نقش استراتژی سازمان در شکلگیری برند کارفرمایی
رویداد ریزآموز میزبان محمدرضا احمدی، مدیر منابع انسانی صباایده بود. احمدی در این رویداد با ارائه دیدگاهی جامع، به بررسی مفهوم برند کارفرمایی و چالشهای آن پرداخت. وی بر اهمیت همسو بودن برند کارفرمایی با استراتژی سازمان و نقش کلیدی شفافیت و شنیده شدن در این زمینه تاکید کرد.
به گزارش توسعه برند-محدثه مدنی، محمدرضا احمدی، مدیر منابع انسانی صباایده در مصاحبه ای اختصاصی با توسعه برند، به بررسی ابعاد مختلف “برند کارفرمایی” و نقش کلیدی “شفافیت” و “شنیده شدن” در شکلگیری یک برند کارفرمایی مطلوب در سازمانها پرداخت.
به نظر شما چه عواملی در شکلگیری برند کارفرمایی یک شرکت نقش اصلی دارند؟
احمدی در ابتدا با انتقاد از نگاه سطحی و سادهانگارانه به این مفهوم، گفت: “خیلی وقتا تصوری که ما نسبت به برند کارفرمایی داریم یه تصور غلطی از این جنسه که هر کسی از سازمان ناراضی بود یا خوشحال بود یعنی ما برند خوبی داریم. ولی ما به نظرم یه نگاه جامعتر باید نسبت به این موضوع داشته باشیم.”
چگونه میتوان برند کارفرمایی را با استراتژی کسب و کار سازمان همسو کرد؟
احمدی با تاکید بر اهمیت تطبیق استراتژی سازمان با برند کارفرمایی، گفت: “خیلی وقتا ما داریم خلافش عمل میکنیم. این روزها که به نظرم یکی از سختترین چالشها اینه که سازمانها شرایط ابهام رو زیاد تجربه میکنند این تجربه شرایط ابهام باعث میشه که استراتژی هم اگر میچینند استراتژی مشخصی نباشه.”
چه ابزارها و تکنیکهایی برای اندازه گیری اثربخشی برند کارفرمایی وجود دارد؟
احمدی در بخش دیگری از صحبتهای خود به چالشهای اندازهگیری ارزش برند کارفرمایی اشاره کرد و گفت: برای اندازهگیری اثربخشی برند کارفرمایی، باید از دادههای معتبر و جامعه آماری مناسب استفاده کرد. صرفاً تکیه بر دادههای موجود در یک پلتفرم یا سایت خاص کافی نیست و باید از روشهای مختلف و منابع گوناگون برای جمعآوری داده استفاده کرد. خیلی بستگی داره معمولاً ما از ابزارهای رضایتسنجی داریم استفاده میکنیم اما به نظر میرسه که هنوز نتونستیم از ابزارهای کارآمد برای پیدا کردن ارزش برندمون بتونیم یک فضایی رو پیدا کنیم حالا چه از لحاظ کیفی چه کمی.”
چگونه میتوان برند کارفرمایی را در شرایط بحرانی مانند بحرانهای اقتصادی یا تغییرات ساختاری سازمان حفظ کرد؟
احمدی با اشاره به اهمیت شفافیت و صداقت در شرایط بحرانی، گفت: “بعضی جاها ما باید به سازمانها حق بدیم که ناخواسته متاثر از شرایط اقتصادی شرایط مملکت مجبور باشند یک مسیری رو طی کنند که مورد پذیرش آدمها نیست. مثلاً تعدیل. خوب تو دنیا این داستان تعدیل مرسومه اولاً جامعه چه پذیرشی داره. دوماً اینکه هر کسی که در جایگاه عضوی از سازمان هست چقدر پذیرش رو خواهد داشت.
وی همچنین به اهمیت “شنیده شدن” در سازمانها تاکید کرد و گفت: “خیلی وقتا من با افراد که تو سازمانهای مختلف صحبت میکنم یکی از چالش آدمها شنیده شدنه. یعنی خیلی وقتا دغدغه و چالشی که آدمها فیدبک میدن لزوماً صرفاً این نیست که چرا برای من اتفاقی نیفتاده. خیلی وقتا میگن من میپذیرم این دلایل سازمان یه سری تصمیمات. اما من شنیده نشدم.”
در پایان،او بیان کرد بسیاری از کارکنان احساس میکنند که نظراتشان در سازمان شنیده نمیشود.این جمله، یکی از مهمترین نکات مطرح شده در مصاحبه است و نشان میدهد که شنیده شدن کارکنان، کلیدی برای ایجاد یک محیط کار مثبت و پویا است.
پایان