وب گردی

تربت‌خانه کرمان جایی برای تسکین دل کربلا نرفته‌ها

۱۱:۰۲ ۰۶ مهر ۱۴۰۳

کرمان، حوالی عصر بود، دعوت‌نامه‌ای غیرقابل‌تصور از طرف ستاد توسعه و بازسازی عتبات‌عالیات برایم فرستاده شد. نام تربت‌خانه امام حسین (ع) را شنیده بودم و گزارش‌هایی نیز دوستانم منتشر کرده بودند که با خواندنش روحم به سمت این اتاق پر می‌کشید، اما فکرش را نمی‌کردم روزی به همین زودی من هم به تربت‌خانه دعوت شوم و محل نگهداری نزدیک‌ترین خاک به بدن مطهر سیدالشهدا (ع) را ببینم.

با گلچینی از انسان‌های مومن و خیر و خادمان افتخاری اباعبدالله شهرستان راهی کرمان شدیم تا این تربت‌خانه را زیارت کنیم. در راه با خانمی که مسئول کانون فرهنگی فاطمه‌الزهرا (س) روستای رکن‌آباد نوق بود همراه و هم‌سخن شدم. وی تعریف می‌کرد از حدود پنج سال پیش نذورات برای عتبات جمع می‌کنیم و افراد زیادی با دل‌وجان با ما همراهی می‌کنند و از پول گرفته تا طلا و پسته برای کمک به بازسازی عتبات‌عالیات نذر می‌کنند.

اسکناس هزار تومانی که برات کربلا را امضاء کرد

یک روز که در مسجد نذورات جمع می‌کردند یک خانم میان‌سال در صف نماز جماعت گره پایین روسری‌اش را باز کرد و یک اسکناس هزارتومانی از داخل آن بیرون آورد و همان را هدیه داد. او تا آن روز کربلا نرفته بود

چند روز بعد که برای سفر کربلا قرعه‌کشی می‌شد نامش خوانده و به کربلا دعوت شد. امام حسین علیه‌السلام به رقم‌ها نگاه نمی‌کند به دل‌ها نگاه می‌کند. این سفر، اما زیارت غافلگیرکننده‌ای داشت؛ زیارت قبر سیدالشهدای جبهه مقاومت. به گلزار شهدا و زیارت مزار سردار دل‌ها و دیگر شهدا رفتیم. مانند همیشه جمعیت از سراسر ایران آمده بود، از چندتایی که پرسیدم از کدام شهر آمدید از بندرعباس و سیستان‌وبلوچستان گرفته تا اراک، شیراز، قلعه‌گنج، و بانویی که از فهرج آمده بود هم فرزندش را به گفتاردرمانی ببرد هم به زیارت سردار دل‌ها بیاید و دلی سبک کند.

مزار سردار سلیمانی

اصلا حسین جنس غمش فرق می‌کند

راهی تربت‌خانه شدیم. صدای تپش قلبم را می‌شنیدم که هرلحظه تندتر می‌شد شور و حرارت زیادی نیز در بین همراهان موج می‌زد. داخل خیمه امام حسین رفتیم. توضیحاتی در باره نحوه جمع‌آوری نذورات و هزینه‌کرد آن شنیدیم و پس از استماع آن حالا زمان رفتن به تربت‌خانه بود. تمام روح و جسمم عشق شد و پرکشید تا در یکی از متبرک‌ترین مکان‌های دنیا خیمه بزند و سال‌هایی که حسرت کربلا به دلش مانده بود را تسلی دهد و اشک بریزد تا بغض سنگین این سال‌ها که دستش به حرم ارباب بی کفن نرسیده را تسکین دهد.

راست می‌گویند اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند. فضای این اتاق از جنس دیگری بود. در جوار نزدیک‌ترین خاک به پیکر مطهر امام حسین قرار گرفتیم و چه چیزی از این بهتر.
 اینجا بخشی از حرم امام حسین است. حتی فرش زیر پایمان از حرمش بود و عطر حسینی مشاممان را نوازش می‌کرد. هرچه به تربت نگاه می‌کردم حرفی بگویم چیزی بخواهم هیچ‌چیز به ذهنم نرسید خالی بودم از تمام غصه‌ها و آرزو‌های دنیا و آن را به برکت حضرت عشق، عزیز زهرا می‌دانم.

تربتخانه ای که در کرمان قرار دارد

در محوطه پیرامونی اتاق تربت تمام کار‌هایی که برای توسعه و بازسازی عتبات‌عالیات انجام می‌شد در قاب‌های عکس به نمایش درآمده بود و تاج گنبد امام حسین (ع) نیز در وسط قرار داشت.

به گفته عضو ستاد کرمان پروژه مقاوم‌سازی انجام شده، سرداب‌ها کار شده، گنبد جدید نیز ساخته و تحول جدیدی در راه است. همه این کار‌ها به برکت نذورات مردم انجام شده است.

منبع: فارس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا