اقتصادی

درس‌های اقتصادی جنگ ۱۲ روزه / صمصامی: اقتصاد در دولت های مختلف هنوز آرایش جنگی نگرفته است

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس معتقد است تنها ضعف و کمبودهای نظامی نبوده که به پذیرش زودهنگام آتش بس منجر شده، بلکه ضعف اقتصادی نیز مزید بر علت شده تا جنگ در این مقطع پایان یابد.

بالاخره ۱۲ روز نفس‌گیر به پایان رسید. حتی اگر این آتش بس موقتی هم باشد، فرصتی است برای ذهن‌های نگران و نفس‌های در سینه حبس شده‌ای که به عاقبت این تنش‌های نظامی می‌اندیشند. از پی جنگ ویرانی‌ها گسترده می‌شوند و توسعه کنار می‌رود و توان کشورها به جای آبادانی، صرف نابودی زیرساختهای طرف مقابل می‌شود. پس عجیب نیست که جنگ‌ها از نظر عموم جامعه، التهاب آور و نگران کننده باشند و پایان آن، ولو پایانی موقتی، امید بخش و نشاط آور.

«جنگ ادامه سیاست است، از راه دیگر» این جمله را بارها شنیده‌ایم و به اعتبار آن می‌توان گفت در جنگ میان دو کشور تنها نیروهای نظامی و اراده مردم آنها نیست که در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرد بلکه اقتصاد، توان تولید و ظرفیت‌های صنعتی کشورها هم در مقابل هم صف آرایی می کنند. کمتر دیده شده کشوری با اقتصادی بحران‌زده از پس کشوری با اقتصاد منظم و با ثبات برآید.

از سوی دیگر جنگ‌های امروز و از جمله همین جنگ اخیر، همراه است با حمله به زیرساختهای اقتصادی. به این ترتیب هر چند جنگ موضوعی مستقیما اقتصادی نیست ولی پیامدهای اقتصاد بر آن و اثرات آن بر اقتصاد هم قابل چشم‌پوشی نیست.

در این رابطه حسین صمصامی، نماینده مجلس، با اشاره به جنگ ۱۲ روزه اخیر به خبرآنلاین گفت: «این جنگ را دشمن با غافلگیری تمام آغاز کرد و بخش‌های مهمی از سرمایه انسانی ما را به شهادت رساند. آنچه مسلم است ما نیز پاسخ قدرتمندانه‌ای دادیم ولی آنچه زدیم بدون تردید، جبران خسارتی نبود که بر ما وارد شد؛ این نکته را نباید نادیده گرفت.»

عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به اینکه درس‌های اقتصادی این جنگ چه بوده، به سالهای نخست جمهوری اسلامی اشاره کرد و توضیح داد: «ما از ابتدای انقلاب هم تجربه جنگ نظامی را داشتیم و هم جنگ اقتصادی. سال ۶۷ البته جنگ نظامی خاتمه یافت ولی ما از فرصتهای موجود استفاده نکردیم و به جای تقویت اقتصاد خودمان، سراغ سیاستهای تعدیل ساختاری رفتیم و به اقتصاد شوک‌های مداوم وارد کردیم. به باور من تخریب این سیاستها دستکمی از بمباران‌های نظامی، از نظر شدت و میزان تخریب ندارد.»

از نظر او، سال ۹۰ با تشدید جنگ اقتصادی، این جنگ به اوج خودش رسید و این جنگ در ادامه به جنگ نظامی اخیر منجر شد. او مهم‌ترین اشتباه را در این می‌داند که اقتصاد با وجود شروع جنگ اقتصادی، آرایش جنگی نگرفت.

صمصامی در این باره که جنگ اقتصادی اغلب مقدمه جنگ نظامی است و چنین چیزی قابل پیش‌بینی بود، تاکید کرد: «دقیقا همین‌طور است و همه می‌دانند که جنگ اقتصادی برای تضعیف کشور مقابل و زمینه‌سازی برای حمله نظامی موفق اعمال می‌شود ولی دولتهای مختلف ما که در این دوران سرکار آمدند، به این مساله بی توجهی کردند و به جای گرفتن آرایش جنگی، به اصطلاح کوچه هم به دشمن دادند.»

حفره‌های اقتصاد زمینه نفوذ امنیتی شد

عضو هیات علمی دانشگاه با یادآوری ضربات گسترده پهبادها و ریزپرنده‌ها گفت: «دو سوال باید پاسخ داده شوند، اول اینکه چطور این حجم پهباد وارد کشور شد و دیگر، این اقدامات درون ایران چطور تامین مالی می‌شوند. وقتی می‌گوییم آرایش جنگی نگرفتیم یعنی حفره‌های بزرگی داریم که ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار فقط کالای قاچاق وارد می‌شود و این پهبادها هم اغلب از راه قاچاق وارد شدند. این به معنای نبود نظارت کافی است که به یک تهدید امنیتی بزرگ منجر شد.»

صمصامی ادامه داد: «از سوی دیگر اقداماتی از این دست نیازمند تامین مالی است. ما چنان در نظام مالی و پولی خود وا داده‌ایم که انواع دارایی‌های بی نام و بدون نظارت در کشور هستند که به راحتی با آنها انواع معاملات می‌شود. به میزان طلا یا ارزی که در سطح عمومی در دست مردم است نگاه کنید. هیچ جایی هم ثبت نشده که هر کس چه میزان از این دارایی‌ها را دارد.»

این نماینده مجلس با انتقاد از اجرا نشدن قانون مقابله با پولشویی گفت: «وقتی در حوزه مالی چنین بی نظمی‌هایی رخ می‌دهد و این طور دارایی‌های بی‌نام معامله می‌شوند، حتما زمینه لازم بر تامین مالی انواع اقدامات امنیتی هم فراهم می‌شود. وابسته کردن اقتصاد به دلار و این‌طور بی اعتمادی به پول ملی، نهایتا حفره‌های امنیتی هم پدید می‌اورد. ما به جای آنکه نرخ ارز را کنترل کنیم، آن را پی در پی افزایش دادیم و زمینه گسترش این حفره‌ها را فراهم کردیم.»

ضعف اقتصادی از عوامل پذیرش آتش بس زودهنگام

این نماینده مجلس با بیان اینکه به جای مقاوم کردن اقتصاد، آن را وابسته‌تر و بی‌دفاع‌تر کردیم، به پذیرش آتش بس پس از ۱۲ روز اشاره کرد و افزود: «دلیل پذیرش آن تنها ضعف‌ها و کمبودهای نظامی ما نسبت به دشمن نیست بلکه اقتصاد ما هم تاب و توان مقاومت در یک نبرد تعیین کننده را ندارد. این اقتصاد قد و قامت رفتن به نبردهای از این دست را ندارد. همین الان بنگرید که چه کسی به فکر مردم آسیب دیده از این ۱۲ روز است؟ ۱۳ میلیون نفر در تاکسی‌های اینترنتی کار می‌کنند و این روزها کار نکردند، چه کار برای آنها کردیم؟ چه کار برای کشور و کسبه‌ای کرده‌ایم که مغازه‌اش تعطیل شده یا کارگری که کار نکرده است؟ پرواضح است این اقتصاد توان مقاومت را ندارد و باید سهم آن را در تحلیل چرایی پذیرش آتش بس زودهنگام لحاظ کنیم.»

صمصامی درباره اقدامات مجلس برای تغییر آرایش اقتصاد گفت: «ما هم نباید بیکار باشیم و به گمان من بیکار هم نبودیم. همین امسال طرح تقویت پول ملی و تسهیل سرمایه‌گذاری را به مجلس ارائه دادیم و در تلاشیم این قوانین مرتبط اصلاح شوند. به‌طور کلی تمرکز ما بر این است که هر معامله‌ای با طلا و سنگهای قیمتی ممنوع شود. به هر روی باید ببینیم عموم نمایندگان چقدر این اولویت‌ها را تشخیص می‌دهند و با این طرح‌ها همراه می‌شوند.»

علی عزیزی

من به بررسی و پوشش اخبار مربوط به تجارت کشاورزی، صنعت و وب‌گردی پرداخته و تلاش می‌کنم تا تصویری کامل از این زمینه‌ها ارائه دهم. هدفم این است که تحولات این حوزه‌ها را از طریق تحلیل‌های دقیق و پوشش خبری به مخاطبان منتقل کنم و آنان را در جریان تازه‌ترین اتفاقات قرار دهم.

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا