فرهنگ‌و‌هنر

مهدی علی میرزایی: فیلم من روایتی متفاوت از سایر کمدی‌هایِ رایجِ امروز است

فیلم سینمایی «پالتوشتری» به نویسندگی و کارگردانی مهدی علی میرزایی و تهیه‌کنندگی مجید شیخ‌انصاری، باگذشت یکسال و نیم از اکران عمومی سرانجام در پلتفرم فیلیمو به نمایش گذاشته شد.

به گزارش توسعه برند به نقل از فیلیمو، چه چیزی بهتر از این بهانه برای هم‌صحبت شدن با مهدی علی میرزایی تا کمی از فیلمش بگوید و مشکلاتش و داستان‌های ناگفته‌اش…

  • ایده فیلم سینمایی پالتوشتری از کجا می‌آید و چه شد که تصمیم به ساخت آن گرفتید؟

مهدی علی میرزایی، کارگردان فیلم پالتو شتری: خب این ماجرا برمی‌گردد به دوران دانشجویی.  من هم مانند بسیاری از افراد جوانانی را می‌دیدم و می‌بینم که با استناد به برخی اسم‌ها که در علوم انسانی غربی آوازه‌ای دارند و یا با خواندن چند کتاب ترجمه شده در حوزه روانشناسی، فلسفه و سایر رشته‌های علوم انسانی، توهم استادی و دانایی می‌گیرند و خود را برتر از دیگرانی که با آنها و آثار آشنا نیستند، می‌دانند. این امر یعنی توهم دانایی و از همه بهتر فهمیدن امور که چه در زندگی شخصی چه در زندگی اجتماعی نتایج عجیب و غریبی به همراه دارد.

در زندگی فردی، چنین اشخاصی معمولا برای مرعوب کردن مخاطبان خود، یا به مدارک تحصیلی خود ارجاع می‌دهند یا به اصطلاحات و اسامی مشهوری از دانشمندان و فلاسفه متوسل می‌شوند تا دل مخاطبان ساده‌دل و بی‌خبر خود را بدست آوردند. در بُعد اجتماعی اما طبقه تحصیلکرده‌ای که خود را متخصص علوم انسانی غربی می‌دانند، خطرناکتر ظاهر می‌شوند. آنها به عنوان یک طبقه روشنفکری که دل در گرو غرب دارد، اما از غرب تنها به ظاهری از آن رسیده‌اند، نسبت به طبقه مردمان عادی نوعی تکبر و کین توزی دارند. چون اولا خودشان را تراز فرض می‌کند و چون چند صباحی جسته گریخته در فضای علوم غربی سیر کرده‌اند، جهان سومی‌ها و ملت خودشان را تحقیر می‌کنند و ثانیا از آنجا که دل در مدل پیشرفت غرب دارند، احساس می‌کنند جهان مردمان عادی و جهان سنت چنان که باید به تلاش‌ها و جهان ذهنی، انتزاعی و مغشوش آن‌ها واکنش نشان نمی‌دهد.

این عدم واکنش مردم به دعوت روشنفکران، نوعی افسردگی و کینه برای آنها می‌سازد. این تکبر و کینه همانی است که در شخصیت «کوهیار کهن دژ» بروز داده شده. او احساس می‌کند از همه برتر و  معتقد است باید با پُتک بر سر مردم کوبید تا بفهمند. اما در مرحله پیگیری و تحقیق و روانشناسی این افراد (کاری که فرید بعنوان قهرمان فیلم «پالتوشتری» انجام می‌دهد) ماجرا نه به درگیری‌های فکری عمیق چنین فردی با جهان اندیشه بلکه به عقده‌های مبتذل شخصی، کمبودهای تربیتی و خانوادگی، ختم می‌شود.

 

ما در این فیلم «کوهیار کهن دژ» را داریم که ناراحت، عصبی و ضدزن است، اما بجای اینکه به این امراض درونی خود اعتراف کند، با دست یازیدن به تَفَلسُف، یا درحال توجیه کردن خود و یا در حال پنهان کردن زخم‌های روان خود است. اصل ایده این است: «فرید» فریب حرف‌های عجیب و قلمبه سلمبه و به ظاهر فلسفه مآبانه «کوهیار» را نمی‌خورد بلکه با پیگیری زندگی او تلاش می‌کند فارغ از هیاهوی بظاهر علمانی «کوهیار»، او را به ازدواجی وادار کند که منافع مالی برای خود «فرید» می‌سازد.

  • آیا همه آنچه نوشته شده به مرحله اجرا درآمده است یا در طول کار با تغییرات زیادی مواجه شدید؟

از میان فیلم‌هایی که بر اساس فیلمنامه‌های من ساخته شده است، برخی بطور کامل و مطابق با فیلمنامه ساخته شده‌اند؛ مانند «در مدت معلوم»، «پارادایس»، «وزنه‌های بی‌وزن»، «هفت معکوس» و «پالتوشتری» و برخی هم عوامل تولید در زمان پیش‌تولید و فیلمبرداری از خودشان به تناسب ذوق و درک خودشان، چیزهایی وارد کار کرده‌اند که البته من در برابر آن مقاومتی نداشتم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست فیلمنامه‌نویس مسئول همه آن مواردی که در فیلم دیده و شنیده می‌شود، نیست. من مسئولیت فیلمنامه‌هایی را که شخص یا اشخاص دیگری در آن دست ببرند و یا تغییراتی در آن ایجاد کنند، برعهده نمی‌گیرم و شرط می‌کنم اگر تغییراتی نیاز بود باید زیر نظر خودم صورت بگیرد؛ مثل مهر گارانتی روی دستگاه‌های برقی پلمپ شده، باید روی آن نوشته شود اگر بدون اجازه نویسنده در متنش دست ببرید از گارانتی او خارج می‌شود.

  • این اثر مجموعه‌ای از ایده‌های ریز و متفاوت است که شاید در کنار هم، به درستی انسجام نیافته‌اند، در حقیقت به شخصیت‌ها کاملا پرداخته نشده. نمونه‌اش سکانس جر و بحث کوهیار و «فرید» (سام درخشانی) در رستوران درباره طعنه‌های گزنده کوهیار به زن و مرد میز بغلی. به‌جز شخصیت‌های اصلی، دو سه نفر دیگرِ نشسته بر سر این میز، همگی در سایه و محوند. می‌شد سکانس را بدون آن‌ها هم پیش برد. چرا این اتفاق افتاده است؟

یک بار دیگر ایده اصلی را مرور کنیم: «فرید» که پول لازم است و اجاره خانه‌اش عقب افتاده است، متوجه می‌شود زنی ثروتمند در ازای پیدا کردن شوهری درخور، برای دخترش «کیانا» حاضر است پول خوبی خرج کند. از سوی دیگر «فرید» رفیقی دارد بنام «کوهیار» که توهم زده از همه بهتر است و در اثر این توهم، دیگران را آزار می‌دهد و بدتر از همه می‌گوید ضدزن و ضدازدواج است و با زبان شبه فلسفی خود شلوغ کاری می‌کند. فرید تصمیم می‌گیرد  کاری کند که آن «دختر بداخلاق» را برای «رفیق بدقلق» خود بگیرد. اگر موفق شود هم شرط را برده و پولی به جیب می‌زند هم حال رفیق عوضی خود را می‌گیرد. برای رسیدن به این هدف او باید روح ناآرام و گذشته «کوهیار» را آنالیز تا نقطه ورودی به ذهن او را پیدا کند.

اگر مخاطب با این نگاه فیلم را تماشا کند، متوجه می‌شود با ایده‌های مختلف سروکار ندارد بلکه با یک ایده مواجه است که به تناسب نوع روایتش گاهی در زمان عقب و جلو می‌رود و با روایت بخش‌ها مختلف از زندگی گذشته «کوهیار» یا توضیحات او درباره امور، اطلاعات لازم را به تماشاگر می‌دهد . البته باید توجه داشت این نوع روایت با روایت سایر کمدی‌هایِ رایجِ امروز متفاوت است.

اما درباره شخصیت پردازی بطور کلی می‌توانم بگویم ما در جهان فیلمنامه لازم نیست همه شخصیت‌ها را به یک اندازه و در تمام ابعادشان شفاف کنیم. شخصیت‌های اصلی، شخصیت‌های فرعی و در مرحله سوم شخصیت‌های فرعی‌تر به ترتیب و به میزان اهمیت‌شان شخصیت‌پردازی می‌شوند. در حلقه دوستان «فرید»، «موسی» بیشتر شخصیت پردازی می‌شود چراکه می‌خواهیم حماقت او در پذیرش دروغ‌های «کوهیار» در مورد نظرکردگی را بیشتر توضیح دهیم. در صحنه شام مذکور، اهمیت جمع بودن همه شخصیت‌های دفتر در آن صحنه این است که نشان دهیم «کوهیار» در حلقه دوستان همه را آزرده می‌کند و ابایی از رفتارهای گستاخانه در جمع و در جمع دوستان خود ندارد.

 

  • از حضور بازیگران مطرح در این اثر برایمان بگویید. چگونه به این ترکیب رسیدید؟

ترکیب بازیگران بستگی به شرایط مختلفی دارد. هزینه تولید فیلم یا عنصر زمان که آیا در زمان فیلمبرداری ما بازیگر مورد نظر را داریم یا نه. با مشخص شدن بازیگر اصلی یعنی سام درخشانی کم کم گزینه‌های دیگر هم به کار اضافه شدند. سام درخشانی متن را دوست داشت و با انرژی و هوش سرشارش که در فیلم هم مشهود است و «پالتوشتری» را به کاری متفات در بازی‌هایش تبدیل کرده است، سر کار حاضر شد. بانیپال شومون هم آنقدر نقش آدم ضدزن، نچسب و به اصطلاح درشت‌گو را خوب از کار درآورده است که سایه عصبیت و بداخلاقی او روی فیلم سنگینی می‌کند. درباره بقیه بازیگران هم انتخاب‌ها با مشکل خاصی همراه نبود و همینجا باید از بهاره کیان افشار تشکر کنم. نقش او ویژگی‌هایی داشت که دشوار بود و او با بردباری آن را به خوبی اجرا کرد. لیندا کیانی، افسانه چهره آزاد، شاهرخ فروتنیان و علیرضا مهران هم عالی ظاهر شدند.

  • از مهمترین چالش‌های خود برای ساخت این اثر برایمان بگویید

از نظر فنی، لحن فیلم بزرگترین چالش بود اما از نظر تولید خوشبختانه ما چالشی نداشتیم. مدیریت خوب تهیه کننده کار آقای مجید شیخ انصاری در زمان پیش تولید و تولید، کار را هموار و روان کرد. همچنین فیلمبرداری درخشان مسعود امینی‌تیرانی فضای فیلم را بخوبی ترسیم کرده است.

  • چرا این اثر پس از چهارسال به اکران عمومی رسید و پس از دو سال به اکران آنلاین؟ دلیل این وقفه چیست؟

اولین نوبت اکران ما بهمن ۱۳۹۸ بود که مصادف شد با بحران کرونا و دو سال کار به تعویق افتاد بعد از آن هم مسایل اجتماعی- سیاسی سبب شد اکران به تاخیر بیفتد.

  • اولین تجربه فیلمسازی خود را چگونه ارزیابی می‌کنید و اساسا «پالتو شتری» چه تجربه‌ای برایتان رقم زد؟

طبعا مانند هر فیلمی که ساخته می‌شود، تجربه‌های زیادی برای سازنده درباره مسایل فنی و مسایل پخش و اکران به همراه دارد. مثلا یکی از تجربه‌های من این بود که فیلم کمدی را که با سرمایه شخصی ساخته می‌شود، به جشنواره فجر نبرم ! جشنواره فضای خوبی بود و فیلم ما مورد استقبال قرار گرفت اما دیگر این کار را نمی‌کنم. جشنواره معادلات و ملاحظات خود را دارد که لزوما سینمایی نیست، مگر این که فیلم ارگانی باشد یا آنقدر هزینه داشته باشد که بتواند رسانه‌های درگیر در جشنواره را با خود همراه کند.

  • فیلم بعدی خود را با چه موضوعی و در چه ژانری خواهید ساخت؟ آیا اثری آماده نمایش دارید؟

یک یا دو کمدی دیگر برای دوستان نوشته‌ام که بزودی در مرحله تولید قرار می‌گیرد. مثل فیلم «کیک قهوه» که اخیرا پروانه آن صادر شده است اما به لحاظ کارگردانی، در حال رایزنی با سام درخشانی و پژمان جمشیدی هستم تا فیلمنامه‌ای به نام «چلمرغ بلورین» را به تولید برسانیم. در این فیلم با استفاده از پتانسیلی که این دو بازیگر در چند کار مشابه داشته‌اند، قرار است داستانی جذاب شکل بگیرد و به پشت صحنه سینما پرداخته شود.

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا