یادداشت برند

برندها دیگر نمی‌فروشند، اعتماد می‌سازند: کمک کردن، رمز موفقیت بازاریابی مدرن

در دنیای امروز، مشتریان دیگر به دنبال شعارهای تبلیغاتی پرزرق‌وبرق نیستند؛ آنها برندی را می‌خواهند که همراه باشد، نه فروشنده. بازاریابی مدرن یعنی کمک‌کردن به مشتریان در مسیر تصمیم‌گیری، ایجاد تجربه‌ای بی‌نقص و ساختن اعتماد. در این مقاله کشف می‌کنیم چگونه برندها با تمرکز بر ارزش‌های انسانی می‌توانند به موفقیت پایدار دست یابند.

به گزارش توسعه برند، به نظر می‌رسد بدیهی باشد که وظیفه اصلی بازاریاب، کمک‌کردن است، نه تلاش مفرط برای فروش؛ اما عجیب است که چقدر راحت می‌توان این اصل طلایی را نادیده گرفت. دکتر “بورا قشیا”، استاد ارشد بازاریابی در مؤسسه استرالیایی کسب‌وکار (AIB)، با تمرکز بر چارچوب‌ها و اهرم‌های روان‌شناختی مورد استفاده در بازاریابی موفق از مرحله طراحی تا اجرا، یادآوری به‌جا و هوشمندانه‌ای در این زمینه ارائه می‌دهد.

چشم‌اندازی جدید به رفتار مصرف‌کننده

بازاریاب‌ها روزگاری به عنوان «ترغیب‌کنندگان جذاب» شناخته می‌شدند؛ کسانی که با عناوین خلاقانه و ترفندهای احساسی قادر بودند هر چیزی را بفروشند. اما امروزه مصرف‌کنندگان به شکل چشمگیری تغییر کرده‌اند. آن‌ها اکنون تصمیم‌گیری‌های خود را با تحقیق، مقایسه، مشورت با دیگران و بررسی دقیق انجام می‌دهند.

رفتار مصرف‌کنندگان به شدت تحت تأثیر شرایط اقتصادی قرار دارد. بحران‌های اقتصادی، مانند افزایش چشمگیر هزینه‌های زندگی، باعث تغییرات بزرگی در نحوه درک ارزش، تصمیم‌گیری و تعامل کاربران با برندها شده است. وقتی مصرف‌کنندگان با محدودیت مالی مواجه می‌شوند، آگاهانه‌تر رفتار کرده، قیمت‌گرا و ریسک‌گریزتر می‌شوند.

این تغییر رفتار، مستلزم تحولی اساسی در نگاه بازاریابی است: کمک کردن، جایگزین تلاش مفرط برای فروش در بازاریابی شده است.

اعتمادسازی در مسیر طولانی

فشارهای اقتصادی، روان‌شناسی تصمیم‌گیری را تغییر می‌دهند. مردم محتاط‌تر، عقلانی‌تر و گاه درگیر تضادهای احساسی بیشتری می‌شوند. آن‌ها همچنان به دنبال بهترین انتخاب هستند، اما بیش از پیش نسبت به ریسک‌ها حساس‌اند.

به همین دلیل، تأثیرگذارترین بازاریابی‌ها پیش از خرید اتفاق می‌افتند؛ در مرحله‌ای که مصرف‌کنندگان در حال تحقیق و بررسی هستند. در اینجا برندها می‌توانند به جای فروشنده صرف، نقش راهنما را ایفا کنند. آن‌ها می‌توانند به مصرف‌کنندگان کمک کنند تا گزینه‌های خود را بررسی کنند، پرسش‌هایشان را مطرح کنند، با مزایا و معایب انتخاب‌ها آشنا شوند و در فرآیند تصمیم‌گیری احساس دیده شدن داشته باشند.

در واحد بازاریابی AIB، بر اهمیت شناخت کامل مسیر رفتار مصرف‌کننده تأکید می‌شود: از شناسایی نیازها و جست‌وجوی اطلاعات در مرحله پیش‌خرید تا ارزیابی تجربه خرید پس از استفاده. این مسیر مشتری را به عنوان مجموعه‌ای از «نقاط تماس» یا مراحل کوچک در تعامل با برند تعریف می‌کنیم؛ نقاطی که از مرحله پیش‌خرید تا پس از خرید همراه مشتری هستند. این نقاط تماس اگر به درستی طراحی شوند، می‌توانند اعتمادسازی کنند، اصطکاک‌ها را کاهش دهند و تعامل را عمیق‌تر کنند.

تجربه مشتری: مزیت رقابتی نوین

تجربه مشتری عاملی کلیدی است که می‌تواند نقش یک مزیت رقابتی مهم را برای کسب‌وکارها ایفا کند. ابزارهایی مانند نقشه‌برداری از سفر مشتری و ارزیابی تجربه (Experience Audits) برای درک آنچه مشتری انجام می‌دهد و همچنین نحوه احساس او در هر مرحله حیاتی هستند. این ابزارها کمک می‌کنند نقاط اصطکاک، لحظه‌های شک و تردید و فرصت‌های ارائه کمک واقعی شناسایی شوند.

چارچوب TCQ – که مخفف نقاط تماس (Touchpoints)، زمینه (Context) و کیفیت‌ها (Qualities) است – ابزار ارزشمندی برای ارزیابی این لحظات به شمار می‌رود. این چارچوب به برندها کمک می‌کند تا لحظات حیاتی در سفر مشتری، مانند مشکلات در فرآیند پرداخت یا تردید درباره سیاست بازگشت کالا، را شناسایی کنند. این لحظات که به عنوان «لحظات حقیقت» شناخته می‌شوند، نقاطی هستند که در آن انتظار مشتری یا برآورده شده، یا فراتر از حد تصور او عمل می‌کند، یا به ناامیدی ختم می‌شود.

زمانی که برندها فراتر از انتظارات عمل می‌کنند، این لحظات به تجربه‌های «شگفت‌انگیز» تبدیل می‌شوند. تجربه‌هایی که واکنش‌های مثبت ایجاد کرده و وفاداری درازمدت مشتری را در پی دارند. این لحظات اغلب به اشتراک گذاشته می‌شوند و مشتریان راضی را به حامیان برند تبدیل می‌کنند.

اما اگر این لحظات کوتاهی کنند – مانند تأخیرها، خدمات ضعیف، رابط‌های کاربری گیج‌کننده یا وعده‌های عملی‌نشده – همان «لحظات حقیقت» به نقاط ضعف تبدیل می‌شوند. این برخوردها می‌توانند باعث ناامیدی، از دست رفتن اعتماد و حتی قطع کامل سفر مشتری شوند. نتیجه آن، خریدهای نیمه‌کاره، فقدان بازگشت مشتری و ایجاد تصویر منفی از برند است.

بینش‌های رفتاری به جای استراتژی‌های کلی

برای اینکه واقعاً بتوانیم وظیفه جدید بازاریابی، یعنی کمک کردن، را تحقق بخشیم، باید به جای حدس زدن درباره نیازهای مصرف‌کنندگان، شناختی عمیق از آن‌ها پیدا کنیم: آنچه آن‌ها را به حرکت درمی‌آورد، چه دغدغه‌هایی دارند و چگونه می‌توانیم با همدلی و درک عمیق‌تر، فرآیند تصمیم‌گیری آن‌ها را حمایت کنیم.

مصرف‌کنندگان مدرن نسبت به مصرف‌کنندگان قرن بیستم تفاوت‌های اساسی دارند. آن‌ها آگاه‌تر، توانمندتر و بسیار بیشتر درگیر هستند. امروزه مصرف‌کنندگان به شدت از حقوق خود آگاه‌اند، از اخلاقیات حمایت می‌کنند و مایل به آگاهی بیشتر از شفافیت برندها هستند.

برندهایی که موفق می‌شوند، پیام‌های خود را با ارزش‌ها، هویت و انگیزه‌های احساسی مخاطبان تطبیق می‌دهند. در این راستا، نظریه‌های رفتاری مانند «نظریه صفات شخصیت» یا نظریات مربوط به انگیزه، می‌توانند در توسعه کمپین‌ها و تعیین استراتژی‌های بخش‌بندی کمک کنند.

“”توسعه برند را در اینستاگرام و تلگرام و لینکدین دنبال کنید””

بازاریاب مدرن: نقش یک راهنما

بازاریاب‌های امروز باید به جای فروشنده، خود را راهنمایانی قابل اعتماد بدانند. بهترین بازاریاب‌ها اکنون مانند دانشمندان رفتاری فکر می‌کنند، مانند طراحان خدمات عمل می‌کنند و مانند ایجادکنندگان جوامع هدایتگر هستند. آن‌ها به افراد کمک می‌کنند که احساس اعتماد کنند و مسیری روشن‌تر در ابهامات روزمره پیدا کنند.

در شرایط اقتصادی سخت یا هنگامی که اعتماد به نهادها شکننده‌تر است، تأثیرگذاری مثبت بر تصمیم‌گیری مشتریان بیش از هر زمان دیگری حیاتی می‌شود. این کار نیازمند تغییری از متقاعدسازی کوتاه‌مدت به ایجاد روابط بلندمدت است. کسب‌وکارها باید نه تنها از نظر پلتفرم، بلکه از نظر طرز فکر مصرف‌کنندگان، به آن‌ها نزدیک‌تر شوند، و در سفری که برای آن‌ها طبیعی، حمایتگر و قابل احترام است، راهنمایی کنند.

نتیجه‌گیری: حل مسئله به جای متقاعدسازی

کار واقعی بازاریابی دیگر درباره متقاعدسازی نیست؛ بلکه حل مشکلات است. کاهش اضطراب، افزایش اعتماد به نفس و ساده کردن پیچیدگی‌ها، بخش بزرگی از این وظیفه است. با ارائه مسیری روشن زمانی که دنیا برای مخاطب گیج‌کننده به نظر می‌رسد، برندها می‌توانند تأثیر زیادی بر زندگی مشتریان داشته باشند.

برندهایی که به سرمایه‌گذاری در ایجاد ارتباط واقعی ادامه می‌دهند و صداقت را جایگزین روش‌های ناشیانه می‌کنند، نه تنها توجه مشتریان بلکه اعتماد آن‌ها را به دست می‌آورند – ارزشی که هیچ قیمتی نمی‌توان روی آن گذاشت.

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا