قانون دیر رسید؛ شکارچی زود شلیک کرد!

۰۷:۴۵ – ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – آفتاب اولین شنبه اردیبهشت داشت غروب میکرد که دومین محیطبان پارک ملی گلستان، به ضرب گلوله شکارچیان غیرقانونی در دم جان باخت. یاسر صدایش میکردند؛ کاظم صدیقی چهل و پنج سال سن داشت و روحش برای پارک ملی گلستان پر میزد. ۱۸ سال تلاش برای حفاظت از این پارک ملی، او را به یک محیطبان بااخلاق و حرفهای تبدیل کرده بود. به شکارچی و همراهش مشکوک شده بود، تعقیبوگریز در نهایت به شلیک هوایی مصدق ختم شد، اما شکارچی بهسوی او شلیک مستقیم کرد و یاسر که پدر دو فرزند ایران بود، شهید شد.
کاظم مصدق زندگیاش را وقف حفاظت از گنجینه طبیعی ایران کرده بود. محیطبانی یکی از مشاغل حیاتی و حساس در حوزه حفاظت از محیطزیست است. در ایران، باوجود تنوع زیستی بالا و اقلیمهای گوناگون، محیطبانان نقش مهمی در حفاظت از منابع طبیعی، جانوران وحشی و مناطق حفاظتشده دارند.
از گشتزنی در مناطق حفاظتشده در شیفتهای طولانی، نجات حیوانات آسیبدیده و گزارشنویسی تا مقابله و درگیری با شکارچیان غیرمجازی که متأسفانه ابایی از شلیک به انسان هم ندارند، در وظایف یک محیطبان تعریف شده است بااینحال حقوق ماهیانه یک محیطبان با این شرایط کاری کمتر از ۲۰ میلیون تومان است. به بیان سادهتر حافظان خاموش طبیعت که با جانفشانی از جنگلها، حیاتوحش، مراتع و منابع آبی کشور در سختترین شرایط محافظت میکنند، نه حقوق چندانی دارند و نه امنیت شغلی.
باید واقعاً عشق داشته باشی…
منطقهای که یاسر در آن خدمت میکرد پر از گونههای جانوری و حتی گونههای در حال انقراض است. مصدق در تمام مدت خدمت ۱۸ سالهاش، رد دهها شکارچی را در پارک ملی گرفته و خیلیها را از شکار منصرف کرده بود. او در مستندی ویدیویی میگوید: «برای محیطبانی باید واقعاً عشق داشته باشی؛ ولی خب لذت هم زیاد دارد.
در سرمای زمستان و گرمای تابستان ممکن است آب و آذوقهات تمام شود، با شکارچیها درگیر شوی. همکاران ما در این مسیر شهید شدند، جانباز شدند. اگر عاشق محیطزیست نیستید اصلاً به محیطبانی فکر هم نکنید.» همکارانش میگویند آنقدر مهربان و دلسوز بود که همه ترکمنهای روستاهای اطراف پارک ملی گلستان، دوستش داشتند. حالا او دومین شهید محیطبانی گلستان است. پیش از کاظم مصدق، ۷ سال قبل تاجمحمد باشقره هم با شلیک گلوله شکارچی به قلبش شهید شد.
متأسفانه در طول چند دهه آمار تعداد محیطبانانی که در تقابل با شکارچیان به شهادت رسیدهاند سهرقمی شده است؛ هرچند در معدود موارد شلیک محیطبان جان شکارچی را گرفته و در نهایت منجر به صدور حکم قصاص برای محیطبان شده است. یکبار هم محیطبانی که به دلیل خطا در شلیک، جان شکارچی را گرفته بود، توسط پدر مقتول جلوی دادسرا به رگبار بسته شد. قاتل هنوز هم دستگیر نشده است.
یاسر در مستندی که در دورهای معروف به گاوبانگی (از اوایل شهریور تا اواسط مهر، زمانی که مرالها برای جفتگیری آماده میشوند) تهیه شده، میگوید: محیطزیست ما روزبهروز در حال نابودی است. جنگلها را رد کردند، حیوانها را زدند. متأسفانه تفنگ در منطقه زیاد شده و شکارچی هم به همین نسبت. فرهنگ احترام به محیطزیست و حیاتوحش باید در میان مردم درست شود.
از کمبود نیروی انسانی تا شیفتهای گشتزنی طاقت فرسا
علی بیانی، محیطبان و رئیس حفاظت از محیط زیست شهر گرگان است. او به هفت صبح میگوید: «پارک ملی گلستان با بیش از ۹۲ هزار هکتار وسعت یکی از حساسترین مناطقی است که به حفاظت مستمر نیاز دارد. یکی از چالشهای اصل ما کمبود نیروی انسانی است متاسفانه این معضل در سطح کشور است و نیروی انسانی حفاظت از حیاتوحش و محیط زیست در ایران، از نرم جهانی بسیار کمتر است. البته در طول این سالها پیگیریهایی شده و هر سال مجوزهای استخدام داریم، اما جوابگو نیست.»
بهواسطه کمبود نیروی انسانی فشار کار بیشتری بر روی محیط بانان فعلی است به طوری که بیانی توضیح میدهد: «شیفت کاری هم از دیگر چالشهای محیط بانی است؛ در گذشته شیفت کاری به صورت ۱۸ روز کاری و ۱۲ روز استراحت بود که بعد از آن تایمهای شیفت کمی کمتر شد و به ۱۵ روز کاری و ۱۵ روز استراحت رسید که شامل شیفتهای طولانی میشد مثلا ۶ روز مداوم گشت زنی و ۲ روز استراحت.
این روتین کاری هم فشار کاری زیاد در شرایط آب و هوایی مختلف و هم آسیبهای خانوادگی به همراه داشت که با بررسی کارشناسی و البته رویکرد خانم انصاری در مدیریت فعلی سازمان، شیفتهای کاری محیطبانی قبل از سال جدید اصلاح شد و طبق بقیه دستگاههای کاری ۲۴ ساعت کار ۴۸ ساعت استراحت ابلاغ شد که در صورت اجرای درست میتواند کمی از فشار کاری محیط بانی را کاهش دهد. خوشبختانه اصلاح طرح شیفت بندی از اول اردیبهشت در استان گلستان شروع شده است.
شهید مصدق در گشت زنی عملا تنها بود
این محیطبان با سابقه ادامه میدهد: «از نظر نیروی انسانی به حدی در مضیقه هستیم که بعضی از ایستگاههای ما تعطیل شده است. مثلا شهید کاظم مصدق در منطقه حساس پارک ملی گلستان تنها با یک همراه گشت زنی میکرد و تا جایی که من اطلاع دارم نیروی همراهش همیار بود که در مواقع حساس نمیتواند به محیط بان کمک کند یعنی عملا تنها بود.»
منابع مالی از دیگر دغدغههای مهم محیطبانی است. بیانی از حقوق حداقلی این شغل گلایه میکند: «همکاران ما حداقل حقوق را میگیرند که خیلی کمتر از دریافتی دیگر دستگاههای اجرایی است به طوری که در حالت کلی حقوق ماهیانه محیطبان به ۲۰ میلیون نمیرسد. من خودم با ۳۲ سال سابقه که الان رئیس اداره و فرمانده یگان حفاظت یک منطقه هستم با مدرک کارشناسی ارشد، ۲۵ میلیون حقوق دارم. این اصلاحات باید در قانون دیده شود. انتظار داریم این دو چالش بزرگ یعنی منابع انسانی و منابع مالی در سیستم اداری حل شود.»
محیطبانان و مسئله شلیک به شکارچیان
یکی از چالشهای جدی محیطبانان در ایران، نبود مجوز قانونی کافی برای استفاده از سلاح گرم در مواجهه با شکارچیان متخلف است. در حالی که بسیاری از شکارچیان غیرمجاز مسلح هستند و در مواردی حتی به محیطبانان حمله میکنند؛ با این حال، بر اساس قوانین فعلی، محیطبان تنها در صورتی اجازه شلیک دارد که اثبات شود جانش در خطر مستقیم است و چارهای جز استفاده از سلاح ندارد.
همانطور که اشاره شد در مواردی دیده شده که محیطبانان پس از شلیک به شکارچی، حتی در حالت دفاع از خود، با شکایت اولیای دم شکارچی و صدور حکم قصاص یا زندان مواجه شدهاند. همین مسئله باعث شده برخی محیطبانان در شرایط خطرناک، از درگیری بپرهیزند، چون نگران عواقب قانونی هستند.
تغییر نگرش نسلهای آینده به طبیعت و حیات وحش
بیانی میگوید: «تا الان بیش از ۱۵۰ شهید دادیم. فقط در استان گلستان ۳ شهید تقدیم کردیم؛ چند سال پیش شهید باشقره الان شهید مصدق و مطمئن باشید اگر این روند ادامه داشته باشد در آینده هم نیروهایمان را در مبارزه با شکارچیان از دست میدهیم.» مشکل اصلی از کجاست؟ بیانی معتقد است: «محیط زیست تنها یک دستگاه دولتی نیست؛ یک نهاد فرابخشی و مردمی است که برای فرهنگ سازی نیارمند اعتبار خاص است تا از پایه در مدارس و مهدهای کودک فرهنگ سازی شود تا نگرش نسلهای آینده نسبت به طبعیت و حیات وحش تغییر کند.
هیچ جای دنیا حفاظت از محیط زیست و حیات وحش دولتی نیست بلکه یک جنبش مردمی است. برای کاهش چالشهای محیط بانی، فرهنگ سازی نیاز پایه و اساسی است. به علاوه باید با شکارچیان مسلح قاطعانهتر برخورد شود تا بازدارندگی داشته باشد.» به گفته این محیطبان استان گلستان روند فعلی نیروهای جوان را از انتخاب شغل محیط بانی بازمیدارد و از طرفی نگرانی خانوادههای همکاران بیشتر میشود؛ هر لحظه ممکن است جان عزیزشان در مسیر حفاظت از حیات وحش از دست برود. این آسیبها باید دیده شود و دولت باید کنار ما باشد؛ باید نگاههای منفی نسبت به حفاطت از محیط زیست برداشته شود.
حفاظت مشارکتی نباید در حد شعار بماند
حفاظت مشارکتی طرحی است که در پارک ملی گلستان روی آن کار شده است؛ اما این طرح یعنی چه و چرا نتوانسته به حل مقابل و تعارض شکارچی و محیطبان کمک کند؛ بیانی میگوید طرح حفاظت مشارکتی دقیقا همان فرهنگ سازی است که باید دستکم یک دهه مستمر روی آن کار شود تا نتایج آن دیده شود. وقتی آموزش و فرهنگ حفاظت از محیط زیست و حیاتوحش از حالا برای بچهها طراحی شود، فرهنگ غلط رفته رفته عوض میشود تا یک دهه بعد تعداد شکارچیان کمتر میشود. کودک و نوجوان امروز ۱۰ سال بعد دیگر اسلحه به دست نمیگیرد. با این حال طرح مشارکتی نباید در حد شعار باقی بماند؛ باید عملیاتی شود تا اثراتش را در حفظ جان محیطبانها ببینیم.
مردم خود را مالک طبیعت و حیات وحش بدانند
به گفته رئیس حفاظت از محیط زیست شهر گرگان طرح مشارکتی در جایی و شرایطی موفق است که همه جوانب دیده شود. کلاسهای آموزشی و فرهنگ سازی برای کودک و نوجوان درست است؛ ولی عدهای فکر نکنند طرح مشارکتی یعنی دروازههای حفاظت را برای همه باز کنیم تا افراد سودجو هم بتوانند هر سوءاستفادهای انجام دهند.
مشارکت یعنی مردم همه نسبت به حیات وحش احساس مالکیت و مسئولیت کنند و با اشتیاق حیات وحش و طبیعت را حفظ کنند. اگر تا الان درست عمل میشد، الان نباید کاظم مصدق را از دست میدادیم. این یعنی یک جای کار میلنگد. همه چالشهای ما به بررسی و کارشناسی دلسوزانه نیاز دارد و در نهایت اصلاح قانون و حمایت. خانواده محیط بانی انتظار دارند چتر حمایتی دولت روی سرشان باشد و احساس رهاشدی نکنند. مطمئن باشند هر کسی در کنار سازمان حفاظت از محیط زیست باشد؛ ضرر نمیکنند.
منبع: روزنامه هفت صبح