ایران و آژانس، عبور از برزخ یا ورود به دوزخ؟
صدور احتمالی قطعنامه علیه فعالیتهای هستهای ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای، مجوز ورود از برزخ کنونی روابط ایران و این نهاد، به دوزخی غیرقابل پیشبینی است و این میان آژانس یا باید بینالمللی و بیطرف بودن خود را اثبات کند یا تن به تبعات سیاسیکاری دهد.
به گزارش توسعه برند، به نقل از نورنیوز: نشست فصلی شورای حکام آژانس، چهارشنبه ۲۰ نوامبر ( ۳۰ آبان) ساعت ۱۰:۳۰ به وقت محلی وین در حالی برگزار میشود که یکی از مهمترین دستور کارهای آن راستیآزمایی و نظارت در جمهوری اسلامی ایران ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است. این نشست غیرعلنی و با سخنرانی «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس آغاز خواهد شد. گروسی همچنین قرار است، چهارشنبه ۲۰ نوامبر ساعت ۱۳ به وقت محلی وین در نشست خبری پاسخ بسیاری از پرسشهایی را خواهد داد که بخشی از آن به جزییات سفرش به تهران اختصاص دارد. گزارش این نهاد درباره فعالیتهای هستهای ایران شامگاه سهشنبه منتشر شده است. نشست چهارشنبه آژانس را برخی گمانهها از صدور قطعنامه علیه فعالیتهای هستهای ایران مهم و تبعات این اقدام مهمتر ساخته است. براساس اعلام برخی از دیپلماتهای نزدیک به شورای حکام، سه کشور اروپایی با همراهی آمریکا قطعنامه تنبیهی با هدف افزایش فشارهای دیپلماتیک بر ایران برای بازگشت به پایبندی به تعهدات هستهای خود و رسیدگی به نگرانیهای همیشگی آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه میشود.
گزارش تازه آژانس از فعالیتهای هستهای ایران
تازهترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای هستهای ایران در حالی شامگاه امروز و ساعاتی پیش منتشر شد که به نظر میرسد پیشرفتی در نحوه تعامل این نهاد و ایران روی نداده و همچنان در بر همان پاشنه سیاسیکاری و تکرار ادعاها میچرخد. در این گزارش آژانس مدعی شده است که:
۱) ذخایر اورانیوم غنیشده ایران با خلوص تا ۶۰ درصد، در مقایسه با گزارش فصلی پیشین آژانس، با رشدی ۱۷.۶ کیلوگرمی، به ۱۸۲.۳ کیلوگرم رسیده است.
۲) ذخایر اورانیوم غنیشده ایران در مقایسه با گزارش فصلی پیشین آژانس تا ۲۶ اکتبر، با رشدی ۸۵۲.۶ کیلوگرمی، به ۶ هزار و ۶۰۴.۴ کیلوگرم رسیده است.
۳)ذخایر تخمینی اورانیوم غنی شده ایران به بیش از ۳۲ برابر حد تعیین شده در توافقنامه سال ۲۰۱۵ بین ایران و قدرتهای جهانی، موسوم به برجام رسیده است.
همزمان با انتشار این گزارش که نسخهای از آن در اختیار خبرگزاریهای خاصی چون رویترز قرار گرفته، ادعاهای ضدونقیضی هم درباره تازهترین توافقات ایران و آژانس مطرح میشود. رویترز مدعی شده است که در طول سفر اخیر «رافائل گروسی» دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران:
الف) مسئله «عدم افزایش میزان ذخایر اورانیوم غنی شده ایران با خلوص ۶۰ درصد» بررسی شد و ایران اقدامات اولیه برای انجام این پیشنهاد را شروع کرده است.
ب) ایران اعلام کرده که در صورت عدم ارائه قطعنامه پیشنهادی کشورهای غربی علیه خود در نشست آتی شورای حکام، ذخایر اورانیوم غنی شده خود با خلوص ۶۰ درصد را تا مرز ۱۸۵ کیلوگرم حفظ کند.
پ) ایران همچنین با بررسی انتصاب چهار بازرس جدید آژانس برای بررسی تأسیسات هستهای خود توافق کرده است.
ایران و آژانس در کجا ایستادهاند؟
احتمال صدور قطعنامه علیه ایران در نشست فردای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حالی مطرح میشود که این نهاد قریب به دو دهه است که نگرانی اصلی خود را دستیابی ایران به سلاح هستهای اعلام میکند و در تمام این ۲۰ سال یک پاسخ میگیرد: ساخت و استفاده از سلاح هستهای حرام شرعی بوده و در دکترین نظامی و دفاعی ایران جایگاهی ندارد. از سوی دیگر تهدید به صدور قطعنامه علیه فعالیتهای هستهای ایران در حالی است که مهمترین توافق هستهای ایران و غرب یعنی برجام اکتبر سال آینده و در سال هشتم خود تحریمها علیه ایران را لغو خواهد کرد و ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ لغو خواهد شد. درجه اهمیت این موضوع برای تهران به یکی از اهرمهای فشار اروپا تبدیل شده است.
میزان همکاری و همراهی ایران با آژانس قابل قیاس با هیچ کشور دیگری نیست و این نهاد بینالمللی هم خود بر گستردگی این همکاریها همواره تاکید کرده است. در حال حاضر و به صورت کلی پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران و نحوه تعامل تهران با آژانس زیر سایه فشارهای سیاسی به بهانههای سیاسی چند قدم بیشتر به فروپاشی و رسیدن به دوزخ نمانده است. درباره جزییات این فروپاشی هم میتوان بسیار نوشت اما در حال حاضر مهمترین موضوع اختلاف بر سر حضور و انتصاب برخی بازرسان و نیز ادعاهایی است که آژانس مطرح میکند اما سندی مستند درباره درستی آن ارائه نمیدهد. برای مثال آژانس مدعی است ایران درباره ذرات غنی شده در برخی مکانهای ادعایی اطلاعات درستی به این نهاد نداده است.
موضوع بازرسیها و بازرسان آژانس با توجه به اظهارات و زبان بدن گروسی در کنفرانس خبری مشترک با اسلامی، برای آژانس اهمیت ویژه دارد به گونهای که مدیرکل در پاسخ به پرسشی در اینباره با لحن نسبتا تندی گفت: «اینطور نیست که اگر کشورهای عضو انپیتی به آژانس اجازه بازرسی دهند، آژانس به آنها جایزه بدهد بازرسی یک فصل از روابط ما را تشکیل میدهد که قابل بحث هم نیست.»
در برابر این ادعاها دیدگاه تهران در موضوع بازرسیها و بازرسان آژانس را «محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی اینگونه بیان کرده است: «در خصوص بحث لغو انتصاب بازرسان، طبق ماده ۹ موافقتنامه پادمان از جمله حقوق قانونی و حاکمیتی ایران است؛ هر کشوری میتواند بازرسهایی که از سمت آژانس معرفی میشوند را براساس مصلحت کشور بپذیرد یا نپذیرد. در نشست خبری مشترک با آقای گروسی هم ایشان بر این امر صحه گذاشتند که پذیرش یا عدم پذیرش بازرس حق ایران است اما همزمان نیز میگویند ما به بازرسان خبره نیاز داریم و با ایران مذاکره میکنیم که بتوانیم بازرس خبره داشته باشیم. آژانس بیش از ۱۲۳ بازرس تاییدشده در ایران دارد که بهصورت مرتب برنامه هستهای ایران را بازدید میکنند و این از جمله موضوعاتی است که میتوانیم در خصوص آن با آژانس گفتوگو کنیم».
«بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی هم پیش از این درباره ادعای وجود ذرات غنی شده در برخی مکانهای ادعایی، تصریح کرده بود: «آژانس معتقد است که آلودگیهایی را مشاهده کرده و از ایران خواسته است درباره این آلودگیها توضیح دهد. این آلودگیها در همه جا حتی گمرکات یک کشور و یا جاهای مختلف مانند بخشهایی که در آنها آهنهای غیرقابل استفاده وجود دارد میتواند اتفاق افتد. آلودگیهایی از جنس اتمی مانند هر آلودگی دیگری به راحتی از جایی به جای دیگر منتقل میشود. حتی با فرض وجود آلودگی مواد غنی شده، موضوع اهمیت چندانی ندارد چه اینکه جنس این آلودگیها اورانیوم طبیعی است. سازمان انرژی اتمی معتقد است حتی با فرض وجود آلودگی، این موضوع میتواند ساخته و پرداخته شده و حتی نتیجه خرابکاری هم باشد. کما اینکه در کشور خرابکاریهایی از سوی دشمن به ویژه در صنعت هستهای انجام شده است. به همین دلیل ما معتقد هستیم دلیلی برای باز بودن و باقی ماندن این پروندهها وجود ندارد».
جزییات اختلافات دیگر مانند درصد غنیسازی، نصب سانتریفیوژها، خاموش کردن بخشی از دوربینها را هم میتوان به همین صورت ابهام و پاسخ نوشت اما مسئله مهمتر آن است که این پاسخ در سایه سنگین سیاست دفن شده و ایران و آژانس را به نقطهای غیرقابل بازگشت در دوراهی سرنوشت ساز دوزخ یا عبور از برزخ قرار داده است. برای مثال ادعاهای رژیم صهیونیستی مبنی بر بمباران و نابودی سایت هستهای در ایران در میانه سفر گروسی به سایتهای هستهای ایران، از جنس همان سیاستزدگی است که روابط کنونی و آینده ایران و آژانس قربانی آن شده و خواهد شد.
درباره قطعنامه چه میدانیم؟
گمانهزنیها درباره قطعنامه احتمالی شورای حکام علیه ایران از اوایل هفته گذشته و پیش از سفر گروسی به تهران و در پی توییت «لارنس نورمن» خبرنگار نشریه آمریکایی والاستریتژورنال جدیتر شد. نورمن در توییت خود نوشته بود: «در حال حاضر تروئیکای اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) قطعنامه خود علیه ایران را در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش میبرند». این اقدامات درحالی جریان داشت که اواخرهمان هفته ایران میزبان مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود و رافائل گروسی در نخستین سفر خود به تهران در دولت جدید، برای حل و فصل مسائل با مقامات ایرانی از رئیسجمهور و وزیر امورخارجه تا رئیس سازمان انرژی اتمی گفتوگو میکرد. جزییات پیشنویس غیررسمی قطعنامه مشخص نیست اما به گفته اسلامی حجم آن بیشتر از قطعنامههای پیشین بوده و طراح اصلی آن انگلیس است. تحلیلگران لحن قطعنامه احتمالی را تند ارزیابی میکنند و شماری حتی آن را محرک ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت نیز میدانند.
واکنش ایران به قطعنامه چه خواهد بود؟
هرگونه قطعنامه صادره از سوی شورای حکام، با پاسخ قاطع تهران روبرو خواهد شد، این جمله را اسلامی در نشست خبری مشترک با گروسی بار دیگر تکرار کرد تا مشخص شود، صدور هرگونه قطعنامه سیاسی علیه ایران به معنای پایان روابط کجدار و مریز و گام نهادن در تنشهای غیرقابل کنترل در روابط جمهوری اسلامی ایران با این نهاد خواهد بود.
این موضع قاطعانه در حالی از سوی ایران اعلام میشود که تهران بر تعامل تاکید ویژه دارد. گرچه از مفاد توافقات و رایزنیهای گروسی با مقامات ایران جزییاتی در دسترس نیست اما بازدید مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از دو سایت هستهای مهم ایران یعنی نطنز و فردو(نخستین بار است که مقام خارجی از فردو بازدید میکند)، حکایت از آن دارد که تهران در پی تقابل با این نهاد نیست. این تعامل خواهی اما اگر از سوی آژانس به باجدهی تعبیر شده و قطعنامهای علیه ایران صادر شود، تهران هم قطعا و قاطعانه رویکرد خود را تغییر خواهد داد و شاید این تغییر از سانتریفیوژهایِ جدیدِ آغاز شود.
اروپا و خصومتی توهممحور علیه ایران
میداندار صدور احتمالی قطعنامه علیه ایران، سه کشور اروپایی هستند و این تقلا را باید در پروژهای گستردهتر مورد ارزیابی قرار داد. روابط کجدار و مریز جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اروپا، به ویژه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه به سردی آشکار و یا حتی تنشی خود خواسته از سوی آنها گرفتار شده است. اروپا از فوریه ۲۰۲۴ (اسفند ۱۴۰۰) یعنی آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، ایران را با اتهامات واهی ارسال سلاح به مسکو در سیبل خصومت خود قرار داد. اگرچه بیاعتنایی به تعهدات برجامی پیش از این تاریخ هم به عنوان یکی از مهمترین چالشهای ایران و تروییکای اروپا مطرح بود، پس از این تاریخ اما به نوعی تعاملات و مذاکرات خود با تهران را به تدریج کاهش داد. در اعتراضات سال ۱۴۰۱ بسیاری از پایتختهای اروپایی اتهاماتی را علیه تهران وارد کردند و به فاصله چندماه بعد، پرونده ارسال پهپاد ایران به روسیه باز شد و ماهها در ابعاد مختلف مانند ارسال موشک دوربرد و کوتاه برد و ساخت پهپاد و آموزش تکنسین ادامه یافت. مقامات اروپایی تحریمهایی علیه خطوط دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران وضع کردند و اکنون هم پرچمدار صدور قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند. به نظر میرسد مسئولان قاره سبز تعارفات پیشین در خصومت با مردم ایران را کنار گذاشته و دست آهنین خود را از دستکش مخملین بیرون آوردهاند.
توپ در میدان آژانس
بازی آغاز شده از سوی تروییکای اروپا که با چراغ سبز واشنگتن هم روبرو شده است، پیش از این و به اشکال مختلف و حتی نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران اجرا شده است؛ از ارسال سلاحهای شیمیایی به دیکتاتور بعث تا از فراخواندن سفرای خود از ایران به بهانههای واهی. تداوم تنشها علیه ایران رویکرد تعاملی تهران را دستخوش تغییر خواهد کرد و تبعات این دور از خصومتها قابل پیشبینی نیست اما قابل پیشگیری است. عبور آژانس از پروژه سیاسی قطعنامه و ورود به گفتوگوهای فنی میتواند هر دو سمت این داستان را دوزخ دور کرده و حتی از برزخ به سوی آرامشی پایدار گذر دهد.
پایان