روانشناسی اسپویل؛ از اضطراب تعلیق تا آرامش دانستن پایان داستان

باشگاه خبرنگاران جوان – این مقاله حاوی «اسپویل» است! یک بار از واگن قطار بیرون پریدم چون دو غریبه با صدای بلند درباره پایان آخرین کتاب «هری پاتر» بحث میکردند. باشد، من نپریدم، اما گوشهایم را گرفتم و به واگن دیگری فرار کردم.
اخیراً، من هم در مخمصه مشابهی گرفتار شدم، در اتوبوسی گیر افتاده بودم، کاملاً در چنگال دو مسافر که داشتند قسمت آخر فصل دوم یک سریال را موشکافی میکردند.
اما همه، اضطراب لو رفتن داستان را ندارند. من دوستانی دارم که قبل از خواندن صفحه اول کتاب، به صفحه آخر میروند، یا قبل از شروع بازی، پایان آن را جستجو میکنند. به گفته خودشان، آنها فقط باید بدانند که آخرش چه میشود.
پس چرا برخی از ما تشنه غافلگیری و تعلیق هستیم، در حالی که برخی دیگر آرامش را در حل فوری ماجرا مییابند؟
اسپویل چیست؟
اسپویل (Spoil) به معنای فاش کردن یا لو دادن جزئیات مهم یک داستان، فیلم، کتاب یا هر محتوای دیگری است که معمولا نباید قبل از تجربه مستقیم مخاطب فاش شود. این کار میتواند لذت و هیجان مخاطب را از کشف داستان یا اتفاقات آن کاهش دهد.
اسپویلرها در عصر پخش آنلاین، رسانههای اجتماعی و فَندومهای اشتراکی (با معنای لغوی شیفتگی، یک خردهفرهنگ است که از اجتماع فنها یا طرفدارانی با علاقه مشترک به موضوعی خاص تشکیل میشود)، به یک نقطه عطف در فرهنگِ زندگی اجتماعی تبدیل شدهاند.
کارشناسان، «اسپویل» را اطلاعات نامطلوب در مورد چگونگی پایان یافتن یک داستان تعریف میکنند.
فیلم روانی «هیچکاک» که پر از پیچشهای داستانی بود، حساسیت به لو رفتن داستان را بالا برد. انتشار آن با سیاست ضد لو رفتن داستان همراه بود، از جمله زمانهای تماشای سختگیرانه، هشدارهای لابی ضبط شده توسط خود نویسنده و حتی پلیسهای واقعی که «لذت کامل» را توصیه میکردند. همچنین یک کمپین تبلیغاتی جسورانه از مخاطبان میخواست که «خودشان را گول نزنند».
پیچشهای داستانی به شدت محافظت میشدند.
حتی بازیگران جنگ ستارگان تا شب افتتاحیه از پیچش داستانی «دارث ویدر» خبر نداشتند.
اما آیا لو رفتن داستانها واقعاً لذت را از بین میبرند، یا فقط نحوهی تجربهی آن را تغییر میدهند؟
رضایت از یک پایان خوب
به گزارش نشریه تخصصی «مدیکال اکسپرس»، در سال ۲۰۱۴، یک مطالعه هلندی نشان داد که بینندگان داستانهای اسپویل نشده، برانگیختگی عاطفی و لذت بیشتری را تجربه میکنند. اسپویلها ممکن است «مدلهای ذهنی» ما از طرح داستان را تکمیل کنند و باعث شوند که کمتر به دنبال داستانهای در حال وقوع باشیم، رویدادها را پردازش کنیم یا از آنها لذت ببریم.
اما ما همچنین احتمالاً تأثیر منفی اسپویل بر لذت خود را بیش از حد ارزیابی میکنیم. در سال ۲۰۱۶، مجموعهای از مطالعات شامل داستانهای کوتاه، داستانهای معمایی و فیلمها نشان داد که شرکتکنندگان داستانهای اسپویل شده همچنان سطح بالایی از لذت را گزارش کردند – زیرا وقتی غرق در داستان میشویم، ارتباط عاطفی تمایل دارد آنچه را که از قبل میدانیم، تحت الشعاع قرار دهد.
اما تعلیق و لذت، همراهان پیچیدهای هستند.
«دولف زیلمن»، پیشگام روانشناسی رسانهای آمریکا گفت که تعلیق، تنش و هیجان ایجاد میکند اما ما فقط زمانی از آن تنش لذت میبریم که پایان خوبی داشته باشد.
هیجان وقتی در بلاتکلیفی گیر افتادهایم، سرگرمکننده نیست بلکه این، پایان رضایتبخش است که به صورت گذشتهنگر باعث میشود احساس خوبی داشته باشیم.
به همین دلیل است که وقتی یک فیلم یا نمایش در پایانبندی شکست میخورد، برای «توضیح پایان» تقلا میکنیم. ما در تلاشیم تا بلاتکلیفی را حل کنیم و احساسات خود را آرام کنیم.
اسپویلرها همچنین میتوانند فشار را از بین ببرند. مطالعهای در سال ۲۰۰۹ روی طرفداران سریال «لاست» نشان داد کسانی که در مورد نحوه پایان یک قسمت جستجو کردند، در واقع از آن لذت بیشتری بردند. محققان در دانش روانشناسی دریافتند که این کار فشار شناختی را کاهش میدهد و به آنها فضای بیشتری برای تأمل و غرق شدن در داستان میدهد.
مردم ممکن است از روی کنجکاوی یا بیصبری به دنبال اسپویل باشند، اما گاهی اوقات این یک شورش آرام است: راهی برای مقابله با کنترلی که سازندگان بر زمان و چگونگی وقوع اتفاقات دارند.
اما چه از اسپویلرها اجتناب کنید و چه به دنبال آنها باشید، انگیزه اغلب یکسان است: نیاز به احساس کنترل.
شکل دادن به احساساتتان
کسانی که از لو رفتن داستان اجتناب میکنند، مشتاق تأثیر هستند: آنها میخواهند احساساتشان منتقل شود.
وقتی تعلیق بخشی از لذت باشد، کنترل به معنای انتخاب زمان و چگونگی رسیدن آن دانش است. در حین پیشروی داستان، یک چالش ذهنی وجود دارد و از دیدن اینکه داستان به طور کامل جا میافتد، لذت میبرند.
به همین دلیل است که مردم حالت تدافعی میگیرند و حتی گپ و گفت در مورد برنامههای طولانی پخش شده میتواند باعث خشم شود. این تلاشی برای نظارت بر نظرات و حفظ تجربه برای کسانی است که هنوز منتظر انتقال آن هستند.
در همین حال، جویندگان اسپویل هم کنترل میخواهند، فقط از نوعی متفاوت. آنها از احساسات اجتناب نمیکنند، فقط آن را مدیریت میکنند. اسپویل در واقع برای این افراد، ضربه را کاهش میدهد و ما را در برابر اضطراب واکسینه میکند.
در عین حال برخی از جدیدترین تحقیقات روانشناسی نشان میدهند که اسپویل شدن کتاب یا فیلم و دانستن اتفاقات در یک داستان، باعث لذت بیشتر ما میشود. در حالی که شاید ما فکر کنیم اینکه داستان را نمیدانیم و میخواهیم به خواندن ادامه دهیم تا ببینیم چه میشود، باعث لذت بردن است ولی روانشناسی نشان میدهد که این ندانستن داستان و تنشی که در ما برای دانستن ادامه ماجرا ایجاد میشود، میتواند لذت داستان را کم کند.
روانشناسان این را «استراتژی حساسیتزدایی غیرشناختی» برای مدیریت غافلگیری مینامند، نوعی «سپر اسپویل احساسی» برای محافظت از دلبستگیهای ما به نمایشها و شخصیتهاست و به ما یادآوری میکنند که روایتهای تلویزیون، فیلم و کتاب وقتی داستانها به واقعیت نزدیک میشوند، واقعی نیستند.
در واقع دانستن اینکه چه اتفاقی میافتد به نوعی خودتنظیمی ظریف تبدیل میشود.
منبع: ایسنا