گردشگری فلهای؛ آفتی که به جان جغرافیای ایران افتاده است

در ایام تعطیلات نوروزی امسال صحنههای ناراحت کنندهای از اقصا نقاط ایران در رسانهها و شبکههای اجتماعی پخش شد که دل هر دوستدار طبیعت ایرانی را به درد میآورد. از غارت خاکهای ارزشمند جزیره هرمز توسط گردشگران ناآگاه گرفته تا انباشت زباله در جنگلهای ارزشمند هیرکانی شمال ایران.
به گزارش توسعه برند، روزنامه فراز نوشت: در ایام تعطیلات نوروزی امسال صحنههای ناراحت کنندهای از اقصا نقاط ایران در رسانهها و شبکههای اجتماعی پخش شد که دل هر دوستدار طبیعت ایرانی را به درد میآورد. از غارت خاکهای ارزشمند جزیره هرمز توسط گردشگران ناآگاه گرفته تا انباشت زباله در جنگلهای ارزشمند هیرکانی شمال ایران تا هجوم بی رویه جمعیت گردشگران بی دقت به فرهنگ بومی به منطقه اورامانات استان کردستان و کرمانشاه. شاید بتوان دهها نمونه دیگر از توریسم غیرمسئولانه که نه تنها موجب رشد و توسعه جوامع محلی روستایی ایران نمیشوند بلکه خود اکنون تبدیل به معضل شدهاند فهرست کرد.
در این میان، در ایران امروز ما با پدیدهای مواجه هستیم که میتوان آن را «گردشگری فلهای» (Mass Tourism) نامید. بدین معنا که تعداد زیادی گردشگر ناآگاه ناگهان بر اثر تبلیغات رسانهها خصوصا شبکههای اجتماعی به یک مقصد خاص در دوره زمانی کوتاهی هجوم میبرند. در ایران اکثر این مقاصد در مناطق روستایی قرار دارند. این گردشگران بدون اینکه اصول اولیه توسعه پایدار روستایی را در نظر بگیرند موجب بروز مشکلاتی میشوند. شاید در نگاه سطحی اولیه گردشگری فلهای موجب ایجاد فرصتهای شغلی وسیع در بخشهای خدماتی، حملونقل و خردهفروشی شود. اندکی درآمد هم برای جوامع محلی داشته باشد اما میزان تخریب زیستمحیطی و تعامل نادرست گردشگران با مردم محلی و فرهنگها و سنتهای متفاوت فراهم و در بعضی موارد مشکلزا است. حجم بالای گردشگران میتواند به تخریب محیط زیست، از بین رفتن زیستگاههای طبیعی، مصرف بیش از حد منابع و تولید زباله منجر شود.
آسیب گردشگری فلهای در ایران؛ نمونههای عینی
در سالهای اخیر، با افزایش تمایل مردم به سفر به مناطق کوهستانی، ساحلی و فرهنگی ایران، پدیده «گردشگری فلهای» به یکی از مهمترین چالشهای زیستمحیطی و اجتماعی تبدیل شده. این نوع گردشگری نه تنها بر محیط زیست فشار میآورد، بلکه به هویت فرهنگی و اجتماعی بومی جوامع محلی نیز آسیب میرساند. سه منطقه برجسته در ایران، روستاهای شمال ایران (استانهای گیلان و مازندران)، منطقه اورامانات در کردستان و جزیره هرمز در خلیج فارس، برجستهترین نمونههای آسیبپذیری ناشی از گردشگری بیرویه هستند. این مناطق با داشتن طبیعت بکر، فرهنگ غنی و معماری منحصربهفرد، متاسفانه روز به روز بیشتر تحت فشار توسعه نامتعادل گردشگری قرار میگیرند.
روستاهای شمال ایران: زشتی زیرپوست زیبایی
منطقه شمال ایران، به ویژه استانهای گیلان و مازندران، با وجود طبیعت سرسبز، جنگلهای انبوه و روستاهای سنتی، مقصدی محبوب برای گردشگران شده است. اما این محبوبیت، بدون برنامهریزی صحیح، باعث تخریب زیستمحیطی و فرهنگی شده است.
– تخریب جنگلها و مراتع: ساخت ویلاها و هتلهای فراوان برای پذیرایی از گردشگران، منجر به قطع درختان و تخریب پوشش گیاهی شده است.
– آلودگیهای مختلف: عدم مدیریت صحیح زبالهها، آلودگی آبهای رودخانهای و سواحل دریا، و همچنین آلودگی بصری ناشی از ساختوسازهای بیحساب، از مشکلات اصلی این منطقه است.
– تغییر کاربری اراضی: زمینهای کشاورزی و باغهای سنتی به سرعت در حال تبدیل شدن به اقامتگاههای گردشگری هستند، که به اقتصاد سنتی روستا لطمه میزند.
– فشار بر منابع: تقاضای بالای آب و انرژی در فصول گردشگری، باعث شده منابع محدود طبیعی روستاها دچار استرس شوند.
– تغییر در فرهنگ و سبک زندگی: ورود گردشگران با فرهنگهای متنوع، آداب و رسوم سنتی روستاییان را تحت فشار قرار داده و در برخی موارد سبک زندگی آنها را تغییر داده است.
– تجاریسازی بیروح فرهنگ محلی: عناصر فرهنگی به صورت سطحی و فقط برای جذب گردشگران ارائه میشوند، بدون حفظ اصالت و معنا.
اورامانات: آسیب به میراث جهانی یونسکو
منطقه اورامانات در استان کردستان و استان کرمانشاه، با معماری پلکانی و فرهنگ منحصر به فرد کردی، یکی از جاذبههای فرهنگی-طبیعی برجسته ایران است. این میراث حتی به ثبت جهانی یونسکو هم رسیده است. اما گردشگری فلهای، این میراث را با خطر تغییر و حتی نابودی مواجه کرده است.
– تخریب بافت سنتی: ساختوسازهای غیراصولی برای پذیرایی از گردشگران، باعث از بین رفتن خطوط معماری سنتی و ظاهر منحصربهفرد روستاهای اورامانات شده است.
– تغییر در سبک زندگی: تعامل گسترده با گردشگران، باعث تغییر در الگوهای ارزشی و سبک زندگی مردم محلی شده است.
– فشار بر منابع طبیعی: خشکسالی و کمبود آب در این منطقه کوهستانی، با حضور گردشگران تشدید میشود. همچنین، تخریب پوشش گیاهی ناشی از پیادهرویهای بیرویه و تولید زباله، از دیگر چالشهاست.
– ازدحام گردشگری: با توجه به محدودیت فضا و زیرساختهای ضعیف، حضور انبوه گردشگران در فصول مختلف، کیفیت زندگی ساکنان و تجربه گردشگران را تحت تأثیر منفی قرار میدهد.
جزیره هرمز: نابودی یک میراث طبیعی بینظیر
هرمز، جزیرهای متفاوت و منحصربهفرد با زمینهای رنگی و مناظر فوقالعاده، طی چند سال اخیر به یکی از مقاصد گردشگری پرطرفدار تبدیل شده است. ولی این محبوبیت، قیمت سنگینی دارد.
– تخریب ژئوپارک: حرکت بیرویه گردشگران، برداشت خاکهای رنگی و عدم رعایت مقررات حفاظتی، به لایههای زمینشناسی جزیره آسیب جبرانناپذیری میرساند.
– آلودگی دریا و سواحل: تخلیه نادرست زباله، پراکندگی پلاستیک و فعالیتهای غیرمسئولانه گردشگران، اکوسیستم دریایی حساس این منطقه را تهدید میکند.
– کمبود منابع آب: جزیره هرمز با کمبود شدید آب شیرین مواجه است، اما حضور گردشگران فشار مضاعفی را بر منابع محدود آب این جزیره وارد میکند.
– تغییر در بافت اجتماعی: فرهنگ آرام و میهماننواز جزیره، با ورود گردشگران با فرهنگهای متفاوت، دچار تحولاتی شده است که در بلندمدت میتواند به نارضایتی ساکنان و تغییر در هویت جمعیتی جزیره منجر شود.
جایگزین چیست؟ گردشگری روستایی؛ ظرفیتی برای توسعه پایدار
در مقابل این گردشگری فلهای، باید تلاش کرد گردشگری پایدار روستایی را به عنوان یک راهکار جایگزین برای کاهش معایب گردشگری فلهای مطرح شده است. یکی از مهمترین مزایای گردشگری روستایی، ایجاد مشاغل محلی و متعدد در حوزههایی مانند اقامتگاه، پذیرایی، راهنمایی، فروش محصولات محلی و صنایع دستی است. این فرصتهای شغلی میتواند به کاهش بیکاری و مهاجرت روستاییان به شهرها کمک کند. این نوع گردشگری همچنین میتواند انگیزهای برای حفظ و احیای میراث فرهنگی و طبیعی باشد. تعامل گردشگران با جامعه محلی، افزایش آگاهی فرهنگی و تقویت هویت محلی را در پی دارد. همراهی جامعه محلی در برنامهریزی و مدیریت گردشگری، ضمن افزایش مشارکت اجتماعی، به ایجاد احساس مالکیت و مسئولیتپذیری کمک میکند. گردشگری فلهای و گردشگری پایدار روستایی دو الگوی متفاوت از حرکت به سوی توسعه هستند. در حالی که گردشگری فلهای میتواند رونق اقتصادی و دسترسی گسترده به سفر را فراهم کند، این رونق معمولاً با هزینههای زیستمحیطی و فرهنگی سنگین همراه است. در مقابل، گردشگری روستایی و پایدار، با رویکردی محلی-محور و مشارکتی، میتواند راهکاری بلندمدت برای توسعه همهجانبه جوامع روستایی باشد.
برای دستیابی به گردشگری پایدار، لازم است تصمیمگیرندگان، توسعهدهندگان و جامعه محلی به توافقی مشترک برسند. توافقی که در آن، حفظ محیط زیست، تقویت فرهنگ محلی، تضمین عدالت اجتماعی و انسجام اقتصادی در کنار رشد، در اولویت قرار گیرد. ترویج گردشگری مسئولانه، بومگردی و اکوتوریسم، گامی بزرگ در جهت رسیدن به این هدف است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
پایان