چگونه تفکر گروهی شرکتها را به دام میاندازد

تصمیمگیری در سازمانها همیشه پیچیده است، اما وقتی همه در تیم میخواهند همنظر و همعقیده باشند، چه اتفاقی میافتد؟ وقتی استیو بیکر، سیاستمدار و چهره سرسخت برگزیت، و فن دولان، استاد علوم رفتاری و فردی که ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا را ترجیح میداد، تصمیم به همکاری گرفتند، بسیاری متعجب شدند. چگونه دو نفری با دیدگاههای سیاسی و اجتماعی متضاد میتوانند با هم یک شرکت مشاوره به نام “افراد تحریکگر” تأسیس کنند و به سازمانها کمک کنند تا از خطرات “تفکر گروهی” دوری کنند؟
صادق سپندارند
این تضاد در دیدگاهها دقیقاً همان نقطه قوتی است که بیکر و دولان به آن اعتقاد دارند. تفکر گروهی، که در نگاه اول ساده و شاید حتی مثبت به نظر میآید، اغلب شرکتها را به دام تصمیمگیریهای اشتباه میاندازد. از رسوایی دیزل فولکسواگن گرفته تا سقوط بانک لیمن برادرز، بسیاری از فاجعههای سازمانی نتیجه مستقیم اجماع بیدلیل و فشار همرنگی در میان تیمها بودهاند.
بیکر و دولان، دو نفری که تفاوتهایشان بیشتر از شباهتهایشان است، تصمیم گرفتند با رویکردی تازه، سازمانها را به فضایی برای بیان نظرات متفاوت و نقدهای سازنده تبدیل کنند. آنها معتقدند که سازمانها به جای تلاش برای رسیدن به توافق سریع، باید به کارکنانشان فرصت دهند که دیدگاههای متفاوت خود را آزادانه و بدون ترس از انتقاد، به اشتراک بگذارند. این تفاوتها، آنطور که تحقیقات نیز نشان میدهد، میتواند به تیمها کمک کند تا خلاقتر و بازده بیشتری داشته باشند. در واقع، تنوع در افکار و اندیشهها، به یک سازمان امکان میدهد که بحرانها را بهتر بشناسد و واکنش بهتری نشان دهد.
در اینجا، چند نکته مهم برای دوری از تفکر گروهی و حفظ تنوع فکری در سازمانها آمده است:
۱.فضایی برای اختلاف نظر فراهم کنید: رهبران باید به کارکنان این آزادی را بدهند که دیدگاههای مختلف خود را بیان کنند و از طرح چالشها نترسند.
۲.فرآیندهای تصمیمگیری ساختاریافته ایجاد کنید: سازمانها بهتر است از کمیتههای تخصصی یا مشاورانی مستقل برای تحلیل موضوعات حساس استفاده کنند.
۳.به نظرات مخالف احترام بگذارید: اختلاف نظر همیشه هم به معنی درگیری نیست. پذیرش نظرات متفاوت میتواند به یک راهحل کاملتر و موفقتر ختم شود.
این رویکرد تازه، در نهایت، میتواند فرهنگ سازمانی را به سوی بازدهی و موفقیت پایدارتر سوق دهد.
منبع: کانال نویسنده