از آستین تا تهران: رد پای شکسپیر در زخم کاری
محمدحسین مهدویان در سریال زخم کاری، با الهام از آثار شکسپیر، به بررسی ابعاد تاریک قدرت و بازیهای سیاسی میپردازد. این سریال با روایتی مدرن و جذاب، مخاطب را به دنیایی میبرد که در آن، شخصیتها برای رسیدن به اهداف خود از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
شاه لیر درباره چیست؟
قبل از مقایسه زخم کاری با ریچارد سوم و شاه لیر، اول ببینیم هر کدام از این نمایشنامهها چه داستانی دارند. شاه لیر نمایشنامهای تراژیک نوشته ویلیام شکسپیر است که گمان میرود در حدود سالهای ۱۶۰۶-۱۶۰۵ نوشته شده باشد. داستان حول محور لیر پادشاه سالخورده بریتانیا و انتخابهایی است که او انجام میدهد که منجر به سقوط پادشاهی و خانوادهاش میشود. نمایشنامه با احساس ویرانی و از دست دادن به پایان میرسد و مخاطب را به تأمل در مورد عواقب تصمیمات عجولانه، ماهیت فاسد قدرت و آسیبپذیری روابط انسانی میاندازد. شاه لیر کاوش قدرتمندی از طبیعت وفاداری و پیامدهای غرور جاهطلبی و حماقت انسان است.
ریچارد سوم درباره چیست؟
ریچارد سوم نمایشنامهای تاریخی دیگری از ویلیام شکسپیر است که داستان تراژیک به قدرت رسیدن شاه ریچارد سوم و سقوط وی را به پرده میکشد. به روایت شکسپیر وی مردی بدقیافه، گوژپشت، حیلهگر و خشن و برادر پادشاه وقت از دودمان پلانتاژنه است که با خود عهد کرده به هر قیمتی شده صاحب تاج و تخت شود. این نمایشنامه ظهور تا سقوط ریچارد سوم را به طور کامل توضیح میدهد.
مقایسه دو نمایشنامه با زخم کاری مهدویان
شخصیتهای اصلی در هر سه اثر (ریچارد سوم، لیر و مالک) به شدت جاهطلب هستند و برای رسیدن به قدرت از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. خیانت، فریب و توطئه از عناصر اصلی هر سه داستان هستند. شخصیتها برای رسیدن به اهداف خود به دروغ، نیرنگ و حتی قتل متوسل میشوند. در هر سه داستان، شخصیت اصلی در نهایت با شکست مواجه میشود و از اوج قدرت به پایین پرتاب میشود. هر سه اثر به خوبی نشان میدهند که جاهطلبی بیحد و حصر چه عواقب وخیمی میتواند داشته باشد و چگونه میتواند به نابودی انسان و اطرافیانش منجر شود. در هر سه اثر، زبان و گفتوگو نقش بسیار مهمی در پیشبرد داستان و شخصیتپردازی دارند. دیالوگهای تیز و طنزآمیز، مونولوگهای درونگرا و مکالمات چندگانه، همگی به غنای داستان میافزایند.
زخم کاری با انتقال داستان به زمان حال، به مسائل اجتماعی و اقتصادی معاصر میپردازد و ارتباط بیشتری با مخاطب امروزی برقرار میکند. شخصیتهای زخم کاری نسبت به شخصیتهای شکسپیر پیچیدهتر و چندوجهیتر هستند. آنها تحت تأثیر عوامل اجتماعی و روانی مختلفی قرار دارند و این پیچیدگی به جذابیت داستان افزوده است. سریال زخم کاری با استفاده از جلوههای ویژه، موسیقی متن و طراحی صحنه، فضایی تاریک و رازآلود ایجاد کرده که به خوبی با فضای داستان همخوانی دارد. در زخم کاری، زنان نقشهای فعالتری دارند و به عنوان شخصیتهای محوری داستان ظاهر میشوند.
اگر بخواهیم به تفاوتهای اصلی بپردازیم زخم کاری به عنوان یک سریال تلویزیونی، از روایت خطیتری نسبت به نمایشنامههای شکسپیر استفاده میکند. زخم کاری به واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی نزدیکتر است و کمتر به عناصر خیالی و اسطورهای متکی است. پایان زخم کاری نسبت به پایان آثار شکسپیر بازتر و مبهمتر است و امکان ادامه داستان را فراهم میکند.
در کل، زخم کاری با الهام از آثار شکسپیر، توانسته است داستانی جذاب و پیچیده خلق کند که هم به ریشههای کلاسیک خود وفادار است و هم با شرایط زمانه خود تطبیق پیدا کرده است.
ویژگیهای آثار شکسپیر
شکسپیر از زبان به عنوان ابزاری قدرتمند برای شخصیتپردازی و پیشبرد داستان استفاده میکرد. در زخم کاری نیز دیالوگها بسیار مهم هستند و به خوبی بیانگر شخصیتها و موقعیتهای آنها هستند. مونولوگهای داخلی شخصیتها نیز به مخاطب کمک میکند تا به درون آنها نفوذ کند. مانند هملت که درگیر یک دوراهی اخلاقی پیچیده است و نمیداند چگونه باید عمل کند، شخصیتهای زخم کاری نیز با تصمیمات دشواری مواجه هستند که سرنوشت آنها را رقم میزند.
خیانت و توطئه از عناصر ثابت در آثار شکسپیر هستند. در زخم کاری نیز خیانت و توطئه نقش بسیار مهمی در پیشبرد داستان دارند. بسیاری از شخصیتهای شکسپیر چهرههایی دوگانه دارند. آنها در ظاهر ممکن است مهربان و خیرخواه به نظر برسند، اما در باطن، جاهطلب و بیرحم هستند. این ویژگی در شخصیتهای زخم کاری نیز به چشم میخورد.در آثار شکسپیر، اتفاقات تصادفی و غیرمنتظره نقش مهمی در پیشبرد داستان ایفا میکنند. در زخم کاری نیز اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد که مسیر داستان را تغییر میدهد. در نتیجه، زخم کاری با الهام از آثار شکسپیر، توانسته است داستانی جذاب و پیچیده خلق کند که هم به ریشههای کلاسیک خود وفادار است و هم با شرایط زمانه خود تطبیق پیدا کرده است.
مقایسه شخصیتها
مالک مالکی و ریچارد سوم
هر دو شخصیت، افراد زیرک، حیلهگر و جاهطلبی هستند که برای رسیدن به قدرت از هیچ کاری فروگذار نمیکنند. هر دو به شدت به ظاهر خود اهمیت میدهند و از دروغ و فریب برای رسیدن به اهدافشان استفاده میکنند. هر دو شخصیت، از کودکی با چالشهای روانی مواجه بودهاند و این چالشها بر شخصیت آنها تأثیر گذاشته است. مالک با زخم کودکی و احساس طردشدگی روبرو بوده است، در حالی که ریچارد سوم با ظاهر ناقص خود دست و پنجه نرم میکرده است.
هم مالک و هم ریچارد سوم، نشانههایی از اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند. آنها به قوانین و هنجارهای اجتماعی بیاعتنا هستند، به راحتی دروغ میگویند و به دیگران آسیب میرسانند. با وجود ظاهر قدرتمند، هر دو شخصیت احساس حقارت عمیقی دارند و به دنبال اثبات خود هستند. آنها با کسب قدرت میخواهند این احساس را سرکوب کنند.هر دو شخصیت از شکست میترسند و برای حفظ قدرت خود حاضرند هر کاری انجام دهند.
سمیرا و لیدی مکبث
هر دو زن، جاهطلب و بیرحم هستند و برای رسیدن به قدرت، همسران خود را تحت تأثیر قرار میدهند. سمیرا مانند لیدی مکبث، شوهرش را به قتل تشویق میکند تا به اهداف خود برسد. هر دو زن، از محدودیتهای اجتماعی که برای زنان در نظر گرفته شده بود، رنج میبردند و به دنبال شکستن این محدودیتها بودند. سمیرا و لیدی مکبث، هر دو به دنبال تأیید و توجه هستند و برای رسیدن به این هدف، حاضرند به هر قیمتی دست بزنند.هر دو شخصیت حسادت شدیدی نسبت به دیگران دارند و برای رسیدن به اهدافشان، حاضرند به رقبا آسیب برسانند.با وجود ظاهری بیرحم، هر دو شخصیت در اعماق وجود خود دچار عذاب وجدان میشوند.
سیما و گونریل/ریگان
سیما و گونریل و ریگان، دختران لیر، همه به دنبال قدرت و ثروت هستند و برای رسیدن به اهداف خود حاضرند به پدرشان خیانت کنند. این شخصیتها، نمونههایی از زنانی هستند که برای رسیدن به اهداف خود، حاضرند از روابط خانوادگی خود نیز بگذرند. سیما، گونریل و ریگان، همه به دنبال جلب توجه و تحسین هستند و برای رسیدن به این هدف، از اغراقگویی و نمایشگری استفاده میکنند. این شخصیتها احساس ناامنی شدیدی دارند و برای جبران این احساس، به دنبال قدرت و ثروت هستند.
سریال زخم کاری با پرداختن به پیچیدگیهای روانشناختی شخصیتها، توانسته است مخاطب را درگیر کند. شخصیتهای این سریال، با وجود تفاوتهای ظاهری، از نظر روانشناختی شباهتهای زیادی با شخصیتهای شکسپیر دارند. این شباهتها نشان میدهد که برخی از مشکلات و چالشهای روانشناختی، فراتر از زمان و مکان هستند و همچنان در انسانها وجود دارند.