وب گردی

مهدی باکری اینگونه به جان نیروهایش حساس بود

شهید باکری نسبت به نیروها تا این حد حساس بود، می‌گفت: «این بچه ها، امانت های مردم اند که دست ما هستند. امانت داری هم خیلی سخته.

به گزارش توسعه برند، به نقل از جهان نیوز: در عملیات رمضان تلفات زیادی دادیم. در یک محور بچه های گردان مسیر را اشتباهی، حدود پانزده، بیست کیلومتر جلو رفته بودند.

آقا مهدی یک نفربر برداشت و رفت جلو.

آقا عزیز (جعفری) آمد دم نفربر ما و گفت: «به مهدی بیسیم بزن برگرده، منطقه ناامنه، اوضاع اصلا مناسب نیست.»

پیام را با بیسیم رساندم. چند بار دیگر آقا عزیز پیغام فرستاد که «بگین مهدی برگرده.» دفعه آخر، آقا مهدی پشت بیسیم به من گفت: «آقای الموسوی! تا تک تک بچه های مردم رو از این جا جمع نکنم، برنمی گردم عقب.» و تا جایی که توانسته بود، زخمی ها و شهدا را به عقب منتقل کرد.

نسبت به نیروها تا این حد حساس بود، می‌گفت: «این بچه ها، امانت های مردم اند که دست ما هستند. امانت داری هم خیلی سخته. شما اگر یک شیء رو بهتون بدن و بگن این رو حفظش کن، چه جوری حفظش می‌کنین؟ این بچه ها هم همین طورن. اول باید به اونا برسیم، بعد به خودمون. یه مدیر اول باید به زیر دستش برسه که کجا و چطور زندگی می‌کنه.» جان نیروهایش را مثل جان خودش و عزیزانش دوست داشت. نمونه اش هم شهادت حمید و جنازه اش.

برگرفته از کتاب نمی‌توانست زنده بماند/ خاطراتی از شهید مهدی باکری
راوی: مصطفی الموسوی

*بازنشر مطالب دیگر رسانه‌ها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان می‌باشد.

پایان

علی عزیزی

من به بررسی و پوشش اخبار مربوط به تجارت کشاورزی، صنعت و وب‌گردی پرداخته و تلاش می‌کنم تا تصویری کامل از این زمینه‌ها ارائه دهم. هدفم این است که تحولات این حوزه‌ها را از طریق تحلیل‌های دقیق و پوشش خبری به مخاطبان منتقل کنم و آنان را در جریان تازه‌ترین اتفاقات قرار دهم.

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا