شهید حاجیزاده و اولین گامهای موشکی ایران

مدت اندکی بعد از حمله رژیم بعث عراق به کشور، شهرهای همجوار مرزی در معرض موشکباران دشمن قرار گرفت. در چنین شرایطی و به دلیل برد کوتاه خمپارهها و موشکهای سپاه پاسدارن، «حسن طهرانی مقدم»، با تیمی، برای گذراندن آموزش نظامی عازم کشور سوریه شدند تا بتوانند پس از گذراندن دورههای آموزشی، اولین یگان موشکی ایران را راهاندازی کنند. در غیاب افسران جوان موشکی، با درایت امیرعلی حاجزاده «تیپ موشکی حدید» راهاندازی شد تا وقتی حسن طهرانی مقدم و تیمش به ایران بازمیگردند، ساز و کار و بسترهای لازم برای آغاز فعالیت اولین تیم موشکی سپاه فراهم باشد.
به گزارش توسعه برند،پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت فرمانده نیروی هوافضای سپاه مطلبی را با این عنوان منتشر کرده است که در ادامه میخوانید:
با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث صدام علیه جمهوری اسلامی ایران، طولی نکشید که شهرهای همجوار مرزی در معرض موشکباران دشمن قرار گرفت. در اولین گام، ارتش بعثی، شهر دزفول را تنها ۱۷ روز پس از آغاز جنگ (۱۶ مهر ماه سال ۱۳۵۹) هدف راکتهای فراگ ۷ قرار داد. با اصابت اولین راکت به شهر دزفول، ۷۰ نفر شهید و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شدند تا صدام در همان وهله نخست، جنگ را وارد فاز نابرابر کند.
موشکباران شهرهای ایران توسط ارتش بعثی
روند موشکباران و راکتباران شهرهای مختلف کشورمان تا سال ۶۲ یعنی ۳ سال پس از آغاز جنگ تحمیلی ادامه داشت و در طی این مدت، بیش از ۶۵ فروند راکت و موشک در انواع مختلف فقط به شهر کوچک دزفول اصابت کرد.
در این شرایط و در طول این سالها، شهرهای مختلف کشورمان زیر آتش وقت و بیوقت موشکها و راکتهای بعثی بود، گاهی اوقات موشک بالستیک اسکاد شلیک میکردند، گاهی اوقات هم با راکت و آتش سنگین توپخانههای برد بلند، شهرها و مناطق مرزی کشورمان را تخریب کرده، بسیاری را به شهادت رسانده و جمع کثیری از مردم غیرنظامی را مجروح و زخمی میکردند.
پاسخ به موشکبارانِ ارتش بعث
در چنین شرایطی، همزمان با رشادتهای نیروی هوایی ارتش، توپخانه سپاه هم اگر چه برد خمپارهها و توپهایش آنقدر بلند نبود، اما هر از گاهی با توانی که در اختیار داشت، پاسخ موشکبارانها را میداد اما این برای پایان دادن به حملات موشکی گسترده بعثیها کافی نبود، لذا باید فکری اساسیتر برای پاسخ به این موشکبارانها میشد. از این رو در ۲۶ بهمن ماه ۶۲، برای نخستینبار و پس از ماهها شلیک منور بر فراز شهرهای بصره، خانقین و برخی دیگر نقاط شهری در مرز دو کشور، توپخانه سپاه پاسداران با موافقت امام خمینی و مشروط بر اینکه قبل از آتش گشودن به سوی مراکز نظامی ارتش بعثی در برخی شهرها، چند روز قبل موضوع حمله در روزهای آتی را به مردم آن شهرها در عراق اطلاعرسانی کند، به سوی مراکز نظامی عراق در شهرهای مرزی به خصوص بصره و خانقین آتش گشود تا اولین پاسخ ایران به راکتبارانها و موشکبارانهای رژیم بعث داده شود.
تصمیم سرنوشتساز
اما این اقدام هم باعث توقف کامل موشکبارانها نشد تا اینکه مقامات عالیرتبه نظامی کشور و شورای عالی امنیت ملی تصمیم بزرگ و مهمی گرفتند که سرنوشت جنگ و حتی سرنوشت آینده توان نظامی ایران را تغییر داد. فرماندهان سپاه پیشنهاد دادند موضوع موشکبارانها باید در همان سطحی که رژیم بعث کار میکند، پاسخ داده شود اما وقتی به داخل کشور نگاه میکردند، هیچ موشک و یا حتی راکت درخوری برای شلیک به سوی دشمن در کشور پیدا نمیشد، حتی زیرساختی هم برای این کار وجود نداشت.
بر همین اساس بود که شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت، ۱۳ نفر از یگان توپخانه سپاه به فرماندهی «حسن طهرانی مقدم»، برای گذراندن آموزش نظامی عازم کشور سوریه شوند تا بتوانند پس از گذراندن دورههای آموزشی، اولین یگان موشکی ایران را راهاندازی کنند.
اولین گام موشکی ایران
طبق آن تصمیم، محسن رفیقدوست نیز به عنوان وزیر وقت سپاه، مسئولیت تجهیز اولین هسته یگان موشکی سپاه را برعهده گرفت تا اینگونه، اولین قدم برای تشکیل یگان موشکی با هدف آموزش شلیک و بهکارگیری موشک به منظور دادن پاسخ موشکی به حملات موشکی و راکتی ارتش بعثی صدام، در ایران برداشته شود.
حسن طهرانی مقدم، جوان خوشفکری بود که فرماندهی توپخانه سپاه را هم برعهده داشت؛ لذا او به همراه ۱۲ نفر دیگر و ۲ مترجم زبان عربی، برای اعزام به دوره آموزشی شلیک موشک انتخاب و پنجشنبه ۳ آبان ماه سال ۶۳ این گروه راهی سوریه میشوند.
کلاسهای فشرده
کلاسها و گروههای مختلفی تشکیل شد که فرماندهی سکو، مونتاژ و بارگیری موشک، تزریق سوخت، استقرار موشک و نصب کلاهک، نصب سرجنگی، گروه هواشناسی، گروه تست و … از جمله گروهها و کلاسهایی بود که شکل گرفت. اما به اندازه همه این کلاسها به طور مجزا نیروی ایرانی در تیم نبود و فقط همان ۱۳ نفر باید همه این دورهها را میگذراندند، لذا مقرر شد که در ۲ وعده صبح تا ظهر و ظهر تا غروب، کلاسهای مختلف تشکیل شود و آن ۱۳ نفر هر کدام در چند کلاس آموزشها را فرا بگیرند. به این ترتیب بود که آموزشها از ۱۲ آبان ماه سال ۶۳ در پادگان تیپ ۱۵۵ موشکی ارتش سوریه در دمشق آغاز شد.
موضوع آموزشها، شلیک موشک غول پیکری به نام اسکاد بی بود، موشکی که تاکنون هیچ کدام از اعضای تیم ایرانی نمونه آن را حتی از نزدیک ندیده بود و این، کار را کمی دشوار کرد. اما با وجود همه مشکلات، حسن طهرانی مقدم و تیمش، آموزشهای لازم را فراگرفته و جزوههای فراوانی که حاصل چند ماه آموزش مستمر و فشرده بود، از فرآیندهای مختلف تست، آماده سازی، پرتاب و … تهیه کردند.
راهاندازی «تیپ موشکی حدید» با درایت امیرعلی حاجیزاده
دوره سه ماهه آموزش موشکی به پایان رسید و افسران موشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۱ دی ماه سال ۶۳ راهی تهران شدند. تیم ۱۳ نفره موشکی از تهران به کرمانشاه منتقل شدند تا در پادگان شهید منتظری کاری بس بزرگ را بنا بگذراند یعنی آغاز فاز عملیاتی «تیپ موشکی حدید».
این تیپ را «امیرعلی حاجیزاده» که آن روزها افسر جوانی از یگان توپخانه سپاه بود، در غیاب افسران جوان موشکی در پادگان شهید منتظری راهاندازی کرد تا وقتی حسن طهرانی مقدم و تیمش به ایران بازمیگردند، ساز و کار و بسترهای لازم برای آغاز فعالیت اولین تیم موشکی سپاه فراهم باشد.
از این زمان به بعد، ایران و یگان موشکی در سطح بالاتری از آمادگی برای رویارویی با موشکبارانها بود. به گفته محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه: «زمانیکه من برای اولین بار از لیبی قول موشک را گرفتم، شهید تهرانیمقدم و سردار حاجیزاده را برای آوردن این موشکها به لیبی اعزام کردم؛ وقتی آنها موشکها را به فرودگاه آوردند، یکی از موشکها را از من گرفتند تا با مهندسی معکوس، موشک تولید کنند.»
حالا با رشادت و درایت افسران جوان سپاه، همه چیز فراهم شده بود، تا ایران در جبهههای نبرد با دشمن بعثی، یک شوک بزرگ به ارتش متجاوز و همدستانش در غرب وارد کند.
پایان