فرهنگی

«گردن زنی» نمایشی از یک فروپاشی در درامی جنایی

«گردن زنی» تنها درباره قتل یک زوج جوان در شب عروسی نیست، اینجا عین خود زندگی عشق، نفرت، غم و شادی همه را با هم دربر می‌گیرد.
توسعه برند به نقل از فیلم نت، ژانر پلیسی همیشه و همه جا مورد توجه است و مخاطبان خاص خود را دارد چه در سینمای آسیا باشد چه در سینمای اروپا و آمریکا. قصه با وقوع یک جرم و یا جنایت آغاز می‌شود و مخاطب همراه با پلیس قصه آرام آرام پیش می‌رود و سرنخ‌ها را دنبال می‌کند تا در نهایت عامل اتفاق را کشف کند. چینش سرنخ‌ها و خرده روایت‌ها همواره به مانند یک معما یا پازل پیش می‌روند تا مخاطب بتواند حدس زده و این برایش دنبال کردن قصه را جذاب‌تر هم می‌کند. گاهی نیز مخاطب قصه را می‌داند اما همراه می‌شود تا ببیند چه اتفاقاتی از سر می‌گذرد تا در نهایت شخصیت اصلی قصه پرده از رازها بردارد و واقعیت را کشف کند.به نوعی این گونه سینمایی پر از هیجان برای مخاطب است چه در دنیای فیلم و چه در دنیای سریال‌ها همواره ژانر جنایی پلیسی مورد استقبال قرار گرفته است و مخاطب آن را با شور و شعف دنبال می‌کند. حال اگر در این میان قصه براساس واقعیت باشد و یا برگرفته از آن باشد و مخاطب بتواند سرنخ‌ها را از قبل در رسانه‌ها جستجو کند و آن را باآنچه که از ذهن نویسنده و کارگردان گذشته تطابق دهد، قطعا این جذابیت چند برابر خواهد شد،همانطور که در دنیای مطبوعات این صفحات حوادث هستند که مخاطبان بیشماری دارند و روزانه این صفحات مورد بررسی بیشتری از سوی مخاطبان قرار می‌گیرند.

سریال «گردن زنی» که این روزها از پلتفرم فیلم نت در حال پخش است، یکی از همین سریال‌ها در ژانر جنایی است که سامان سالور آن را کارگردانی کرده است. قصه اولیه این سریال براساس داستانی واقعی شکل گرفته و قصه عروس و دامادی را روایت می‌کند که در شب عروسی توسط قاتلی سلاخی می‌شوند و پلیس قصه که برای کشف راز قتل پا به میان می‌گذارد اتفاقا عاشق دلخسته عروس قصه است. حالا هرچه قصه جلوتر می‌رود ابعاد تازه‌ای از این حادثه شوم نمایش داده می‌شود.

نیما و باران عاشقانه همدیگر را دوست دارند و به واسطه همسایگی سال‌هاست که همدیگر را می‌شناسند. دو خانواده علاوه بر این که همسایه هستند به نوعی هم خانه هم هستند. دو خانواده که هرکدام ساختار خاص خود را دارند. قصه هرچه جلوتر می‌رود رازها آشکارتر می‌شوند و رمزها بازگشایی می‌شوند. سکانس افتتاحیه مجلل عروسی خوب پیش رفته است و همانطور که نمایشی بودن و تظاهر خانواده‌ها در مراسم عروسی را به نمایش گذاشت، پرده از اسرار تک تک اعضای خانواده نیز برخواهد داشت.

دو خانواده، در عین حال که خانواده هستند، اما از درون گسست آن‌ها به وضوح و در همان قسمت اول و افتتاحیه سریال در مراسم عروسی به نمایش گذاشته می‌شود. با این که در تلاش هستند تا حفظ ظاهر کنند اما هر کدام مسائل و مشکلات خاص خود را دارند و این فروپاشی خانواده نمایان است. حالا هرچه سریال پیش می‌رود قصه کاراکترها نیز آشکارتر می‌شود تا در نهایت راز قتل این دو جوان عیان شود.

سامان سالور فیلمسازی است که نگاهش به زندگی متفاوت است و این تفاوت را از اولین ساخته‌اش «ساکنین سرزمین سکوت» تا آخرین آن «سه کام حبس» بر پرده سینما به نمایش گذاشته است. او اغلب به سراغ قصه‌هایی می‌رود که در لایه‌های زیرین زندگی خودنمایی می‌کنند و سالور آن را با به کارگیری در قالب درام به صورت مخاطبی می‌کوبد که شاید از آن غافل مانده است. حال سریال «گردن زنی» روایتی متفاوت از قصه‌ای عاشقانه دارد. روایت تنها درباره قتل یک زوج جوان در شب عروسی نیست، اینجا عشق، نفرت، غم و شادی همه را با هم دربر می‌گیرد؛ عین خود زندگی که بسته کاملی است که باید در فرصت مناسب از آن استفاده کرد.

سریال «گردن زنی» به تازگی پخشش آغاز شده است و تاکنون تنها سه قسمت از آن به نمایش درآمده است. باید آرام آرام پیش رفت و اجازه داد قصه روایت شود تا بتوان به نقاط قوت و ضعف آن پی برد و آن را تحلیل کرد.

سمیرا افتخاری روزنامه‌نگار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا