حرمت معلمی زیر مشتولگد!

ضرب و شتم یک دبیر ریاضی در منطقه ۱۴ تهران از سوی دو نفر از بستگان یک دانشآموز، حمله به یک معلم توسط اولیای قمه به دست در یکی از مدارس کمالآباد کرج، ضرب و شتم آموزگار خانم دوره سوم ابتدایی در روستای صومایبرادوست ارومیه توسط پدر یکی از دانشآموزان و بالاخره حمله با چاقو به معلمی در مقابل یکی از مدارس شبستر، نمونههای مشابهی از اینگونه رخدادهاست که بار دیگر توجهات افکار عمومی را به موضوع امنیت شغلی معلمان، احترام به نهاد آموزش و چرایی افزایش خشونت در محیطهای آموزشی جلب میکند.
به گزارش توسعه برند، قدس نوشت: معلمی زیر مشت و لگد یکی از اولیای دانشآموزان، بیهوش و روانه بیمارستان میشود. این بار معلم جوان مدرسه در کلاس درس، هنگام تدریس و مقابل چشمان دانشآموزانش مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
این اتفاق برای چندمین بار رخ میدهد. ضرب و شتم یک دبیر ریاضی در منطقه ۱۴ تهران از سوی دو نفر از بستگان یک دانشآموز، حمله به یک معلم توسط اولیای قمه به دست در یکی از مدارس کمالآباد کرج، ضرب و شتم آموزگار خانم دوره سوم ابتدایی در روستای صومایبرادوست ارومیه توسط پدر یکی از دانشآموزان و بالاخره حمله با چاقو به معلمی در مقابل یکی از مدارس شبستر، نمونههای مشابهی از اینگونه رخدادهاست که بار دیگر توجهات افکار عمومی را به موضوع امنیت شغلی معلمان، احترام به نهاد آموزش و چرایی افزایش خشونت در محیطهای آموزشی جلب میکند.
وقتی خشونت و پرخاشگری هنجار اجتماعی میشود
امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی درخصوص علل افزایش خشونت در جامعه و تأثیر آن بر نظام آموزشی و معلمان میگوید: خشونت در جامعه نتیجه مجموعهای از عوامل مختلف است که از نظر فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی بر فرد و جامعه تأثیر میگذارد.
وی به تأثیر نوع تربیت خانواده، رفتار و نقش پدر و مادر، برخوردهای سیاسی، تأثیرات فضای مجازی و رسانهها و همچنین فرهنگ غالب در جامعه در بروز خشونت اشاره میکند و ادامه میدهد: این موضوع بهطور خاص بر رفتار افراد در جامعه تأثیر میگذارد و موجب میشود خشونت و پرخاشگری به بخشی از هنجارهای اجتماعی تبدیل شود.
این جامعهشناس همچنین اشاره میکند: تأثیر رسانهها بهویژه فضای مجازی در دامن زدن به رفتارهای خشونتآمیز غیرقابل انکار است؛ بهعنوان مثال، فیلمهای اکشن و خشونتآمیز که در فضای مجازی و رسانهها منتشر میشوند، نقش مهمی در شکلدهی به ذهنیت خشونتآمیز دارند.
قرایی مقدم با تأکید بر اینکه این تأثیرات تنها محدود به رسانهها و فضای مجازی نیست، میگوید: عوامل دیگری همچون محیط اجتماعی، محل زندگی و حتی روابط اجتماعی نیز نقش بسیار زیادی در شکلگیری رفتار فرد دارند.
به گفته وی، محل سکونت و محیط زندگی هر فرد در رشد شخصیت او تأثیرگذار است. فردی که در یک منطقه خاص با فرهنگ و ساختار اجتماعی خاصی زندگی میکند، با فردی که در محیطی متفاوت بزرگ شده، تفاوتهای رفتاری و ذهنی خواهد داشت. برای مثال، فردی که در مناطق کویری زندگی میکند، دیدگاهها و روشهای تفکر متفاوتی با فردی که در شمال کشور و در مناطق جنگلی زندگی میکند خواهد داشت. این تفاوتها تحت تأثیر محیط جغرافیایی و فرهنگی است که فرد در آن رشد کرده است.
ریشه خشونت در ناآگاهی والدین
این آسیبشناس با تأکید بر اینکه پیشگیری از خشونت والدین علیه معلمان نیازمند مداخله در چند سطح همزمان است، میافزاید: بسیاری از تنشها میان اولیا و معلمان ریشه در ناآگاهی والدین از نقش، حدود و حقوق معلم دارد؛ آموزش مهارتهای ارتباطی و تربیتی به والدین از طریق کارگاههای اجباری در مدارس یا شبکههای مجازی رسمی آموزشو پرورش میتواند نخستین گام مؤثر باشد.
زمانی که جایگاه حقوقی و اجتماعی معلم در جامعه بالا برود، امکان وقوع خشونت علیه او کاهش مییابد؛ این مسئله شامل افزایش حمایتهای قانونی، بهبود وضعیت معیشتی و امنیت شغلی معلمان نیز میشود.
وی معتقد است: وقتی خانوادهها، معلمان و دانشآموزان احساس امنیت، عدالت و احترام نکنند، اعتماد عمومی به مدرسه بهعنوان نهاد تربیتی از بین میرود و مدرسه دیگر «محل رشد» نیست، بلکه «محل تعارض» تلقی میشود.
قرایی مقدم به کاهش اعتبار معلم در چشم دانشآموز در پی چنین مسائلی اشاره میکند و میگوید: دانشآموزی که میبیند پدر یا مادرش میتواند بهراحتی به معلم توهین کرده یا به او حمله کند، دیگر از معلم بهعنوان الگو تبعیت نمیکند. این مسئله موجب فرسایش اقتدار آموزشی و اخلاقی معلم میشود.
این جامعهشناس همچنین به رابطه فرد با محیط اجتماعی بهویژه خانواده اشاره و اضافه میکند: رابطهای که فرد با خانواده دارد، از همان ابتدا در شکلگیری شخصیت او تأثیر میگذارد؛ این تأثیرات از همان ابتدا آغاز شده و در ادامه زندگی فرد به شکلهای مختلف بروز میکند.
قرایی مقدم در ادامه درباره نقش معلمان در این فرایند توضیح میدهد: معلمان بهعنوان یکی از ارکان نظام آموزشی، تحت تأثیر فرهنگ عمومی جامعه قرار دارند و همانند دیگر افراد جامعه از تأثیرات محیط اجتماعی و فرهنگی برخوردارند؛ بنابراین میتوان گفت در این شرایط، نه تنها خانواده بلکه محیط مدرسه و برخوردهای معلمان با دانشآموزان نیز میتواند به شکلی خاص بر شخصیت دانشآموز تأثیر بگذارد.
حرمت معلمان بهشدت کاهش یافته
وی به موارد متعدد برخوردهای خشونتآمیز در مدارس در سالهای اخیر اشاره کرده و میافزاید: همه این تغییرات فرهنگی بهتدریج موجب کاهش حرمت معلم در جامعه شده است. در گذشته، معلمان با احترام و شأن بسیار زیادی در جامعه شناخته میشدند، اما امروز متأسفانه این حرمت بهشدت کاهش یافته است. معلمان دیگر در نظر جامعه آن جایگاه برجسته و محترمی را که در گذشته داشتند، ندارند.
به گفته وی در گذشته، در مدارس و مکتبخانهها شاهد رفتارهای خشونتآمیز از سوی معلمان بودیم، اما امروز این مسئله با شدت بیشتری در جامعه وجود دارد؛ این رفتارهای خشونتآمیز نه تنها بر خود معلمان تأثیر میگذارد، بلکه سبب میشود شخصیت دانشآموزان نیز تحت تأثیر قرار گیرد و به همین دلیل، این رفتارها در نهایت در جامعه گسترش پیدا میکند.
قرایی مقدم با اشاره به اینکه رفتارهای خشونتآمیز و بیاحترامی به معلمان و دیگر نهادهای آموزشی موجب میشود دانشآموزان به معلمان و نظام آموزشی بیاعتماد شوند، میگوید: این بیاعتمادی به نهاد مدرسه بهتدریج به بیاعتمادی به دیگر نهادهای اجتماعی نیز منجر میشود؛ درواقع این بیاعتمادیها به جامعه سرایت میکند و در نهایت اعتماد اجتماعی در سطح جامعه کاهش مییابد. وقتی در مدرسه احترام به معلم شکسته شود، این بیاحترامی به دیگر نهادها و مقامهای اجتماعی و سیاسی نیز منتقل میشود.
وقتی معلمان و دیگر نهادهای آموزشی احترام و حرمت خود را در جامعه از دست میدهند، این به معنای بیاحترامی به فرهنگ و ارزشهای جامعه است، در حالی که مدرسه باید مکانی باشد که در آن ارزشهای انسانی و اجتماعی به دانشآموزان منتقل شود، اما وقتی این ارزشها در مدرسه از بین برود، این بیاحترامی به دیگر نهادها و افراد جامعه نیز گسترش مییابد.
حفظ حرمت معلم؛ پیشنیاز اصلاح ساختارهای آموزشی
استاد دانشگاه سوره هم معتقد است: در جامعهای که پایههای توسعه آن بر آموزش، دانایی و پرورش فکری نسلهای آینده استوار است، جایگاه معلم نباید صرفاً به نقش یک آموزشدهنده کاهش یابد. معلم در معنای اصیل خود، الگو، مربی و شکلدهنده شخصیت نسل آینده است؛ حفظ حرمت و کرامت این جایگاه، پیشنیاز اصلاح ساختارهای آموزشی کشور است.
سید محسن میرطالبی با اشاره به مثالی قدیمی، به نقش معلم در حفظ شأن خود تأکید میکند و به ما میگوید: حرمت امامزاده را باید متولیاش نگه دارد و این مسئله در مورد معلمان نیز صدق میکند، یعنی معلم باید نخستین کسی باشد که برای حفظ حرمت و کرامت خود تلاش میکند.
او معتقد است شأن و منزلت معلم، تنها با قوانین و حمایتهای بیرونی تثبیت نمیشود و ادامه میدهد: در گذشته، ورود به حرفه معلمی دارای فرایندی تخصصی و هدفمند بود که در مراکز تربیت معلم صورت میگرفت و افراد، هم مهارتهای علمی و هم تربیتی را فرا میگرفتند؛ به همین دلیل بخش بزرگی از جایگاه آن به رفتار، منش، صبوری و نوع کنش حرفهای خود معلم وابسته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به وضعیت امروز معلمان، اظهار میکند: مجموعهای از فشارهای اجتماعی، بهویژه مسائل اقتصادی موجب شده بسیاری از معلمان، توان روانی و عاطفی سابق را نداشته باشند؛ معلمی که باید نماد صبر و تحمل باشد، امروز گاه با کوچکترین محرک رفتاری، بهسرعت از کوره درمیرود؛ این مسئله خطری جدی برای جایگاه معلم است.
میر طالبی تأکید میکند: معلم مسئولیت دائمی دربرابر رفتار و گفتار خود دارد؛ هر حرکت و کلام معلم میتواند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بر شخصیت دانشآموز اثر بگذارد، حتی واکنش تند و بیدلیل معلم میتواند حرمت او را در ذهن دانشآموز زیرسؤال ببرد.
او با بیان اینکه معلمان باید حتی در شرایط چالشبرانگیز، تفاوت جایگاه خود را با دانشآموز حفظ کنند، ادامه میدهد: اگر معلم در سطحی پایینتر با دانشآموز وارد بحث یا جدل شود، نه تنها شأن خود را پایین میآورد، بلکه ممکن است الگویی منفی برای دانشآموزان نیز باشد.
فضای مجازی و چالش مدیریت نسل جدید
میرطالبی یکی از چالشهای نوین حرفه معلمی را ظهور فضای مجازی و تغییر ویژگیهای نسلی دانشآموزان میداند و میگوید: دانشآموزان امروزی و نسل زِد نسبت به نسلهای پیشین آگاهی گستردهتری درباره موضوعات گوناگون دارند، اما این آگاهی همیشه با درک درستی همراه نیست.
وی تأکید میکند: دانشآموزان ممکن است در فضای مجازی، اطلاعات نادرست کسب کنند یا برداشتهای اشتباهی از رفتار معلم داشته باشند. معلم باید با درایت رفتار کرده و کلاس را طوری مدیریت کند که جایگاه خود را حفظ کرده و در عین حال، بر دل دانشآموزان نیز حکومت کند.
شأن معلم باید بهگونهای باشد که دانشآموز دربرابر او تواضع و احترام داشته باشد. این فروتنی را معلم با رفتار خود آموزش میدهد. معلم باید صبور باشد، برخی سخنان را نشود، برخی رفتارها را نادیده بگیرد و با درک شرایط دانشآموز، او را در مسیر صحیح هدایت کند.
استاد دانشگاه سوره اظهار میکند: بمباران اطلاعاتی در فضای مجازی موجب شده برخی دانشآموزان با معلمان خود وارد مرحله تقابل شوند، یا حتی با برداشتهای ناقص، دربرابر رفتار معلم موضعگیری کنند، این معلم است که باید با درایت، صبوری و مهارت، فضا را مدیریت کند و اجازه ندهد کلاس به محیطی تقابلی تبدیل شود.
میرطالبی با اشاره به تجربیات شخصیاش در دانشگاه و مدرسه، بر ضرورت درک شرایط روانی و خانوادگی دانشآموزان تأکید میکند و میافزاید: بسیاری از رفتارهای ناهنجار دانشآموزان، ریشه در مسائل بیرون از مدرسه دارند؛ ازجمله فقر، بیکاری والدین، بحرانهای خانوادگی و کمبودهای عاطفی.
اگر معلم بدون توجه به این زمینهها، تنها با دید تقصیر و مجازات برخورد کند، نه تنها هیچ اصلاحی رخ نمیدهد، بلکه ممکن است دلزدگی و گسست عاطفی میان دانشآموز و مدرسه ایجاد و یا حتی موجب تقابل و هتک حرمت معلم شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه برخلاف رویکرد تنبیهی و مچگیرانه رایج، حتی صحنه امتحان هم میتواند فرصت آموزش باشد، میگوید: اگر معلم بتواند با یک اشاره یا راهنمایی، به دانشآموز کمک کند که مطلبی را بهدرستی بیاموزد، این ارزشمندتر از آن است که بخواهد او را بهخاطر ندانستن و تقلب احتمالی تنبیه کند و وارد فضای تقابلی شود.
اصل در نظام آموزشی باید آموزش باشد نه ارزیابی تنبیهی؛ معلم باید بتواند حتی در لحظه آزمون، مسئولیت یادگیری را در اولویت قرار دهد و به دانشآموز کمک کند احساس شکست و تحقیر نکند.
وی با تأکید بر آموزههای دینی و ضرورت حفظ حرمت و قداست جایگاه معلم تصریح میکند: نگاه فرهنگی و دینی باید در نظام تعلیم و تربیت کشور ما نهادینه شود. معلم باید الگوی اخلاق، گفتار سنجیده و رفتار الهامبخش باشد. در چنین حالتی، دانشآموز نیز احترام قلبی به معلم خواهد گذاشت و نظام آموزشی از حالت خشک و رسمی به بستری انسانی، صمیمی و تأثیرگذار تبدیل خواهد شد.
میرطالبی با یادآوری اصول تربیتی سنتی و با درک واقعیتهای اجتماعی امروز، خواهان بازتعریف جایگاه معلم بهعنوان مرجع اخلاقی، تربیتی و فرهنگی است و میگوید: بازگشت به اصالتهای حرفهای معلمی، آموزش مهارتهای ارتباطی، مدیریت شرایط پیچیده نسل جدید و اتکا به آموزههای فرهنگی و دینی میتواند افق روشنی را پیش روی آموزش و پرورش کشور ترسیم کند.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها و شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن از سوی ایسنا نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان منتشر میشود.
پایان