کسب و کار

بازاریابی به زبان ساده

پایگاه خبری توسعه برند، بازاریابی به فعالیت هایی اطلاق می شود که یک شرکت برای ترویج خرید یا فروش یک محصول یا خدمات انجام می دهد. بازاریابی شامل تبلیغات، فروش و ارائه محصولات به مصرف کنندگان یا سایر مشاغل است.

بازاریابی یک اصطلاح تجاری است که کارشناسان آن را به ده ها روش مختلف تعریف کرده اند. در واقع، حتی در سطح شرکت، افراد ممکن است این اصطلاح را متفاوت بفهمند. اساساً یک فرآیند مدیریتی است که از طریق آن محصولات و خدمات از مفهوم به مشتری منتقل می شوند. این شامل شناسایی یک محصول، تعیین تقاضا، تصمیم گیری در مورد قیمت آن، و انتخاب کانال های توزیع است.

انجمن بازاریابی آمریکا بازاریابی را اینگونه تعریف می کند:”بازاریابی فعالیت، مجموعه ای از موسسات، و فرآیندهایی برای ایجاد، ارتباط، ارائه و مبادله پیشنهادهایی است که برای مشتریان، شرکا و جامعه در کل ارزش دارد.”

آمیخته بازاریابی P4چیست؟

آمیخته بازاریابی «مجموعه ای از ابزارهای بازاریابی است که یک شرکت برای دستیابی به اهداف بازاریابی خود در محیط بازار هدف استفاده می کند». به گفته بازاریابان، این چیزی است که محصول شما را منحصر به فرد و متفاوت از رقبا می کند.آمیخته بازاریابی یک اصطلاح عمومی است که اقدامات انجام شده برای افزایش فروش و ارتقاء برند را پوشش می دهد.

بازاریابی به زبان ساده

آمیخته بازاریابی شامل عوامل حیاتی است: قیمت، محصول، ترفیع و مکان که با هم به عنوان ۴ P آمیخته بازاریابی شناخته می شوند.آمیخته بازاریابی برای تفسیر محصول یا خدماتی که به تهیه استراتژی های بازاریابی قوی کمک می کند، حیاتی است.

محصول

محصول به کالا یا مواردی اشاره دارد که کسب و کار قصد دارد به مشتریان ارائه دهد. محصول باید به دنبال رفع کمبودی در بازار باشد یا تقاضای مصرف کننده برای مقدار بیشتری از محصول موجود را برآورده کند. قبل از اینکه بازاریابان بتوانند یک کمپین مناسب را آماده کنند، باید بدانند چه محصولی فروخته می شود، چگونه از رقبای خود متمایز است، آیا محصول را می توان با یک محصول یا خط محصول ثانویه نیز جفت کرد و آیا محصولات جایگزین در بازار وجود دارد یا خیر.

قیمت

قیمت به این اشاره دارد که شرکت چقدر محصول را به فروش می رساند. هنگام تعیین قیمت، شرکت ها باید قیمت تمام شده واحد، هزینه های بازاریابی و هزینه های توزیع را در نظر بگیرند.مصرف کننده برای دسترسی یا دریافت محصول، ارزش پرداخت می کند. بیشتر تبلیغات بازاریابی بر قیمت گذاری مقرون به صرفه محصول تاکید دارند.

قیمت گذاری بستگی به هزینه های مختلف متحمل شده در مرحله توسعه و حاشیه سود مورد نظر سهامداران دارد.برای تعیین قیمت باید چند فاکتور را در نظر بگیرید:

ارزش محصول شما: از دیدگاه کاربر، محصول ارزش پولی را دارد که برای خرید آن خرج شده است. آیا برای پاسخگویی به اکثر نیازهای کاربر مجهز است؟ و آیا از برندهای دیگر بهتر است؟

قیمت‌های بازار را مقایسه کنید: اگر محصول برند دیگری خدمات مشابه شما را ارائه می‌دهد، به تفاوت قیمت آن بستگی دارد. مشتری محصول مقرون به صرفه تری را خریداری می کند و تبلیغات بازاریابی با مقایسه قیمت مشتری را جذب می کند.

قیمت گذاری بیش از حد یا کمتر: شما باید محصول را بر اساس ویژگی های آن، تعداد نیازهایی که برآورده می کند و قیمت های ارائه شده توسط رقبا قیمت گذاری کنید. همچنین، گاهی اوقات، تصویر برند به قیمت گذاری کمک می کند.

بنابراین، یک محصول نباید آنقدر گران باشد که مشتری آن را نخرد. همچنین باید آنقدر پایین باشد که حتی اگر فروش بالا باشد، حاشیه سود را برآورده نکنید.

مکان

مکان به توزیع محصول اشاره دارد. ملاحظات کلیدی شامل این است که آیا شرکت محصول را از طریق یک فروشگاه فیزیکی، آنلاین یا از طریق هر دو کانال توزیع به فروش خواهد رساند. وقتی در ویترین فروشگاه فروخته می‌شود، چه نوع محصول فیزیکی در آن قرار می‌گیرد؟ هنگامی که به صورت آنلاین فروخته می شود، چه نوع قرارگیری محصول دیجیتالی دریافت می کند؟

ترفیع

ترفیع به برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه و ترویج مزایای محصول برای متقاعد کردن یا جذب آنها به خرید کمک می کند.این شامل تبلیغات، تشویق، تخفیف، تبلیغات شفاهی یا هر چیزی است که یک تصویر خوب را ترویج می کند.همه اینها به گونه ای به هم مرتبط هستند که شما نمی توانید روی هیچ عاملی به صورت جداگانه تمرکز کنید. به همین دلیل یک مخلوط است.

استراتژی های مختلف بازاریابی

بازاریابی فقط یک استراتژی واحد نیست، بلکه ترکیبی از تکنیک ها و تاکتیک های مختلف است. در زیر ما برخی از استراتژی های بازاریابی ضروری را که باید در مورد آنها بدانید، فهرست کرده ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد هر یک از این استراتژی ها، روی پیوندهای قرمز کلیک کنید.

برنامه بازاریابی: کشف کنید که یک برنامه بازاریابی چیست، چرا باید آن را طراحی کنید و کلیدهای ایجاد یک برنامه قوی. بدون برنامه بازاریابی، یک شرکت یا برند نمی تواند به اهداف خود برسد.

بازاریابی دیجیتال: دیجیتال مارکتینگ رشته ای از بازاریابی است که بر توسعه یک استراتژی صرفاً در محیط دیجیتال تمرکز دارد.

بازاریابی مستقیم: بازاریابی مستقیم نوعی کمپین مبتنی بر ارتباط مستقیم و دو طرفه است که به دنبال ایجاد نتیجه از یک مخاطب خاص است.

بازاریابی ایمیلی: بازاریابی ایمیلی یکی از سودآورترین و موثرترین تکنیک ها از نظر بازده است. طبیعتاً شامل ارسال ایمیل برای مخاطبان شما می شود، اما مطمئن شوید که بخش های خود را به خوبی تعریف کنید تا موثر واقع شود.

بازاریابی موبایلی: بازاریابی موبایلی مفهومی گسترده است که همه کمپین‌ها و اقدامات بازاریابی را که منحصراً بر روی پلتفرم‌ها و برنامه‌های تلفن همراه متمرکز شده‌اند (یعنی گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها) گرد هم می‌آورد.

بازاریابی ویروسی: داشتن چیزی که ویروسی شود، رویای هر شرکتی است. بازاریابی ویروسی از فردی به فرد دیگر سرایت می‌کند و می‌تواند بسیار سریع و باورنکردنی پیش برود.

گرایش های مدیریت بازاریابی

مفهوم تولید

تمرکز اصلی مفهوم تولید بر کارایی فرآیندهای تولید و توزیع است. بر اساس این مفهوم، مصرف کنندگان ترجیح می دهند محصولاتی که می بینند بسیار در دسترس و مقرون به صرفه باشند. با این حال، قیمت ها را می توان با مدیریت کارایی تولید به بهترین شکل مدیریت کرد و در دسترس بودن نیاز به یک شبکه توزیع گسترده دارد. بنابراین، شرکت ها باید بر بهبود تولید و توزیع مطابق با مفهوم تولید تمرکز کنند.

به عنوان مثال، لنوو بزرگترین برند در صنعت رایانه های شخصی است. این شرکت در چین مستقر است و یکی از عوامل اصلی که از رشد سریعتر آن حمایت کرده است، توانایی آن در مدیریت قیمت ها است. هزینه های کمتر نیروی کار و مواد اولیه، راندمان تولید و شبکه توزیع بزرگ به این شرکت کمک کرده تا در بازار جهانی پیروز شود. مفهوم تولید در برخی موقعیت ها عالی عمل می کند اما در همه موارد نه. در برخی موارد، می‌تواند منجر به نزدیک‌بینی بازاریابی شود و باعث شود شرکت‌ها به‌جای نیازهایی که محصولات تأمین می‌کنند، تمرکز گسترده‌ای روی تولید و توزیع کنند.

مفهوم محصول

در مفهوم محصول، تمرکز بر محصول، کیفیت و عملکرد آن است. بر اساس این مفهوم، مشتریان محصولاتی را که از نظر کیفیت، عملکرد و ویژگی‌های نوآورانه بیشتر به آنها ارائه می‌دهند، ترجیح می‌دهند. بر اساس این مفهوم، استراتژی بازاریابی بر بهبود مستمر محصول برای افزایش جذابیت محصول و اندازه پایگاه مشتری متمرکز است.

استراتژی های بازاریابی تعداد بسیار زیادی از شرکت ها بر کیفیت محصول و بهبود مستمر تمرکز دارد. با این حال، در حالی که تمرکز بر کیفیت محصول قطعاً می تواند نتایج خوبی به همراه داشته باشد، اما تضمین نمی کند که منجر به محبوبیت و فروش بالاتر شود. در چندین مورد، فقط ساختن یک محصول بهتر کافی نیست، زیرا فقط یک محصول با کیفیت خوب تضمین نمی کند که دنیا به سمت درهای شما هجوم می آورد.

طراحی محصول، بسته بندی، قیمت گذاری و توزیع نیز نقش مهمی در افزایش نفوذ محصول و برند دارند. تا زمانی که یک کانال توزیع قوی وجود نداشته باشد، محصول برای تعداد زیادی از مشتریان در دسترس نخواهد بود. محصول باید در مقابل چشمان مشتریان قرار گیرد. جدای از آن، عوامل بیشتری مانند بسته بندی جذاب و قیمت مقرون به صرفه وجود دارد که برای متقاعد کردن مشتریان به ارزش خرید محصول ضروری است.

مفهوم فروش

در مفهوم فروش، تمرکز بر فروش و تبلیغ است. شرکت ها بر این باورند که محصولاتشان به فروش نمی رسد مگر اینکه فروش و تبلیغات را در مقیاس بسیار بزرگ انجام دهند. این به ویژه در مورد کالاهای جستجو نشده صادق است. محصولاتی وجود دارند که مشتریان به تنهایی به دنبال آنها نیستند زیرا کالاهای ضروری نیستند. محصولات بیمه نمونه خوبی از این گونه محصولات هستند. به همین دلیل است که شرکت های بیمه بازاریابی و تبلیغات زیادی را انجام می دهند و از کانال های فروش مختلفی برای پیشبرد فروش محصولات خود استفاده می کنند.

چنین صنایعی نمایندگان فروش را در تعداد بسیار زیادی استخدام می کنند که باید در ردیابی مشتریان بالقوه و فروش ویژگی های محصولات به آنها مهارت داشته باشند. با این حال، خطرات متعددی نیز در رابطه با فروش تهاجمی وجود دارد. شرکت ها اغلب سعی می کنند آنچه را که می سازند بفروشند تا آنچه را که مشتریان نیاز دارند بسازند. آنها همچنین این اشتباه را مرتکب می شوند که تصور می کنند مشتریان محصول را دوست دارند و در غیر این صورت ممکن است در آینده ناامیدی خود را فراموش کنند.

مفهوم بازاریابی

تمرکز مفهوم بازاریابی بر شناخت بازار هدف شما و ارائه رضایت مشتری بالاتر نسبت به رقبا است. بر اساس این مفهوم، تمرکز و ارزش مشتری مسیرهای فروش و سود هستند. مفهوم بازاریابی از یک فلسفه محصول محور یا ساخت و فروش پیروی نمی کند. در عوض، از فلسفه «حس و پاسخ» پیروی می کند. شرکت ها باید به جای تلاش برای یافتن مشتریان مناسب برای محصولات خود، سعی کنند محصولات مناسب را برای مشتریان خود بیابند.

مفهوم بازاریابی دقیقاً بر دیدگاه مخالف مفهوم فروش متمرکز است. مفهوم فروش از دیدگاه درون به بیرون پیروی می کند اما مفهوم بازاریابی از دیدگاه بیرونی به درون پیروی می کند.

 مفهوم فروش از کارخانه شروع می شود و سپس بر فروش سنگین و تبلیغات برای دستیابی به فروش سودآور محصولات موجود شرکت تمرکز می کند. مفهوم بازاریابی دقیقا برعکس عمل می کند و از مشتری شروع می شود. اجرای رویکرد بازاریابی تنها به معنای پاسخگویی به بدیهی ترین نیازها یا خواسته های مشتریان نیست. در عوض، شرکت‌های مشتری‌محور یا مشتری‌محور به‌طور گسترده در مورد مشتریان تحقیق می‌کنند تا در مورد نیازها و خواسته‌های آن‌ها بدانند و ایده‌های محصول جدید را جمع‌آوری کنند یا محصول را بهبود ببخشند. با این حال، بازاریابی مبتنی بر مشتری زمانی به خوبی کار می کند که شرکت نیاز واضحی را شناسایی کرده باشد و مشتریان به وضوح بدانند که چه می خواهند.

در بسیاری از موارد، مشتریان به وضوح نمی دانند چه چیزی می خواهند یا چه چیزی ممکن است. به عنوان مثال، گوشی های هوشمند و رسانه های اجتماعی چند دهه پیش رایج نبودند. مشتریان نمی دانستند چه چیزی ممکن است. پس از رسیدن محصول یا خدمات بود که می دانستند با آن چه کاری می توانند انجام دهند.

مفهوم بازاریابی اجتماعی

مفهوم بازاریابی اجتماعی به دنبال تضادهای احتمالی بین خواسته های کوتاه مدت مصرف کننده و رفاه بلند مدت است. شرکتی که نیازها و خواسته‌های فوری مشتریان را برآورده می‌کند، ممکن است لزوماً کاری را که به نفع مصرف‌کنندگانش در بلندمدت است انجام ندهد. با توجه به مفهوم بازاریابی اجتماعی، استراتژی بازاریابی شرکت باید ارائه ارزش مشتری را به نحوی در نظر بگیرد که رفاه مشتری و جامعه را حفظ یا بهبود بخشد. این امر مستلزم بازاریابی پایدار و بازاریابی اجتماعی و زیست‌محیطی مسئولانه است که جدا از رفع نیازهای فوری مشتریان و کسب‌وکارها، توانایی نسل‌های آینده را برای برآوردن نیازهایشان حفظ یا بهبود می‌بخشد. شرکت ها باید در هنگام ایجاد استراتژی های بازاریابی خود از جمله سود، خواسته های مصرف کننده و منافع جامعه، سه ملاحظات را متعادل کنند.

اهداف بازاریابی چیست؟

هدف مهم بازاریابی، پیشبرد رشد یک شرکت است. این را می توان از طریق جذب و حفظ مشتریان جدید مشاهده کرد.شرکت ها ممکن است چندین استراتژی بازاریابی مختلف را برای دستیابی به این اهداف اعمال کنند. به عنوان مثال، تطبیق محصولات با نیازهای مشتریان می‌تواند شامل شخصی‌سازی، پیش‌بینی و اساساً دانستن مشکل مناسب برای حل باشد.استراتژی دیگر ایجاد ارزش از طریق تجربه مشتری است. این از طریق تلاش برای افزایش رضایت مشتری و رفع هرگونه مشکل در محصول یا خدمات نشان داده می شود.

برای مطالعه مقالات مختلف به سایت جستجوگردانش مراجعه کنید.

این مطلب، خبر آگهی است و پایگاه خبری توسعه برند درباره محتوای آن هیچ نظری ندارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا