وب گردی

امدادرسانی ویژه در عملیات والفجر ۸.

رئیس بهداری ارتش در جبهه جنوب در دوران دفاع مقدس در بخشی از کتاب تاریخ شفاهی خود به تشریح اقدامات و امداد رسانی های نظام پزشکی در عملیات والفجر ۸ می پردازد که به مناسبت اجرای عملیات این عملیات

سردار فتحیان نقل می کند: واحدهای پزشکی فعال در عملیات والفجر ۸، قایق های ویژه ای به نام آمبولانس برای انتقال مجروحان طراحی کردند که امکانات ویژه ای داشتند. با آتش سنگینی که دشمن در مسیرهای پیاده روی متوالی نگه داشته بود، بدون شک امکان انتقال مجروحان در این چند قایق وجود نداشت. نیاز به ایجاد مراکز درمانی در شهر فو بیشتر احساس می شود.

روز بعد از عملیات (۳۰ بهمن ۱۳۶۴) واحدهای بهداری واحدهای عملیاتی از رودخانه عبور کرده و پست های پشتیبانی خود را در شهرک فاو مستقر کردند. روز دوم عمل حتی دکتر را به منطقه فاو بردند. لشکر ۲۵ کربلا و لشکر ۳۱ عاشورا در پست های پشتیبانی خود پزشک داشتند. اکثر مجروحان با قایق از طریق این ایستگاه های تخلیه واقع در حاشیه اروند منتقل شدند.

اولین سطح کمک های بشردوستانه توسط خود رزمندگان در منطقه درگیری انجام شد. در طول عملیات به هر رزمنده یک کیسه کمک انفرادی داده شد. این کیسه ها در واقع بسته های کمکی فردی بودند. هر رزمنده ای به محض مجروح شدن، اگر آسیب سطحی بود و می توانست طبق آموزش هایی که دیده بود کمک های اولیه را انجام دهد، بلافاصله از امکانات داخل کیف استفاده می کرد.

سطح دوم امداد رسانی توسط فرماندهانی انجام شد که در گروهان و گروهان با نیروهای رزمی حرکت می کردند. آموزش های بیشتری دیده بودند. این امدادگران یک کیسه نجات با خود حمل می کردند. در عملیات والفجر ۸ رزمندگان باید در موج اول حرکت می کردند که پس از قطع خط توسط غواصان بلافاصله نیروی امدادی عملیاتی با قایق های حامل نیروهای پیاده در موج دوم حمله به منطقه رفت و در سطح دوم آنها خدمات نجات را انجام دادند

این امدادگران اغلب مجروحان را پانسمان می‌کردند تا خونریزی شدید آنها را متوقف کنند. البته امکانات و خدمات آنها و همچنین تعداد افراد محدود بود. پست های امداد معمولاً چادر صحرایی بود که بلافاصله برپا می شد و محل آماده، مناسب و امن برای جمع آوری مجروحان بود.

سطح بعدی امداد رسانی در پایگاه های امدادی انجام شد. آمبولانس ها مجروحان را به اورژانس منتقل کردند. در عملیات والفجر ۸ دانشجوی پزشکی و یک پزشک نیز در پایگاه امداد حضور داشتند. این پایگاه امداد، فاصله بین خط مقدم و اورژانس را پر کرد تا اقدامات حیاتی برای مجروحان چهار تا پنج کیلومتری اورژانس انجام شود.

اهمیت شرایط اضطراری در محل در منطقه فائو

در روز سوم یا چهارم عملیات، ۲۳ یا ۲۴ بهمن که تثبیت و پاکسازی اولیه منطقه تا حدودی انجام شده بود و امکان ایجاد وضعیت اضطراری فراهم شده بود، واحدهای بهداری واحدهای عملیاتی اقدام به سازماندهی خود کردند. امداد اورژانس در محل انجام شد و مصدومان به جای انتقال به محل تجمع مصدومان به اورژانس در محل منتقل شدند.

اورژانس لشکر ۲۵ کربلا در شهرک فاو و اورژانس لشکر ۳۱ عاشورا در جاده منتهی به کارخانه نمک مستقر شدند. تصادف لشگر هفتم عصر در جاده ام القصر پیدا شد. این واحدهای اورژانس در خط مرزی یگان خود مستقر شدند، اما پذیرش مجروحان را فقط به مجروحان یگان خود محدود نکردند و هر مجروحی را می‌توان به این یگان‌های اورژانس منتقل کرد.

اورژانس لشکر ۲۵ کربلا در یک مقطع به مرکز اورژانس تبدیل شد. یعنی همه قربانیان آنجا آمدند. بنابراین، برای فوریت آنها باید حمایت فوق العاده ای صورت می گرفت. ما در حال اعزام یک تیم پزشکی تخصصی بودیم تا آنها را تقویت کرده و پشتیبانی از واحد خون را تقویت کنیم. همچنین در حال تقویت ظرفیت آمبولانس آنها بودیم تا بتوانند به واحدهای دیگری که مجروح را آورده بودند خدمات ارائه دهند.

شهادت تعدادی از پزشکان و پرستاران مجرب

در این عملیات در گام اول یگان های بهداری یگان های عملیاتی، پست های پشتیبانی قبل از عملیات تا کارخانه نمک و جاده راهبردی و جاده ام القصر را تقویت کرده بودند. دکتر را هم به آنجا بردند. چهار پنج روز از عملیات گذشته بود که در پست پشتیبانی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) بسیاری از پرسنل آنها از جمله دکتر عبدالحمید قاضی میر سعید و دکتر مهدی سیدعلی کرباسی که هر دو نفر پنجم بودند. یا دانشجویان سال ششم پزشکی وارد دوره کارورزی شدند. به همراه عباس پیکیری جانشین بهداری لشکر و مهدی مقبل اصفهانی از بهورزان مجرب به شهادت رسیدند. یک گلوله سنگین دشمن مستقیماً به پایگاه امداد اصابت کرد و همگی کشته شدند.

قرارگاه بهداری لشکر هشتم نجف در منطقه عملیاتی FAW مورد بمباران شیمیایی گسترده قرار گرفت و تمامی پرسنل آن شیمیایی شدند و دو نفر از آنان به شهادت رسیدند. به محض اینکه بمباران شیمیایی شدند، من بالای سرشان بودم. همه نزدیکان آنجا به موشک گاز خردل آلوده شده بودند.

لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) بهداری نیز در یکی از مخفیگاه های پایگاه موشکی عراق واقع در جاده ام القصر به سمت خور عبدالله اورژانس خود را راه اندازی کرده بود. یک روز صبح که مشغول تخلیه مجروحان بودند، یک هواپیمای عراقی به آنجا اصابت کرد و معاون بهداشت لشکر به همراه تعدادی مجروح و اورژانس کشته شدند. در طول ۷۵ روز نبرد در فاو بیش از ۱۰ یگان اورژانس در منطقه عملیاتی والفجر ۸ مستقر شد.

دیدگاه فرماندهان ارتش نسبت به مدیران سلامت

موضع افسران بهداری لشکر و عملکرد آنها از دیدگاه فرماندهان شنیده شد. یکی از آنها مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا بود. همیشه به من می گفت: این افسر بهداری ارتش ما به اندازه فرمانده یک محور عملیاتی بار بر دوشش است. گاهی مانند فرماندهان بهداری رزمی باید زودتر وارد منطقه شود تا محل پایگاه امداد و درمان را شناسایی کند. از واحدهای پیاده پیشی می گیرد.

امین شریعتی که فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا بعد از مهدی باکری بود، گفت: به اطلاعات افسر بهداشت در مورد شناسایی منطقه بیشتر از اطلاعات فرمانده گردانم اعتماد دارم. چرا که با چشم غیر مسلح مسیرهای عملیاتی را پیاده و شناسایی می کرد. به همین دلیل است که تعداد شهدا و مجروحین کادر پزشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بسیار زیاد است.

در لشکر ۲۷ پیغمبر(ص) و لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در سال های پاسداری سه چهار نفر از بهداری هایشان به شهادت رسیدند. تعداد کل شهدای امدادگران، پزشکان و پرستاران سپاه در دوران جنگ حدود ۳۵۰۰ نفر است. این بهای نجات جان صدها هزار مجروح بود.

منبع: ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا