وب گردی

چیزهای ناشنیده ای از زندگی ستاره ایرانی رم

اگر تا چند سال پیش سردار آزمون در جغرافیای خاصی طرفدارانی داشت، حالا که به یک چهره بین المللی تبدیل شده، طرفداران زیادی پیدا کرده است. درست ۱۰ روز قبل، وقتی او با پیراهن رم دروازه فروزینونه را در سری آ باز کرد، به احترام هواداران حریف جشنی نگرفت.

این رفتار ساده اما در عین حال می توانست فرهنگ یک جوان ایرانی را نشان دهد. رسانه های ایتالیایی و هواداران فوتبال نیز از این تست خوشحال شدند و به تمجید از ستاره ایرانی پرداختند. سردار به قول همه دوستانش اهل خانه و دلنشین و زمینی است. او با وجود پیشرفت عظیمش همچنان همان است. بدون غرور و تکبر. خنده دار و گرم. با عذرخواهی درخشش اخیر آزمون، این بار به سراغ زندگی شخصی او می رویم. چیزهایی که هرگز در مورد آنها نشنیده اید.

دوست باز

در این زمینه او یک عادت جالب دارد; احترام به دوستی های قدیمی او هنوز با دوستان دوران کودکی خود رفت و آمد دارد. گاهی آنها را به خارج از ایران می برد تا بازی هایش را از نزدیک ببیند. برقراری ارتباط با افراد جدید و آوردن دوست جدید به زندگی برای او دشوار است.

دانش آموز باهوش!

مدرسه برای او متفاوت بود. ترکیبی از درس و فوتبال. می گویند آنقدر باهوش بود که اگر نیم ساعت درس می خواند، امتحانش را پس می داد. او با خنده در این باره گفت: «آنقدر درس خواندم که ۱۰ بگیرم. برای من بیست بود چون همیشه دنبال توپ می دویدم.

فرزندم باید درس بخواند

سردار هم چون مشغول فوتبال بود نتوانست آنطور که باید درس بخواند. پدرش نیز اصرار داشت که پسرش در فوتبال موفق باشد، بنابراین تمرکز اصلی او بر درس نبود. سردار اما با خود قول داد که فرزند یا فرزندانش تربیت شوند. او یک بار در این باره گفت: من خودم زیاد مطالعه نکردم، اما اصرار دارم فرزندم درس بخواند، حتی اگر به ورزش علاقه داشته باشد، اول درس بخواند و چیزهای دیگر دنبال شود.

روزی که والیبال را ترک کردی

از بچگی والیبال و فوتبال هم بازی می کردم. او استعداد بهتری در والیبال داشت و خیلی ها می گفتند در آینده والیبالیست می شود. با این حال، یک حادثه مسیر زندگی او را تغییر داد. در یکی از روزهای تلخ زندگی اش که برای تماشای بازی تیم پدرش در لیگ والیبال به ورزشگاه شهر گنبد رفت: «پدرم را امپراطور صدا می کردند. اون روز باخت پدرم بازی های زیادی برده بود، اما وقتی چند بار شکست خورد، فحشش دادند. وقتی مسابقه تمام شد، به رختکن رفتم و خیلی گریه کردم. آنجا به خودم قول دادم که فوتبال را ادامه دهم. می خواستم به نوعی حق پدرم را از فوتبال بگیرم.»

خانواده طرفدار

خانواده آزمون شلوغ نیست. او یک خواهر دارد که ازدواج کرده و حاصل ازدواج او یک خواهرزاده ناز است. سردار می گوید با هیچ چیز دنیا عوضش نمی کنم. خانواده آنها فوق العاده شاد، شوخ و شیرین هستند. سردار هم سردمدار لطیفه و لطیفه است. تعریف سردار از خانواده اش همیشه در این جملات خلاصه می شود: «همه با هم دوست هستیم و خوش می گذرد. وقتی دور هم جمع می شویم می خندیم. غم در خانواده ما جایی ندارد.”

داماد عاطفی!

سردار عاطفی و دلسوز است. این را ملی پوشان و هوادارانشان می گویند اما خدا نکنه یک آدم احساساتی گرفتار شود. تا می توانید او را اذیت کنید. نمونه اش عروسش است. او راشل را مسخره می کند. یه دفعه خندید گفت: خیلی احساساتیه و اگه چیزی بگی گریه میکنه. بهش گفتم بابا تو هزار سالته چرا گریه میکنی؟!

پول در حساب والدین

سردار یکی از پردرآمدترین فوتبالیست های تاریخ ایران بود. پسری که علاوه بر هوش فوتبالی، حس تجارت هم دارد. او در کار اسب، مسابقه و آموزش اسب مهارت دارد. آژانس هواپیمایی، فروش تلفن همراه و …. نیز جزو مشاغل او هستند. چند سال پیش تهمین حتی نمی دانست قراردادهایش چقدر است چون کار راکلا را به پدرش سپرد. با این حال، پول تمام پاداش ها و ترفیع های او مستقیماً به حساب والدینش می رود.

علاقه به آشپزی همسر

زمانی که او در آلمان بود، تنهایی او را عذاب می داد زیرا نمی توانست پدر و مادرش را به این کشور بیاورد. در روسیه آنها کاملاً طرفدار او بودند. در رم، اما همه چیز متفاوت است. همسرش آناهیتا از ابتدا در کنارش بود و این دو مدتی پیش صاحب فرزند شدند. نام دخترش ناوا است و سردار هر وقت بتواند تمرینات رم را ترک می کند تا به عشق او زودتر به خانه بیاید. مثلاً به آشپزی خانگی همسرش بیشتر از غذاهای باشگاهی علاقه دارد.

بدن درد

مدل های فوتبالی سردار رحمه را می شناسند. زلاتان و رونالدو خارجی و علی دایی داخلی. او مقابل هر دو بازی کرد. اولین باری که مقابل زلاتان بازی کرد، خاطره جالبی دارد: «دو هفته با او جنگیدم و بدنم درد می کرد (می خندد).

من به آرایشگاه علاقه ای ندارم!

سردار بر خلاف ملی پوشان که قبل از مسابقه دست به سرشان می زنند، اصلا چنین عاداتی ندارند. شاید این سوال برای شما هم جالب باشد. چرا سردار زیاد دست به موهایش نمی زند. اتفاقاً یک بار از او این سوال پرسیده شد و پاسخش این بود: «من دنبال مو و این چیزها نیستم. راستش را بخواهید زیاد درگیر نمی شوم. من به تمیزی علاقه زیادی دارم، اما به دنبال زیبا کردن ظاهرم نیستم. از بچگی اینطور بودم و تمرکزم روی چیزهای دیگر بود. مگر اینکه به مراسمی بروم یا به برنامه ای دعوت شوم که موهایم را لمس کنند.»

عشق به اسب

اسب بخشی غیرقابل انکار از زندگی او. سرگرمی او در ایتالیا تماشای مسابقات اسب دوانی است. او همچنین به پرورش اسب مشغول است. وقتی مسابقه ها شروع می شود، به تماس های تلفنی پاسخ نمی دهد، اما اگر مثلاً پدر و مادر یا همسرش باشند، می گوید بعداً تماس بگیرید. تا این حد غرق در مسابقه است و عاشق اسب است.

نکات دیگری که در مورد سردار باید بدانید

او مارک خاصی از ادکلن را دوست ندارد، اما بوی شیرین را دوست دارد.

در بین برندهای خودرو، او علاقه خاصی به پورشه و لامبورگینی دارد.

با اینکه سال ها در خارج از ایران زندگی می کند، آشپزی را یاد نگرفته و استعدادی در این کار ندارد.

دو رنگ مورد علاقه او سیاه و سفید است.

اگر روزی صاحب پسر شود، احتمالاً نام او را یزدان خواهد گذاشت. او این نام را دوست دارد.

او وسواسی نیست، اما فردی است که به نظافت اهمیت می دهد.

او همیشه می گوید آشنایی با همسرش مسیر زندگی فوتبالی اش را تغییر داد و باعث پیشرفت بیشتر شد.

منبع: جام جم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا