قبولی نماز مشترک شهیدان باکری و سلیمانی پس از ۳۵ سال
نمی توان از حراست مقدس نام برد و یاد و خاطره شهدا را گرامی داشت، اما از لشکر عاشورا و به ویژه شهید آقا مهدی باکری یادی نکرد. شهیدی که به برکت اخلاص، رشادت و از خودگذشتگی در خط مقدم نبرد با دشمن، مورد قبول خداوند قرار گرفت و یاد و نامش در تبریز، آذربایجان و سراسر کشور زنده است.
۴ اسفند سالروز عروج سرلشکر مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا است، فرماندهی که با افتخار درد برادران شهیدش را دید و در عملیات بدر جان خود را از دست داد و به شهادت رسید.
شهید باکری در همان اولین دیدار با چهره معصومش همه را مجذوب خود کرد، موجی در چشمان نافذش موج می زد که با وجود ناراحتی خندان و شاداب به نظر می رسید، فرمانده عارف و عامل عملیات بدر با شهادتش در آب های حر رفت. برای بهشت موعود .
مهدی باکری خالق حماسه های ماندگار
در عملیات خیبر به برادر باکری، آقا حمید، بالاترین درجه شحات داده شد. پس از شهادت حمید و عده ای از یارانش، ۱۵ روز قبل از عملیات بدر، به مشهد مقدس مشرف شد و از آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) توفیق شهادت طلب کرد و پس از آن به خدمت آن حضرت رسید. امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنه ای از راه رسیدند و گریستند و اصرار کردند و التماس کردند که برای شهادت ایشان دعا کنند.
شهید باکری قبل از شروع عملیات بدر به همرزمانش گفته بود وقتی خدا مقاومت ما را ببیند رحمتش را نصیب ما خواهد کرد. شهید نگو فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است.
گفت: فرمانده ما خدا و امام زمان (عج) است. اساساً آنها هستند و ما موقتی، ما وسیله ای هستیم که شما را به میدان نبرد ببریم، وظیفه ما این است که تا آخرین نفس مقاومت کنیم و فرمان را اطاعت کنیم.
مهدی باکری شب عملیات وضو می گیرد و همه گردان ها را یکی یکی از زیر قرآن می گذراند و مدام نصیحت می کند: برادران! خدا را فراموش نکنید، نام امام زمان (عج) را زمزمه کنید، دعا کنید کار ما برای خدا باشد و پشت بی سیم همه را به ذکر «لاحول و لقوه الا بالله» تشویق می کند.
سرانجام این فرمانده دلیر لشکر ۳۱ عاشورا در ۴ اسفند ۱۳۴۲ در عملیات بدر به دلیل شرایط حساس عملیات مانند همیشه وارد خطرناک ترین صحنه های عملیات شد و در حالی که از نزدیک سربازان یک ارتش را هدایت می کرد. ارتش در شرق دجله برای تثبیت اوضاع در مقابل سر پل های دشمن سعی در تسلط بر مواضع داشت، اما بر اثر شلیک مستقیم مزدوران عراقی ندای حق را سر داد و به معشوق نشست.
آقا مهدی بارها در نبردهای مختلف از ناحیه چشم و پا مجروح شد، اما هر بار مصمم تر از گذشته به میدان جنگ بازگشت و عملیات های مختلف و مهمی را فرماندهی کرد که به پیروزی های غرور آفرین منجر شد. نقش شهید باکری و لشکر عاشورا در حماسه قهرمانانه خیبر و تصرف جزایر مجنون و مقاومتی که در دفاع از دژهای مقتدر دشمن انجام دادند بر کسی پوشیده نیست.
این فرمانده دلیر در عملیات بدر در ۲۵ بهمن ۶۳ به دلیل شرایط حساس عملیات، طبق معمول وارد خطرناک ترین صحنه های عملیات شد و ضمن هدایت از نزدیک سربازان ارتش در سمت شرق دجله، وی در صدد بازپس گیری مواضع تصرف شده برآمد. وی در نبردی دلیرانه بر اثر شلیک مستقیم مزدوران عراقی جان باخت. هنگامی که جسد وی از طریق آب های هورالعظیم منتقل شد، قایق حامل جسد وی مورد هدف آرپی جی دشمن قرار گرفت. خلیج متصل است و هنوز هم اثری ابدی دارد.
شهید باکری در تاریخ ۱۳۶۳/۰۲/۰۱ وصیت نامه این شهید والامقام را با هم می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم یا محمد یا علی یا فاطمه زهرا یا حسن یا حسین یا علی یا محمد یا جعفر یا موسی یا علی یا محمد یا علی یا حسن یا مهدی و تو ای ولی ما ای روح الله! و شما پیروان راستین شهدا هستید.
خداوند! چگونه وصیت نامه بنویسیم در حالی که پر از گناه و معصیت و پر از خطا و نافرمانی هستیم; گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم، اما می ترسم نابخشوده بمیرم. رفتن من پاک نخواهد بود و در خانه شما پذیرفته نمی شوم.
اوه خدای من! رحمت خدا! تا شما از ما راضی نباشید نمی روم. اوه، من تاریک خواهم شد. خداوند! چقدر دوست داشتنی و جذاب هستی هی، متوجه نشدم! ای اباعبدالله شفاعت، چه خوش است که انسان برای ملاقات پروردگارش آماده باشد! اما چه کنم که نفرین شده ام؟ خداوند! تو منو قبول کن! درود بر روح خدا، منجی ما از عصر حاضر، عصر ظلم، عصر کفر و الحاد، عصر ظلم بر اسلام و پیروان واقعی آن.
عزیزان من! اگر شب و روز خدا را شکر کنیم که نعمت اسلام و امام را به ما ارزانی داشته است، کافی نیست. آگاه باشیم که داریم سربازان راستین و صادق این نعمت می شویم. به خطر وسوسه های باطنی و فریبکارانه دنیوی پی ببریم و مراقب باشیم که خلوص نیت و پاکی عمل تنها راه حل ماست ای عاشقان اباعبدالله! شهادت را باید در آغوش گرفت، گونه ها را از گرما سرخ کرد و قلب را تندتر زد. ما باید محتوای فرمایشات امام را بفهمیم و اجرا کنیم تا بخشی از وظیفه شکرگزاری خود را انجام داده باشیم.
وصیت به مادر، خواهر و برادر و اعضای خانواده ام؛ بدانید که اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست، همیشه به یاد خدا باشید و به دستورات الهی عمل کنید. پشتیبان باشید و از صمیم قلب از امام الگو بگیرید، به نماز و مجالس به یاد اباعبدالله و سیدالشهدا که راه سعادت و بار آخرت است اهمیت زیادی قائل شوید.
همواره به دنبال تعلیم حسینی و زینبی باشید و رسالت آنان را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را به گونه ای تربیت کنید که سربازان با ایمان و عشق به شهادت و علمای صالح، جانشینان حضرت ابوالفضل (ع) برای اسلام متولد شوند. از همه کسانی که به من آزار داده اند و به گردن من حق دارند طلب بخشش می کنم و امیدوارم خداوند از بسیاری از گناهان من بگذرد.
خداوند! منو پاک کن
از تاریخ ۱۳۶۳/۰۲/۰۱ لغایت ۱۳۹۸/۱۰/۱۲ بیش از ۳۵ سال از نگارش وصیت نامه شهید باکری می گذرد که سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی این دعا را ساعاتی قبل از شهادت در محل سکونت خود در شهر تهران نگاشته و حفظ کرد. سوریه و پس از سالها «پاکیز» به یاران شهیدش می پیوندد.
در این دست نوشته که با امضای سردار سپهبد قاسم سلیمانی نوشته شده است: «خدایا مرا بپذیر، خدایا دوست دارم تو را ببینم، همان منظره ای که موسی را از ایستادن و نفس کشیدن ناتوان کرد. الحمدلله رب العالمین، خدایا دوستت دارم.» آشکارا دریافت کنید.
کمتر پیش می آید که یک نظامی در میان مردم کشورهای دیگر محبوبیت داشته باشد، اما محبوبیت و مقبولیت حاج قاسم مرزهای کشور را درنوردیده و جهانی شده است. نه تنها مردم کشورهای مختلف او را دوست دارند، حتی مقامات و مقامات دیپلماتیک نیز به او احترام می گذارند.
پیش از این روزنامه انگلیسی گاردین درباره شهید حاج قاسم سلیمانی نوشته بود: حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند او را مردی باهوش می دانند.
سوالی که باعث شد او را به عنوان یک دشمن محترم بشناسند.
حاج قاسم به زمین افتاد تا لاله های سرخ دشت ایران و جهان اسلام راست بمانند. نام سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی برای همیشه در تاریخ ماندگار خواهد بود زیرا او یک قهرمان ملی برای ایرانیان و نماد مقاومت برای جهان اسلام است.
منبع: فارس