وب گردی

بختیار؛ الگو و سرمشق رضا پهلوی

باشگاه خبرنگاران جوانآخرین تیر در ترکش محمدرضا پهلوی برای نجات سلطنت، شاپور بختیار بود. او زمانی که توسط شاه به نخست‌وزریری رسید سخنان مهمی را بیان، و حکومت پهلوی بعد از سال ۱۳۳۲ را تجزیه و تحلیل کرد. در این سخنرانی تلویزیونی، حقایقی از زبان نفر دوم مملکت در تاریخ ثبت شد که سلطنت‌طلبان فعلی با تمام توان سال‌ها سعی نموده‌اند آنها را در زیر اطلاعات غلط و تحریفات تاریخی، مدفون نگاه دارند.

بختیار؛ الگو و سرمشق رضا پهلوی

پیش از پرداختن به صحبت‌های مهم شاپور بختیار، باید جایگاه او در منظومه فکری سلطنت‌طلبان را شناخت.از این‌رو به پیام رضا پهلوی در بیست و هفتمین سالگرد مرگ بختیار رجوع می‌کنیم. او در این پیام آخرین نخست‌وزیر پدرش را چنین توصیف می‌کند: «شاپور بختیار یکی از فداکارترین فرزندان میهن، آزادمردی راستین و میهن‌دوستی آگاه بود. اهل ریا و تزویر نبود. ایران و فرهنگ و ادب ایران را صمیمانه و از ته دل و بدون تظاهر دوست داشت. مکرر و مکرر می‌گفت من اول ایرانیم بعد مسلمان.شاپور بختیار، هم به لحاظ خونی و خانوادگی و هم به لحاظ اندیشه و آرمان سیاسی، فرزند انقلاب مشروطه بود. او با دلاوری قبول مسئولیت(نخست‌وزیری) کرد و برای نجات میهن به میدان آمد. از یاد نبریم که چگونه بسیاری از هم‌فکران و هم‌رزمان بختیار او را پس از این تصمیم تاریخی و شجاعانه، طرد کردند. او بعد از ترک اجباری ایران نیز هم‌چنان در پیکار استوار ایستاد و برای متحد کردن نیروهای دموکراسی‌خواه بسیار کوشید و سرانجام جان با ارزشش را در راه آزادی میهن از دست داد. این راهی است که بختیار از پیشگامان آن بود و امروز اگرچه شاپور بختیار در میان ما نیست اما مبارزات راستین واندیشه‌های میهن‌دوستانه‌اش، الگو و سرمشقی است با ارزش برای همه ما.»

تجزیه و تحلیل حکومت شاه از زبان بختیار

حال باید دید الگو و سرمشق رضا پهلوی، حکومت محمدرضا شاه را چگونه توصیف و تجزیه تحلیل کرده بود. بختیار بعد از قبول سِمت نخست‌وزیری چنین توضیح می‌دهد:« پس از گذشت ۲۵ سال مبارزات پیگیر و اعتراضات مستمر به نحوه اداره کشور، امروز شاهد یک آشفتگی عظیم و گسترده‌ای در ایران عزیزمان هستیم. تمام امکانات ترقی و پیشرفت بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که منجر به سقوط حکومت ملی دکتر مصدق شد برای من میسر بود. بیکاری و گوشه زندان را بر آلودگی‌های حکومت‌های فاسد و جابر ترجیح دادم. اکنون مملکت در تاریک‌ترین ایام حیات خود می‌باشد. حال که خزانه دولت تهی و موج اعتصابات و هرج و مرج اغلب نقاط کشور را فرا گرفته، با درک تمام اشکالات قبول تشکیل یک دولت ملی را نمودم. ۲۵ سال حکومت‌های فاسد و ضد ملی جامعه ما را به فساد و نومیدی و بی‌ایمانی سوق داده است و در ۱۵ سال گذشته تاکنون رواج فساد تا بدین حد گسترش پیدا نکرده بود، به طوری که فاصله ثروتمندان و رنجبران کشور هر روز رو به فزونی نهاده. کشاورزی مملکت نابود گردیده و صنعت کشور که باید پی‌ریزی شده و بر طبق اصول اقتصادی بنیان گذاری می‌شد، به نفع عده بسیار معدودی مبدل به صنعت مونتاژ گردیده است. برنامه‌های فرهنگی و آموزشی ما به دست افرادی بی دانش و بی‌ایمان همه ساله در حال تغییر است. در بخش‌های غیرانتفاعی، سرمایه‌گذاری های کلانی، ضمن حیف و میل دستگاه‌های اجرایی شده است. مبالغ گزافی بدون توجه به ضرورت و اولویت، به کشورهایی داده شده که اسامی بعضی از آنها را اغلب ایرانیان نشنیده‌اند.  نفوذ فرقه‌ها و نفاق‌اندازان مضحک، وحدت دینی و تشیع ما را ماهرانه متزلزل نموده است. اکنون شاهد نتایج نکبت بار این نابسامانی‌ها هستیم.»

منبع: فارس

علی عزیزی

من به بررسی و پوشش اخبار مربوط به تجارت کشاورزی، صنعت و وب‌گردی پرداخته و تلاش می‌کنم تا تصویری کامل از این زمینه‌ها ارائه دهم. هدفم این است که تحولات این حوزه‌ها را از طریق تحلیل‌های دقیق و پوشش خبری به مخاطبان منتقل کنم و آنان را در جریان تازه‌ترین اتفاقات قرار دهم.

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا