رساندن اقدامات مقاومتی به سطح دولت ها و گسترش آن به کشورهایی است که جزء محور مقاومت نیستند.

اختلاف با منافع آمریکا

صهیونیست ها قصد دارند مشکلات منطقه را به گونه ای پیش ببرند که ضرر و زیان فقط متوجه آمریکا شود. اگر واشنگتن تصمیم به ایجاد یک بحران هسته ای و ترکیب آن با تحرکات گسترده و جنگ طلبانه خود در منطقه بگیرد، بیشتر در باتلاق غرب آسیا فرو خواهد رفت. پیمودن این مسیر به معنای رسیدن به نقاط بی بازگشت است، زیرا واشنگتن را مجبور می کند تا برای مدت طولانی به صورت عملیاتی در غرب آسیا مستقر شود. در این صورت آمریکا مجبور خواهد شد که منابع ذهنی و مادی خود را در غرب آسیا متمرکز کند. نتیجه فوری تا درازمدت این پدیده، تقویت روند تکثر قدرت در جهان، ظهور قدرت های بیشتر و فرار ابرقدرت ها از کنترل ایالات متحده خواهد بود. نتانیاهو و افراط گرایان دولت او آماده هستند تا در میلیون ها کیلومتر مربع برای آمریکا مشکل ایجاد کنند تا بر ۵ هزار کیلومتر مربع بر کرانه باختری و نوار غزه تسلط پیدا کنند.

تهاجمی و گسترش تحرکات آمریکا در میدان و عرصه سیاسی نه تنها واشنگتن را بر اساس دیدگاه دیرینه خود به جنگ به صلح سوق می دهد، بلکه آمریکا را به رویارویی با جبهه طولانی تر و عمیق تری از دشمنان سوق می دهد.

کاخ سفید نباید مسیر خطرناکی را برای رویاهای شخصی گروسی و آرزوهای ۵۰۰۰ کیلومتر مربعی تندروهای نتانیاهو طی کند. به خصوص که شرایط خطرناک تر از گذشته شده است.

ایران موضوع هسته ای را در اولویت قرار نمی دهد

سیاست خارجی ایران از موضوع هسته ای گذشته است و به وضعیت قبلی باز نمی گردد. اولویت بندی پرونده هسته ای در ایران باعث شد که سیاست خارجی کشور و به ویژه سیاست داخلی آن تحت تاثیر فرآیندهای مخرب قرار گیرد. در ابتدای پرونده هسته ای این موضوع در اختیار وزارت امور خارجه قرار گرفت و سپس به دلیل اهمیت بالای آن به شورای عالی امنیت ملی منتقل شد. به دلیل پیگیری این پرونده در شورای عالی امنیت ملی بود که نام این سازمان به گوش همگان رسید و دبیر آن در جامعه ایران زبانزد شد. این وضعیت باعث شد تا دو تن از رهبران این سازمان برای ریاست جمهوری معرفی شوند. در نتیجه این پدیده، سیاست داخلی کشور از مسیر اصلی منحرف شد و نهادها و افراد بیش از حد تعالی پیدا کردند و در نتیجه یک دهه ناکارآمدی در کشور به وجود آمد. سردرگمی مدیریت سیاست داخلی دولت برخاسته از پرونده هسته ای که از یک سو به شکل متناقضی بر شعار گفتگو تاکید می کرد و از سوی دیگر نگاه امنیتی داشت، ضربه عمیقی بر پیکره ایران تلقی می شد.

با انتقال پرونده به وزارت امور خارجه، این پدیده مخرب منجر به انتقال مرکز ثقل افکار عمومی از شورای امنیت به وزارت امور خارجه شد و بار دیگر نهادها و افراد خارج از عرف به تصویر کشیده شدند. . آثار زیانبار این تصویر نامتعارف در اظهارنظرهای نامناسب برخی از عوامل فعال در پرونده هسته‌ای خود را نشان داد و بیش از حد این افراد نسبت به جایگاه خود همچنان در عرصه سیاست داخلی کشور قابل مشاهده است. .

در حوزه سیاست خارجی نیز با حل پرونده هسته ای، تعاملات کشور با دنیا به تاخیر افتاد. دولت ایران و دیپلمات هایش به دلیل سد عظیم تحریم ها تنها بر حل مشکل هسته ای تمرکز و تلاش خود را محدود کرده اند. به همین دلیل مسیرهای دیگر رها شد.

از این رو تهران با در نظر گرفتن تجربیات دو دهه جنگ هسته ای و تجربه یک دهه ضرر و زیان ناشی از این پرونده با دولت تصمیم گرفت به گذشته بازنگردد. این روند نشان می دهد که فقط آمریکا در خطر افتادن در تله هسته ای است. اگر واشنگتن در تله اتمی بیفتد، به هیچ یک از اهداف خود نخواهد رسید، اما به احتمال زیاد باعث تحریک بیشتر پیشرفت های هسته ای و موشکی ایران خواهد شد.

منبع: فرهنگیان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا