وب گردی

مروری بر زندگی سیاسی و مبارزاتی آیت‌الله‌ ناصر مکارم شیرازی

مراجع عظام تقلید در طول تاریخ تشیع همواره از سرمایه‌های والای دین و ملت بوده و همچنان نیز هستند. سرمایه‌هایی که علاوه بر عهده‌داری مسئولیت امور دینی مقلدان و بلکه عموم شیعیان، در بزنگاه‌های تاریخی به عنوان رهبران معنوی جامعه، حافظ تمامیت ارضی سرزمین‌های اسلامی و کیان و داشته‌های مردم مسلمان در مقابل دشمنان بوده‌اند. هم از این روی استعمارگران و مستکبران جهان در طول تاریخ، ایشان را آماج تهمت‌ها و کینه‌توزی‌ها قرار داده‌اند و همچنان می‌دهند و نمونه‌های آن در تاریخ فراوان است.

حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ ناصر مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلید گرانقدری است که به خاطر سال‌های طولانی ایستادگی در مقابل دشمنان اسلام (چه داخلی و چه خارجی)، هدف موجی از عداوت‌ها قرار داشته است. در مقال پی آمده علاوه بر نگاهی به حیات مبارزاتی و علمی ایشان، بخشی از تهمت‌ها و اکاذیب علیه این شخصیت ارزنده را مورد بازخوانی و بررسی قرار داده‌ایم. ضمن آرزوی شفای عاجل برای این عالم فرزانه، امید آنکه تاریخ پژوهان معاصر و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید. 

 پیشینه خانوادگی و تحصیلات

حضرت آیت‌الله العظمی حاج شیخ ناصر مکارم شیرازی، در سال ۱۳۰۵ هجری شمسی در شهر شیراز و در خانواده‌ای با اخلاق و مذهبی، متولد شد. پدر و پدر بزرگ ایشان در این شهر، به کار تجارت اشتغال داشتند و به دلیل برخورداری از صفات نیکو، مورد تکریم و احترام مردم شیراز بودند. آنها به مشکلات مردم رسیدگی می‌کردند و دائماً با علمای بزرگ شهر شیراز در ارتباط بودند. پدرش در آغاز تاجری بود که مدام میان ایران و هند مسافرت می‌کرد و رفته رفته به کسب در بازار وکیل شیراز پرداخت. مادرش نیز از زنان پاکدامن و مؤمنه‌ای بود که در دوران کهولت نیز حافظه سرشار خویش را از دست نداد. آیت‌الله مکارم نبوغ و حافظه قوی خود را از مادر به ارث برده است. استاد در مورد پدرش آورده است:

«پدرم علاقه زیادی به آیات قرآن داشت. در دورانی که در مدارس ابتدایی تحصیل می‌کردم، گاهی شب‌ها مرا به اطاق خودش فرامی خواند و به من می‌گفت: ناصر! کتاب آیات منتخبه و ترجمه آن را برای من بخوان… من آیات و ترجمه آن را برای او می‌خواندم و او لذت می‌برد.»

آیت‌الله مکارم از دوران کودکی، با تلاوت قرآن‌کریم مأنوس شد. کشش و جاذبه کتاب آسمانی، آرام آرام او را مجذوب خود کرد، تا آنجا که بعد‌ها به درک مفاهیم قرآنی و نکات کلیدی این کتاب عظیم، علاقه‌مند شد. ایشان به دلیل هوش و ذکاوت خارق العاده، در سن پنج سالگی به مدرسه رفت و برخی سال‏ها را به صورت جهشی طی کرد، به گونه‌ای که در سن ۱۴ سالگی موفق به اخذ دپیلم شد! پس از طى دوره دبستان و دبیرستان و بعد از آنکه با سقوط رضاخان و فراهم شدن آزادى نسبى، از طرف مرحوم آیت الله حاج‌سیدنورالدین حسینی الهاشمی (شیرازى) یکى از علماى بزرگ شیراز، از همه علاقه‌مندان به تحصیل علوم دینى دعوت به عمل آمد، استاد نیز در سال سوم دبیرستان، با اشتیاق زائدالوصفى حاضر شد که در کنار دروس رایج، دروس دینى را فرابگیرد؛ بنابراین تصمیم سرنوشت ساز خود را گرفت و پس از اخذ دپیلم به دانشگاه نرفت، بلکه تحصیل معلومات دینی و معارف انسان‌ساز اسلامی را ترجیح داد و در ۱۴ سالگی، به طور رسمی فراگیری دروس دینی را در مدرسه آقا باباخان شیراز آغاز کرد. ایشان چهار سال بعد، برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد و آموختن در محضر اساتید حوزه علمیه قم را آغاز کرد. آیت‌الله مکارم شیرازی پس از چند سال تحصیل در قم، در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی برای بهره‌گیری از دیگر علمای برجسته آن دوره، به شهر مقدس نجف رهسپار شد. وی پس از شرکت در دروس علمای نامدار آن حوزه علمیه کهن این شهر، موفق شد که در سن ۲۴ سالگی و از سوی دو نفر از مراجع بزرگ، اجازه اجتهاد دریافت کند. 

بازگشت به ایران و آغاز مبارزه علمی و عملی اقامت آیت‌الله مکارم در نجف، یک‌سال به طول انجامید و پس از آن در سال ۱۳۳۰. ش، به ایران بازگشت و در قم به تدریس سطوح عالی و سپس خارج فقه و اصول پرداخت. اتفاق مقدسی که در طی دهه‌های بعد نیز ادامه یافت و موجب تربیت تعداد کثیری از طلاب و روحانیون و پرورش علمای بزرگ شد. استاد مکارم پس از حضور مجدد در ایران، هیچ‌گاه از فضای اجتماعی و سیاسی کشور بی‌خبر نبود و همیشه نسبت به آن حساسیت داشت. وی یک دهه پس از بازگشت به قم همراه با تعدادی دیگر از عالمان برجسته، «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» را تأسیس کرد، اقدامی که در متشکل کردن بزرگان و اساتید این حوزه، نقشی اساسی داشت.

آیت‌الله در کنار تدریس اما، فعالیت فرهنگی دیگری نیز داشت. یکی از این عرصه‌ها، اهتمام برای تولید محتوا در رسانه‌های مکتوب، از همان دهه ۳۰ شمسی بود. ایشان در سال ۱۳۳۶. ش و به اتفاق جمعی از دانشمندان، ماهنامه «مکتب اسلام» را راه‌اندازی کرد. این مجله ارزشمند که در دهه ۴۰، گاه تیراژش حتی به ۳۰ هزار نسخه هم می‌رسید، به شدت از سوی مردم مورد اقبال قرار داشت. وی با درک وضعیت فکری جوانان در رژیم سابق، به توطئه‌های دشمنان برای ترویج تفکر التقاطی در بین طلاب و دانشجویان و رواج اندیشه مارکسیسم پی برده بود و در این زمینه تلاش‌های بسیاری کرد. از جمله این فعالیت‌ها تالیف کتاب «فیلسوف نماها» بود که با زبانی کاملاً داستانی به نقد فلسفه مارکسیسم و ادعا‌های فیلسوفان مادی‌گرا می‌پرداخت. این کتاب تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، حدودا ۳۰ بار تجدید چاپ شد. 

در آن روزگار آیت‌الله مکارم در سرمقاله‌های مجله مکتب اسلام، به افشاگری درباره ماهیت رژیم شاه می‌پرداخت که باعث توقیف مجله در آن مقطع شد. او از این رفتار‌های سرکوبگرانه دلسرد نمی‌شد و همواره با دیگر علما و اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، به مبارزات سیاسی بر ضد رژیم شاه می‌پرداخت و امضایش، در ذیل بسیاری از بیانیه‌ها و اعلامیه‌های آن دوره موجود است. پیش از تبعید امام خمینی (ره)، او در جلسات خصوصی متعددی با ایشان شرکت می‌کرد و حمایت خود را از رهبر نهضت اسلامی نشان می‌داد. او در زمان رژیم طاغوت، بار‌ها به ساواک احضار شد و به شهر‌های «چابهار»، «مهاباد» و «انارک» تبعید گشت. (۱)

 خدمات علمی و دینی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی، آیت‌الله مکارم شیرازی فعالیت خویش را در عرصه‌های گوناگون سیاسی، علمی، فرهنگی و دینی ادامه داد. به ویژه نقش‌آفرینی ایشان در تدوین قانون اساسی در سال ۱۳۵۸. ش، قابل تقدیر و غیرقابل کتمان است. این عالم فرزانه در بخشی از خاطرات خویش، درباره تعیین مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور، خاطرنشان ساخته است: «موقعى که مذهب شیعه – که مذهب اکثریت مردم کشور ماست- را در مجلس خبرگان مطرح و از آن دفاع کردم، برادرى از اهل سنت (آقاى مولوى عبدالعزیز) بر خلاف انتظارى که از ایشان داشتیم، بعد از دفاع من وقت گرفت و مخالفت کرد! من با یک بیان منطقى، به جواب ایشان پرداختم و روشن کردم که در یک مملکت، بالاخره باید قوانین از یک مذهب پیروى کند و دو مذهب و سه مذهب، نمى‌شود در احکام عمومى حاکم باشد. البته بقیه مذاهب باید محترم باشند و از تمام حقوق شهروندان بهره‌مند گردند، ولى تعدد قوانین حاکم بر کشور ممکن نیست. افراد در مسائل داخلى زندگى خود آزادند – مانند ازدواج و طلاق که مسائل شخصیه و احوال شخصیه نامیده مى‌شود – ولى در مسائل عامه، باید پیرو یک قانون باشند. بعد که امام خمینی را زیارت کردم، ایشان فرمودند: من از تلویزیون دفاع شما را دیدم و شنیدم و خیلى خوشم آمد، خوب و منطقى دفاع کردید و حق مسئله را ادا کردید.» (۲).

اما یکی دیگر از خدمات بسیار مهم آیت‌الله مکارم در حوزه علمی و دینی، در عرصه تدوین دوره ۲۸ جلدی «تفسیر نمونه» انجام شده است. اقدامی که به برکت آن و با کار جمعی گروهی از طلاب زیر نظر ایشان، در طی پنج دهه به تدوین عناوین متعدد کتاب تفسیر موضوعی قرآن کریم نیز انجامیده است. از سوی دیگر تأسیس مدارس علمیه، مراکز پژوهشی، مراکز تبلیغ و خدمات رسانه‌ای به مخاطبان از سوی این اندیشمند والا در شهر‌های قم، شیراز و مشهد که زیر نظر ایشان فعالیت می‌کند نیز از دیگر خدمات دینی به ایران و حتی جهان تشیع و اسلام است. البته قابل توجه است که بخشی از این اقدامات، با ثروت شخصی ایشان که میراث پدران متمول‌شان بوده است، انجام شده و بخشی نیز با بهره‌گیری از سهم امام و وجوه شرعیه‌ای که مقلدان در اختیار ایشان گذاشته‌اند، صورت گرفته است. (۳) همچنین آیت‌الله مکارم در تمام سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در آثار و بیانات خود به مقابله فکری با جریان انحرافی وهابیت پرداخته و به همین دلیل هم مورد هجمه رسانه‌های وابسته به آل‌سعود قرار گرفته و همچنان می‌گیرد.

از جمله موضع‌گیری‌های ایشان علیه تفکر وهابی، می‌توان به تدوین کتاب «وهابیت بر سر دوراهی»، نوشتن نامه به مفتی یاوه گوی سعودی و یا موضع‌گیری ایشان نسبت به اظهارات مفتیان وهابی در سال ۹۵ اشاره کرد. (۴) از طرف دیگر آیت‌الله در مقابل نقد اندیشه وهابیت با تدوین کتاب «عقائدنا» که به زبان عربی چاپ شده، به تبیین اعتقادات، اندیشه و باور شیعیان پرداخته، تا مسلمان اهل سنت به شیوه مستقیم و کامل و بدون تحریف با آن آشنا شوند. البته این موضع‌گیری‌ها از طرف دشمن بی‌پاسخ نبوده و به ویژه شبکه ایران اینترنشنال – که سال‌ها با بودجه عربستان سعودی اداره می‌شد- با نسبت دادن مطالب کذب به آیت‌الله مکارم شیرازی، تلاش می‌کرد تا وجهه این مرجع تقلید را در اذهان ایرانیان خراب کند. از جمله انتشار عکسی از یک خانم جوان ایرانی و بی‌حجاب در امریکا به عنوان نوه آیت‌الله مکارم که نه تنها از سوی دفتر ایشان تکذیب شد که حتی خود آن خانم در امریکا نیز هرگونه نسبت فامیلی‌اش با ایشان را تکذیب کرد. 

 ارتباط نظرات اقتصادی آیت الله مکارم با شبهه پردازی دشمنان!

یکی از اصلی‌ترین و پرتکرارترین تهمت‌ها به آیت‌الله مکارم شیرازی، در بخش اقتصادی و با عنوان فساد مالی افراد منتسب به ایشان است. این مرجع مال‌اندیش از ابتدای دهه ۶۰ شمسی، حساسیت بالایی درباره نظام ربوی بانک‌ها و بحران‌های اقتصادی ایجاد شده از سوی آنها داشته است. (۵)، اما در دهه‌های اخیر و به ویژه در دوره حاکمیت دولت‌هایی که تفکر اقتصادی لیبرال- سرمایه‌داری داشته‌اند، ایشان مواضع صریح و تندی علیه سیاست‌های پولی و بانکی این دولت‌ها اتخاذ کرده است. به طور مثال آیت‌الله در ۲۴ آذر ۱۳۹۵. ش، در دیدار با رئیس کمسیون اقتصادی مجلس اظهار داشت: «در دنیای امروز، وجود بانک یک ضرورت است و اساساً بدون بانک، نمی‌توان مبادلات و فعالیت‌های بزرگ اقتصادی کرد و زندگی بدون بانک، بسیار سخت است. بانکداری از غرب به کشور آمده و ما در این باره از غرب پیروی کرده‌ایم. باید بانکداری را اصلاح و اسلامی کنیم. هر کاری می‌کنیم، از طرف دیگر بوی غرب می‌دهد. خیلی کار می‌خواهد تا بانکداری تبدیل به اسلامی شود. نکته مهم، اجرای بانکداری اسلامی است. بانک‌ها گوش به بانکداری اسلامی نمی‌دهند. 

هرچه می‌گوییم به قانون بانکداری اسلامی عمل کنید، گوش نمی‌کنند، این مسئله را بار‌ها تذکر دادیم، ولی عملی نشده است. مسئولان برخی بانک‌ها، می‌خواهند درآمد بیشتر داشته باشند و مقید به بانکداری اسلامی نیستند… مشکل اصلی در اجرای قانون است. باید به مردم آموزش داد، وگرنه اگر روی کاغذ قانون درست کنیم که ارزشی ندارد. باید هم قانون اصلاح شود، هم ضمانت اجرایی داشته باشد، تا شاهد برچیده شدن مشکلات در حوزه بانکداری شویم. ریشه اصلی بانک از غرب آمده و ما می‌خواهیم اصلاح کنیم، ولی می‌بینیم جای دیگر خراب می‌شود.»

البته این مواضع، بار‌ها و بار‌ها و تا پایان دهه ۹۰ شمسی، درباره سیاست سوددهی بانک‌ها ادامه داشته است. برهمین اساس هم دشمنان تشیع و نظام اسلامی، به شکلی پر تکرار تهمتی را با عنوان «سلطان قند و شکر»، به اطرافیان ایشان نسبت داده‌اند. جالب است که افراد زیادی از دفتر و مسئولان سایت ایشان، درباره این شبهه سؤالاتی پرسیده‌اند و دفتر ایشان هم پاسخ داده‌اند، اما متأسفانه آنقدر که تهمت دشمنان در رسانه‌ها به گوش مردم رسیده، پاسخ دفتر ایشان به این شایعات در میان مردم بازتاب نداشته است. آن سؤال و پاسخش، اما به شرح زیر است:

«بسمه‌تعالی

مدیریت محترم دفتر حضرت آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی (مدظله‌العالی)

ضمن عرض سلام و ابراز ارادت

همان‌گونه که مستحضر هستید، مدتی قبل وزیر امورخارجه ایالات متحده امریکا در سخنانی مضحک مدعی شده بود که آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی در تجارت شکر فعالیت داشته و از این راه، منافع مالی بسیاری تصاحب کرده‌اند؛ بنابراین خواهشمند است با توجه به بحث‌های مکرر، شایعات و مطالب دروغین فراوانی که در مورد کارخانجات خیالی تحت اختیار معظم‌له و تصاویر مربوط به صورت‌جلسه تعیین میزان سهام شرکت قند دزفول که برخی آن را سندی برای دست داشتن ایشان در امور اقتصادی می‌پندارند و همچنین داستان دروغین فردی به نام مدلل که او را داماد معظم له معرفی می‌کنند، در صورت صلاح‌دید و جهت تنویر افکار، عمومی پاسخ بفرمایید.»

متن پاسخ ارسال شده:

بسمه‌تعالی

با اهدا سلام و تحیت

این سخنان کذب محض است و بار‌ها این مسائل را تکذیب کرده‌ایم. نه یک سهم از کارخانه‌ای در اختیار آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی است و نه یک گرم شکر. در مورد تصاویر منتشر شده نیز مسئله این است که بیش از ۲۰ سال قبل، جمعی از خیرین سهامی از آن کارخانه را برای حوزه علمیه خریداری کردند. بعد از مدت کوتاهی که دیدند نمی‌توانند مشکلات را برطرف کنند، آن را به دیگران واگذار کردند و وجه آن برای ساختن مسجد، مدرسه و خانه عالم، در مناطق محروم مصرف شد و معظم له یک ریال از آن را در اختیار نداشته و ندارند و این مسئله در همان زمان (بیش از ۲۰ سال قبل)، خاتمه یافته است. در مورد فردی به نام مدلل، باید توجه داشته باشید که آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی نامبرده را ندیده و نمی‌شناسند و هیچ‌گونه رابطه‌ای با نامبرده نداشته و ندارد و به‌طور کلی در خانواده و اطرافیان معظم له، هیچ فردی مرتبط با این فرد و سایر امور مطرح شده در نامه وجود ندارد. 

توجه داشته باشید که کسانی که نه ایمان دارند و نه وجدان، از تکرار دروغ‌های خود ابا ندارند و این نشانه بی‌ایمانی، بی‌تقوایی و نداشتن شرافت انسانی است. عجیب آنکه این شایعات و دروغ‌ها تا آنجا پیش رفته که وزیر امور خارجه امریکا هم این دروغ را تکرار کرده است! البته این دروغ‌های مضحک سبب می‌شود که همه آزاداندیشان دنیا نسبت به خبر‌های آنها بی‌اعتماد شوند و در دام توطئه‌های آنها گرفتار نشوند.»

 کلام آخر

تهمت‌های بی‌بی سی فارسی، رادیوفردا، ایران اینترنشنال و… به حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، سال‌هاست که ادامه دارد. هربار که ایشان فتوا یا اظهار نظری در برابر دشمنان اسلام یا اهداف استعماری آنها بیان می‌کند، موجی از دروغ و تهمت علیه این مجاهد دیرین به راه می‌افتد. به همین دلیل نیز اگر هر انسان عاقلی درباره سیل این تهمت‌ها و بدگویی‌ها اندیشه کند، خواهد دریافت که این حجم از کینه‌توزی‌ها، حتماً دلیلی داشته و دارد و آن نیز چیزی جز به خطر افتادن منافع دشمنان، با آن فتاوا و نظرات نیست. 

امری که در تاریخ مرجعیت شیعه، علیه این بزرگان رواج داشته است و پدیده‌ای نوین قلمداد نمی‌شود.

منبع: جوان آنلاین 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا