استراتژی بقا در عصر هوش مصنوعی: چرا برندها باید هم برای رباتها و هم برای انسانها طراحی شوند؟

گزارش جدید اینتربرند یک چارچوب استراتژیک دوگانه را برای رهبران کسبوکار معرفی میکند: «برندسازی برای رباتها و برای انسانها». در مواجهه با قدرت روزافزون الگوریتمها، برندها با یک دوراهی حیاتی روبرو هستند: یا به یک کالا در میدان نبرد الگوریتمی تبدیل شوند، یا با تعمیق ارتباطات انسانی، کنترل سرنوشت خود را در دست بگیرند. کلید موفقیت، ایجاد یک تعادل هوشمندانه بین این دو جهان است.
به گزارش توسعه برند، گزارش «بهترین برندهای جهانی ۲۰۲۵» اینتربرند، فراتر از یک رتبهبندی ساده، به عنوان یک راهنمای استراتژیک برای مدیران عمل میکند. این گزارش با معرفی مفهوم «برندسازی برای رباتها و برای انسانها» (Building for Bots and for Beings)، به شرکتها نشان میدهد که چگونه میتوانند در چشمانداز پیچیده کنونی حرکت کنند.
دو مسیر رقابتی پیش روی برندها:
- مسیر الگوریتمی (برند برای رباتها – Bots):
این مسیر بر بهینهسازی برند برای سیستمهای هوش مصنوعی و الگوریتمها تمرکز دارد. در این رویکرد، برند به مجموعهای از دادههای ساختاریافته تبدیل میشود. هدف اصلی، ارائه اطلاعات دقیق و قابل فهم برای ماشینها در مورد قیمت، ویژگیها، موجودی و نظرات کاربران است تا الگوریتمها بتوانند آن را به راحتی مقایسه و انتخاب کنند. این مسیر برند را وارد یک رقابت بیپایان و فرسایشی بر سر قیمت و مشخصات میکند که کنترل رشد را محدود کرده و به مرور حاشیه سود را از بین میبرد.
- مسیر انسانی (برند برای انسانها – Beings):
این مسیر بر جنبههای احساسی و فرهنگی برند تمرکز دارد. هدف آن ایجاد ارتباطات عمیق، معنا، وفاداری و تأثیرگذاری بر ادراکات و رفتارهای انسانی است. برندهایی که در این مسیر موفق هستند، میتوانند انتخابهای مصرفکننده را حتی برخلاف منطق صرف الگوریتمی، به نفع خود تغییر دهند. این برندها با ایجاد یک هویت قوی و جایگاهی منحصربهفرد در فرهنگ، «ارباب سرنوشت خود» باقی میمانند و رشد پایدار و سودآوری بالا را تجربه میکنند.
“”توسعه برند را در اینستاگرام و تلگرام و لینکدین دنبال کنید””
راهکار استراتژیک: تعامل دوگانه
اینتربرند هشدار میدهد که تکیه صرف بر یکی از این دو مسیر، یک اشتباه مرگبار است. برندهای آیندهنگر باید یک «سیستم تعاملی دوگانه» ایجاد کنند. آنها باید:
- از یک سو، زیرساخت دادهای خود را برای رباتها بهینه کنند. این شامل ارائه APIهای تمیز، دادههای محصول ساختاریافته و شفافیت کامل در زنجیره تأمین است.
- از سوی دیگر، سرمایهگذاری خود را در ساختن یک برند انسانی دوچندان کنند. این به معنای داستانسرایی قدرتمند، ایجاد تجربیات بهیادماندنی، ایفای نقش معنادار در جامعه و پرورش یک فرهنگ برند قوی است.
در نهایت، در جهانی که الگوریتمها گزینههای «خوب» را پیشنهاد میدهند، این قدرت برند انسانی است که باعث میشود مشتری یک گزینه «عالی» و منحصربهفرد را انتخاب کند و به آن وفادار بماند. غفلت از وجه انسانی برند در عصر هوش مصنوعی، به معنای واگذاری کامل کنترل به ماشینهاست.



